تطبيقات الوافي في النحو و الصرف
تطبیقات الوافي في النحو و الصرف | |
---|---|
پدیدآوران | مغنیه، حبیب یوسف (نویسنده) |
ناشر | دار و مکتبة الهلال |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 2005 م |
چاپ | 1 |
شابک | 9953-75-093-9 |
موضوع | زبان عربی - صرف و نحو زبان عربی - مسایل، تمرینها و غیره |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PJ 6141 /م6ت6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تطبيقات الوافي، از آثار علمى مرحوم دكتر حبيب يوسف مغنيه (درگذشته 2012م)، استاد دانشگاه لبنان است كه در آن بهصورت آموزشى و كاربردى مباحث گوناگون نحوى و صرفى توضيح داده شده است. نام كامل كتاب حاضر، «تطبيقات الوافي في النحو و الصرف» است و شامل يك دوره كامل صرف و نحو مىشود. مخاطبان اين اثر، عبارت از دانشجويان تحصيلات تكميلى و همه علاقهمندان به زبان و ادبيات عربى و كاربرد آن در سطح متوسط و پيشرفته هستند. از امتيازهاى اين اثر، كوشش علمى و موفق در آموزش كاربردى صرف و نحو عربى بر اساس قرآن، روايات، شعر و نثر عربى قديم و معاصر است. امتياز ديگر اين كتاب، آن است كه بعد از نگارش كتاب «الوافي في النحو و الصرف» و بعد از سالها تدريس و با بهرهمندى از تجربيات گذشته، بهتدريج تكميل شده و سامان يافته است.
ساختار
در اين اثر، همه مباحث صرفى و نحوى از آغاز تا انجام در 15 شماره مطرح شده، بدون آنكه نام فصل يا بخش براى آن قرار داده شود. مباحث از حروف و كلمه و كلام و اقسام آن، شروع شده و با مباحثى چون اسماء و ضمائر و مبتدا و خبر و نواسخ و... ادامه يافته و با اعراب جملهها پايان يافته است.
گزارش محتوا
در مورد روش و محتواى كتاب حاضر، چند نكته گفتنى است:
- نویسنده در گذشته كتابى به نام «الوافي في النحو و الصرف» نوشته كه در سال 2001م، منتشر شده و بعد كتاب حاضر را براى تكميل آن و تمرين و ممارست بيشتر مخاطبان فراهم آورده است. او تأكيد كرده است كه دو كتاب مذكور، ثمره بيش از سى و دو سال تجربه تدريس زبان و ادبيات عربى در دانشگاهها است. اين كتاب، مشتمل بر همه تمرينهايى است كه متناسب با بحثهاى كتاب «الوافي في النحو و الصرف» لازم است و همچنين بر طبق نظم و ترتيب آن كتاب تنظيم شده است.[۱]
- نویسنده براى آشنايى بيشتر خوانندگان با چگونگى آزمون نحوى، نمونههايى از پرسشهاى امتحانى «دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه لبنان» و «دانشكده اجتهاد و علوم اسلامى دانشگاه اسلامى لبنان» را نيز آورده است.[۲]همچنين ايشان نمونهاى از پرسشهايى كه خودش براى دانشجويان طراحى كرده، ذكر نموده است. اين پرسشها در سال تحصيلى 1998 - 1999 و 1999 - 2000م، براى دانشجويان قسمت شريعت دانشكده اجتهاد و علوم اسلامى دانشگاه لبنان طرح شده است.[۳]
- نویسنده در مثالهايى كه براى تعليم و تمرين آورده، بهوفور از آيات قرآن كريم نيز بهره برده و اين مطلب بر اعتبار، سودمندى و غناى مباحث كتاب افزوده است.[۴]
- نویسنده در مواردى براى تمثيل از ادعيه استفاده كرده است؛ بهطور نمونه ايشان در بحث منادا براى تمثيل از عبارت ذيل استفاده كرده است: «يا وارثَ علمِ الأولين و الآخرين» و البته كلمه «علم» در اين مثال، مضافاليه و مجرور است، ولى بهاشتباه (چاپى) منصوب شده است.[۵]
- از جمله امتيازهاى اين كتاب، ترسيم جدولهاى آموزشى است كه نویسنده بهوفور فراهم كرده و از اين نظر كمك مناسبى براى فهم بهتر مطالب بشمار مىرود.[۶]نویسنده همچنين گاه از نمودار نيز براى تسهيل مطالب استفاده كرده است.[۷]
- جالب است كه نویسنده در ارائه پرسشهاى نمونه، بعد از طرح هفت پرسش يادآورى كرده است كه ترجيح دادم كه پرسش اخير (هشتم) را حذف كنم، ولى نوع پرسش حذفشده و علت اين موضوع را نيز توضيح نداده است.[۸]
- نویسنده در تمرينات و تطبيقهايى كه مطرح كرده، از اديبان و استادان مهم و معاصر زبان عربى مانند نقولا فياض، مى زياده، ميخائيل نعيمه، جبران خليل جبران، طه حسین، توفيق يوسف عوّاد، منفلوطى و آثار مهم آنها مثل «ظلمات و أشعة»، «جنّة الحيوان»، «الوعد الحقّ» و شخصيتهاى علمى و ادبى قديم مانند زمخشرى، طبرى، ابوالفرج اصفهانى، بيضاوى، متنبى، بُحترى، ابن مقفع و... و آثارى مانند «كليلة و دمنة» و «الأغاني» و... استفاده كرده است.[۹]همچنين ايشان گاه به مقالهاى منتشرشده در مجلات علمى معاصر ارجاع داده است.[۱۰]
- همچنين نویسنده در موارد بسيارى، از كتاب «نهجالبلاغة» بهعنوان شاهد مثال براى مباحث نحوى بهره برده است. اين نكته نيز بر ارزش و اتقان مباحث كتاب افزوده است.[۱۱]؛ البته «نهجالبلاغة» چند جلدى مورد استفاده قرار گرفته، ولى مشخصاتش معلوم نيست، به نظر مىرسد از شروح «نهجالبلاغة» استفاده شده است.
