ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (ترجمه غفاری)
ترجمه ثواب الاعمال | |
---|---|
پدیدآوران | ابن بابویه، محمد بن علی (نویسنده) غفاری، علیاکبر (مترجم) |
عنوانهای دیگر | ترجمه عقاب الاعمال ثواب الاعمال و عقاب الاعمال. فارسی - عربی |
ناشر | کتابفروشی صدوق |
مکان نشر | تهران - ایران |
چاپ | 1 |
موضوع | احادیث اخلاقی - قرن 4ق.
احادیث شیعه - قرن 4ق. ثواب و عقاب - احادیث |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 141/5 /ث9 الف22041 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، اثر ابوجعفر محمد بن على بن حسین قمى، معروف به شیخ صدوق - ابن بابويه 381ه.ق است كه توسط آقاى على اكبرغفارى به فارسى ترجمه شده است.
كتاب حاضر ترجمه ساده و روانى است، از دو كتاب كم حجم و كوچك به نام ثواب الاعمال و عقاب الاعمال كه از جمله سيصد كتاب كبير و نفيس و پر ارزش دانشمند عالى مقام جهان تشيّع «شيخ صدوق» است.
در چند سال قبل كه نسخه عربى اين دو كتاب مزبور را در يك مجلّد با تصحيحى نسبتا دقيق و پاورقىهايى نافع و سودمند منتشر شد، اتقان تأليف و مرغوبيّت مطالب آن و نيز زيبايى و مزاياى ديگر چاپش موجب شد كه مورد علاقه و مطالعه جمعى از فضلا و دانشمندان قرار گيرد و توجّه بيشترى بدان مبذول گشت و از اين رو كتاب ترويج شد و علاقمندان بسيارى پيدا كرد و پارهاى از كسانى كه با زبان عربى چندان آشنا نبودند، مكرّر از اين مترجم درخواست ترجمه آن را به زبان پارسى نمودند و وى نيز به درخواست آنان جواب مثبت داده و پس از فراغت از ترجمه كتاب من لايحضره الفقيه، به ترجمه كتاب حاضر مبادرت نمود.
وى در ترجمه كتاب به روش قدما استناد جسته، زيرا به نظر وى قدما در عين اينكه قداست كلام امام(ع) را حفظ میكردند، كاملا رعايت باز گرداندن مفاهيم جملههاى عربى را به پارسى مىنمودند و همان مفهوم كه جمله عربى داشت، عينا جمله فارسى نيز دارا بود، و ديگر اين كه از ذكر تمام سند، چون ملالآور بود، خوددارى كرده است؛ مثلاًدر هر كجا گفته «از فلان كس روايت شده است» يا «روايت كردهاند» نشانه آنست كه سند چندان معتبر نبوده است. و آن جا كه گفته «فلان كس گويد: امام(ع) چنين فرمود» علامت آنست كه سند قابل اعتماد بوده، و در پارهاى از موارد باعتبار سند تصريح كرده است، چنان كه به مرفوع بودن يا مرسل بودن و يا موقوف بودنش تصريح نموده و معنى هر كدام از اين اصطلاحات را در يكى دو جا در پاورقىها تذكّر داده، و هر كجا كه راويان سند از اهل سنّت بودند و بالأخص آنجا كه راوى كه خود از امام(ع) نقل مىكند، سنّى بود، چنين آورده كه فلان كس از امام چنين روايت كرده است، نه اينكه فلان گويد، امام چنين فرمود، و نيز قرينه ديگرش اينكه راوى سند را از امام تجاوز داده و به رسول خدا(ص) رسانيده است؛ مثلاًسكونى يا طلحه بن زيد يا غياث ابن ابراهیم آنچه نقل كردهاند، اين طور است؛ «جعفر بن محمّد يا محمّد بن على عليهما السّلام از پدرانش از رسول خدا(ص) چنين روايت كرده» و اين خود قرينه سنّى بودن راوى است، اگر چه توثيق شده باشد، گاهى راوى شيعه است، لكن دوازده امامى نيست، در اين گونه موارد هم سند را طورى نقل كرده كه به قرينه معلوم باشد، راوى غير امامى است.
هر چند كه اعتبار سند و عدم آن در اين گونه كتب كه موضوعش اخلاق و آداب است، چندان مؤثّر نيست، و همين قدر كه انسان علم به مجعول بودن «يعنى ساختگى بودن» حديثى نداشته باشد، عمل به آن جايز است و اگر از هر راه وثوق به صدور خبرى از امام(ع) پيدا كند، براى او حجّت خواهد بود، و بالاخره صحّت و سقم سند در امثال اين گونه موضوعات چندان مدخليّت نخواهد داشت، با اين حال هر كجا كه احتمال جعل و وضع و ساختگى بودن حديثى مىرفته تمام سند را نقل كرده و به حال روات آن تا حدّ ممكن پرداخته و درباره هر يك نقل اقوال علماء رجال را نموده تا خواننده را نيازى به مراجعه به اصل عربى كه تمام سند در آن ذكر شده نباشد.
و امّا در ترجمه متن كاملا رعايت سادگى و بىتكلّفى در الفاظ شده است تا فهمش همگانى باشد، و در هر كجا احتمال مىداده كه ممكن است، ترجمه مورد خدشه واقع شود، عين عبارت عربى را آورده، چنان كه هر جملهاى كه احتمال چند معنى داشت، و مترجم يك يا دو معنا را اختيار كرده، لفظ عربى آن را نيز ذكر كرده تا كاملا روشن باشد، و در هر كجا نيازى به بيان و توضيح بود در ميان () يا در پاورقى، يا در متن پس از ترجمه تمام خبر به عنوان شرح به مقدار لازم توضيح داده تا اجمال و تعقيدى باقى نماند و تنها به ترجمه متن حديث اكتفا نكرده، و نيز هر حديثى كه فقهاء عظام به مضمون آن حديث فتوى دادهاند، اشاره نموده تا هر غير مجتهدى كه بخواهد به موجب آن رفتار كند، بدون شبهه عمل كند و از روى بينش و بصيرت باشد.
و نيز براى تنوّع و فائده بيشتر، در پارهاى از موارد شرح حالى از راوى حديث به طور اختصار در پاورقى ذكر كرده تا تفنّنى در كلام شده باشد و خواننده را ملال نگيرد و مطالعه كتاب را به زودى رها نكند و در عين حال نتيجهاى نيز از جهت شناخت راوى و موقعيّتش از نظر نقل روايت برده باشد.
اعرابگذارى متن عربى به قلم مترجم است.
منابع مقاله
متن و مقدمه كتاب.