جنگ در تاریکی (شیعه و سنی چه فرقی دارند؟)
جنگ در تاریکی (شیعه و سنی چه فرقی دارند؟)، تألیف محمدآصف محسنی در موضوع وحدت بین دو مذهب شیعه و سنی است.
جنگ در تاریکی (شیعه و سنی چه فرقی دارند؟) | |
---|---|
پدیدآوران | محسنی، محمد آصف (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | مقام اهلالبيت و صحابه |
ناشر | مرکز الأبحاث العقائدية |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1382ش , |
چاپ | 3 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نام کتاب در چاپهای قبل «شیعه و سنی چه فرقی دارند؟» بوده و در چاپ سوم، مؤلف آن را به «جنگ در تاریکی» تغییر داده است.[۱] و در پایان کتاب رسالهای به نام «مقام اهلالبیت و صحابه» اضافه کرده است.[۲].
ساختار
کتاب بعد از دو پیشگفتار و یک مقدمه وارد متن در پنچ فصل و یک خاتمه میشود و در پایان، رسالهای به نام «مقام اهلالبیت و صحابه» آمده است.
گزارش محتوا
در پیشگفتار اول آمده است: معنای اتحاد این نیست که هیچ اختلاف فکری در میان دستهها و افراد وجود نداشته باشد، بلکه به این معناست که اولا: اختلاف نظرها و مشترکات معرفی گردد؛ ثانیا: در موارد مشترک همکاری مخلصانه صورت گیرد و در امور اختلافی، هر طرف به اعتقادات طرف دیگر احترام بگذارد و یا حداقل توهین نکند[۳].
مؤلف در مقدمه میگوید: اختلافات «نژادی»، «سیاسی»، «قومی و قبیلهای» و «مذهبی»، چهار اختلاف عمده میان مسلمانان است که اختلافات نژادی و قومی با تقویت تربیت اسلامی قابل مهار شدن است و تجربه نیز چنین ثابت کرده است. اختلافات سیاسی که ناشی از حکومتهای غیر اسلامی است را میتوان بهوسیله گردآوری یک میلیارد مسلمان که در چهل کشور متفرق هستند، در پنج یا شش کشور بزرگ با حکومتهایی اسلامی، حل کرد[۴].
فصل اول: ریشه تعدد مذاهب در اسلام
علت اصلی اختلاف میان مسلمانان دو چیز است:
- اختلاف در جانشینی پیامبر(ص) که باعث دو مذهب شیعه و سنی گردیده است.
- اختلاف در چگونگی استنباط احکام از قرآن و سنت که باعث شد هرکدام از مذاهب به دستههای کوچکتری تقسیم گردند.
البته در این میان عواطف و احساسات بشری دانشمندان و عوامل سیاسی و اجتماعی را نباید نادیده گرفت[۵]. این اختلافات به ضمیمه تعصبات خشک احمقانه عوام و رهبران کمسواد مذهبی و مداخله کشورهای بزرگ بهمنظور استعمار و استثمار و تضعیف صف داخلی ملتها، گاه باعث خونریزیهایی نیز شده است.[۶].
فصل دوم: موارد اتفاق نظر شیعه و سنی
عقاید
مؤلف در این بخش از کتاب، چهل مورد از اشتراکات عقیدتی بین شیعه و سنی در موضوع خداوند، قرآن، پیامبر و قیامت را برشمرده است.
فروع
ایشان در این بخش، نوزده شباهت بین این دو مذهب برشمرده است. هرکدام از این شباهتها در یک فرع فقهی است که با نماز آغاز و به ارث ختم میشود.
فصل سوم: موارد اختلاف
چنانکه موارد اتفاق بین این دو مذهب به دو بخش عقاید و احکام تقسیم میشود، موارد اختلاف نیز به همین منوال است.
ایشان میگوید: در عقاید اسلامی بین این دو فرقه اختلاف چندانی وجود ندارد و فقط چند مورد از جزئیات و شاخههای عقاید بین شیعه و سنی اختلاف نظر است.
موارد اختلاف عبارت است از: تفسیر تکلم خداوند؛ رؤیت و عدم رؤیت خداوند در قیامت؛ عینیت یا زیادت صفات ذاتی خداوند؛ تحریف قرآن؛ صادق یا کاذب دانستن برخی از راویان حدیث؛ عدالت صحابه؛ جانشینی پیامبر؛ جبر و اختیار و پیروی از ائمه چهارگانه اهل سنت یا پیروی از نظریات امامان دوازدهگانه اهلبیت(ع)[۷].