- نویسنده در يكى از تمرينات كتاب بهعنوان مثال اين بيت از قصيده معروف فرزدق در مدح حضرت امام سجاد(ع) را ذكر كرده است:
يُغضي حياء و يغضى من مهابته فما يُكلم إلّا حين يَبتسم - و بعد به تجزيه و تركيب آن پرداخته است.[۱۲]
- نویسنده در نثرى كه خودش نوشته و در اين كتاب براى تمرين هم مطرح كرده، چگونگى زندگى ادبىاش را بيان كرده و چنين نوشته است كه تلاش ادبى خودم را در زمانى كه در كلاس هفتم بودم با نگارش داستان كوتاه آغاز كردم و محفوظاتم از قرآن كريم و «نهجالبلاغة» و سرچشمههاى اشعار عربى، سرمايه فرهنگى مرا تشكيل داد و سبب نشاط علمى من شد و.[۱۳]
- نویسنده افزون بر بهرهگيرى از آثار اديبان و شاعران، گاهى قطعاتى را كه خودش بهصورت نثر نوشته است، بهعنوان متونى براى تمرين مطالب كتاب مطرح كرده است.[۱۴]
- نویسنده در پاورقىهاى كتاب، گاهى لغت يا عبارت يا جملهاى را معنا كرده.[۱۵]و گاه منابع مطالب نقلشده را آورده.[۱۶]و گاهى نام شاعرى را آورده كه در متن، بيتى از او نقل و به آن استشهاد شده.[۱۷]يا گونهاى ديگر از تجزيه و تحليل صرفى يا نحوى را غير از آنچه در متن ذكر شده، بيان كرده.[۱۸]و گاهى در يك پاورقى افزون بر بيان لغت و معناى كلى جمله و عبارت به ذكر منابع مطالب نيز پرداخته.[۱۹]و ديگرگاه، اعراب جملات را بيان كرده.[۲۰]و گاه براى آشنايى با وجوه اعرابى ديگر غير از آنچه در متن آمده، به كتابهاى مرجع مانند تفاسير ارجاع داده.[۲۱]و گاهى مرجع يك ضمير را آشكار كرده.[۲۲]و گاهى با بيان نحوه ديگرى از اعراب غير از آنچه در متن آمده، با ذكر منبع، نام اديب و نظريهپردازى را كه نظر ديگرى ابراز كرده، آورده است.[۲۳]
- هرچند كتاب حاضر، مستند است و نویسنده از منابع متعددى استفاده كرده، ولى با تأسف، در پايان كتاب فقط فهرست مطالب آمده و فهرست منابع ذكر نشده و مشخصات آثار مورد استفاده در هيچ جا معلوم نشده است.
- چگونگى نگارش و انتشار كتاب حاضر از نظر دقت و صحت و روشمندى بسيار ستودنى است و اشتباهات معنوى در آن مشاهده نشد و اشتباهات لفظى و چاپى نيز در آن بهندرت يافت مىشود.
پانويس
- ↑ تطبيقات الوافي، ص7
- ↑ همان، ص521 - 539
- ↑ همان، ص541
- ↑ همان، ص159، 349، 405، 406 و...
- ↑ همان، ص357
- ↑ همان، ص12، 13، 23، 24، 36، 48، 53، 55، 56، 62، 63، 68، 73 و...
- ↑ همان، ص425
- ↑ همان، ص528، پاورقى
- ↑ همان، ص345، 539، 533، 528، 526، 482، 432 و...
- ↑ همان، ص7
- ↑ همان، ص44، 269، 197، 193، 361، 368، 408، 416، 424، 426
- ↑ همان، ص217.
- ↑ همان، ص392
- ↑ همان، ص15، 252، 423، 392 و 389
- ↑ همان، ص426، پاورقى 2، 3 و 4؛ ص432، پاورقى 2 و 3
- ↑ همان، ص427؛ ص432، پاورقى 1 و ص437، پاورقى 3
- ↑ همان، ص437، پاورقى 5
- ↑ همان، ص445، پاورقى 1 و 496، پاورقى 1 و 2
- ↑ همان، ص450، پاورقى 1 و 2
- ↑ همان، ص480، پاورقى 1
- ↑ همان، ص485، پاورقى 1
- ↑ همان، ص503، پاورقى 2
- ↑ همان، ص512، پاورقى 1
منابع مقاله
تطبيقات الوافي في النحو و الصرف، الدكتور حبيب يوسف مغنية، دار و مكتبة الهلال، بيروت، 2005م.