سیری در قصیدهی صحراویهی علامه حسن زاده آملی
سیری در قصیدهی صحراویهی علامه حسن زاده آملی | |
---|---|
پدیدآوران | طرف، محمد (نويسنده) حسن زاده آملی، حسن (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | قصیدهی صحراویه. شرح |
ناشر | مطبعة الشام |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1393ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-6960-34-0 |
موضوع | حسن زاده آملی، حسن، 1307 - - حسن زاده آملی، حسن، 1307 - قصیده صحراویه - نقد و تفسیر - شعر فارسی - قرن 14 - تاریخ و نقد |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ی86 س84 8022 PIR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سیری در قصیدهی صحراویهی علامه حسن زاده آملی، عنوان کتابی است از محمد طرف با موضوع شرح و تفسیر قصیده صحراویه علامه حسنزاده آملی.
نویسنده در این اثر، ابتدا قصیده صحراویه علامه حسنزاده آملی را در 122 بیت ذکر کرده و سپس به توضیح و شرح این ابیات بر اساس ترتیب آنها - و شمارهگذاری که خودش روی آنها انجام داده – بهصورت تکبیت تکبیت، پرداخته است. شیوه محمد طرف در شرح قصیده صحراویه علامه حسنزاده اینگونه است: شرح هر بیت، حاوی سه بخش است که عبارت است از: معنی لغات بیت، معنی خود بیت و توضیح آن.
بهعنوان نمونه در بیت چهارم چنین آمده است:
در شکنج تار تار زلف افشانت همى | یک جهان آشفته اندر غلغل و غوغاستى |
معنى لغات: شکنج: تاب / پیچ / چین زلف.
معنى بیت: در میان تارهاى زلف افشان تو جهانى در جوش و خروش است.
توضیح: «جهان آشفته»، داراى ایهام است؛ هم اشاره بر عظمت و بزرگى زلفان پریشان معشوق دارد و هم به آشفتگى و حیرت اهل جهان اشارت دارد؛ زیرا حسن و خوبى و لطف زلفان معشوق جهانى را به شگفتى وامىدارد.
در زبان اهل معرفت، زلف و چین و شکن آن معناى خاص خود را دارد؛ منتها قبلاً باید بدانیم که سالک در رویت روى معشوق تب و تابى دائمى دارد. ملاقات روى معشوق ازلى ناممکن است؛ زیراکه معشوق ازلى، برى و پاک از جسمیت است و این اصطلاح صرفاً جنبه استعاره دارد. اگرچه قرآن مجید به تلاش و کوشش انسان در ملاقات پروردگارش اشاره داد: «اى انسان! همانا تو کوشندهاى، کوششى سخت، پس او را ملاقات خواهى کرد» (سوره انشقاق، آیه 6)، ولى باید دانست که بهترین بنده او یعنى حضرت رسول در معراج خود با تمامى تعالى و عظمت مرتبه او تا قاب قوسین بیشتر پیش نرفت.
اما اگر معشوق، زمینى باشد که دیدن رویش با «فَتَبارَك اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» همراه است، ملاقات روى او میسر خواهد بود. حال اگر معشوق زمینى زلفان خود را آشفته سازد، با تمام زیبایى آن، مانعى بر سر راه رؤیت چهره محبوب خواهد بود و به همین دلیل، زلف پریشان معشوق، سبب آشفتگى احوال عاشق خواهد بود...[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص39-42
منابع مقاله
متن کتاب.