فصل چهارم: نظر ثانی بر موارد نهگانه مورد اختلاف
مؤلف در این فصل، با نگاهی متفاوت به موارد اختلاف، برخی را کماهمیت و برخی را صرفا اختلافات علمی و دور از ذهن عوام دانسته و معتقد است که این موارد قابل گفتگو و حل است.[۸]؛ مثلاًدرباره دیدن خداوند میگوید: همه متفقند که در این دنیا خداوند قابل رؤیت نیست و دیدن وی در آخرت را به قیامت واگذار میکنیم[۹].
درباره عینیت یا زیادت صفات ذاتی خداوند، میگوید: این یک مسئله علمی است که باید آن را در کتب کلام باقی گذارد؛ فکر عوام به آن نمیرسد و منشأ اختلاف مردمی نمیشود[۱۰].
درباره تحریف قرآن میگوید: مشهور دانشمندان هر دو مذهب بر آنند که در قرآن تحریفی صورت نگرفته است و روایاتی که از هر دو مذهب درباره تحریف قرآن وارد شده، بهنوعی حمل و توجیه میشود[۱۱].
درباره برخی از راویان حدیث که آیا ضعیفند یا صحیح؟ باید چنین گفت: اختلاف زیادی بین احادیث شیعه و سنی در محتوا و مضمون وجود ندارد؛ اختلاف فاحش، فقط در سند احادیث است که آنهم مربوط به علم رجال میشود[۱۲].
درباره عدالت صحابه میگوید: بین اهل سنت نیز در اینباره اختلاف است. علمای دو مذهب باید از افراط و تفریط در این موضوع دوری کنند. اهل سنت، یزید و امثال او را بهتر از امام حسین(ع) ندانند و به ائمه شیعه بیمهری ننمایند و شیعیان نیز به خلفای راشدین بدگویی نکنند که نتیجه بدگویی، عداوت و مداخله بیگانگان است.[۱۳].
جنجالیترین مورد اختلاف بین دو مذهب، مسئله جانشینی پیامبر است. مؤلف میگوید: بحث در جهات تاریخی و علمی این موضوع از غرض کتاب بهدور است و آنچه در این کتاب مد نظر است مصالحه بین طرفین است. اولا: خلافت در نظر دانشمندان اهل سنت از جمله فروع است نه اصول، ولذا مخالف در آن تکفیر نمیشود. پس اگر این اختلاف قابل حل نباشد، چون مربوط به یک مسئله فرعی است، باید گفت للمصيب أجران و للمخطیء أجر واحد و باید همدیگر را معذور دانست.
ثانیا: هیچیک از شیعیان، مسئله تاریخی و حکومت خلفا را منکر نمیشوند و همه آنها معترفند که مردم پس از پیامبر(ص) گرد خلیفه اول جمع شده، سپس خلیفه دوم و..[۱۴].
امامت در نظر شیعیان هرچند از اصول شمرده میشود نه از فروع، ولی از اصول مذهب شیعه محسوب میشود نه از اصول دین؛ بنابراین منکرین ائمه شیعه، از مذهب شیعه بیرون میروند نه از دین اسلام.
لازم به ذکر است که شیعیان در این باب به روایاتی استدلال میکنند که از طریق اهل سنت وارد شده است و اسناد و دلالت آنها را تمام میدانند؛ حال اگر به حق رفته باشند، اهل سنت نباید مخالف حقیقت شوند و اگر بر خطا رفته باشند، نباید آنان را مستحق هجران و دشمنی بدانند[۱۵].
درباره جبر و اختیار به کتاب توحید اسلامی و نظری بر وهابیت ارجاع داده است و میگوید: اگر در تفسیر «کسب» که اشاعره به آن معتقدند، خوشذوقی به خرج داده شود، منطبق با اختیاری است که امامیه به آن اعتقاد دارند[۱۶].
درباره پیروی از مذاهب چهارگانه یا مذهب اثناعشری میگوید: اولا دلیل معتبری بر انحصار مذاهب فقهی وجود ندارد؛ ثانیا جمعی از دانشمندان اهل سنت نیز به صحت اجتهاد خارج از مذاهب چهارگانه مذکور صریحا فتوا دادهاند؛ ثالثا امام صادق(ع) خود استاد ابوحنیفه بوده است و مقام علمی و معنوی ایشان حداقل از مقام علمی بزرگان مذاهب اربعه کمتر نبوده است؛ پس نباید پیروی از ایشان در نظر اهل سنت سبب اشکال و ایرادی گردد[۱۷]؛ چنانکه شیخ محمود شلتوت رئیس سابق جامعه الازهر مصر فتوا داده که تعبد به مذهب جعفری همانند سایر مذاهب اهل سنت شرعا جایز است.[۱۸].
مؤلف درباره اختلاف بین شیعه و سنی در فروعات فقهی، میگوید: اختلاف نظر در مسائل فقهی، نهتنها در میان شیعه و سنی وجود دارد که در بین خود دانشمندان هر مذهب اختلاف است و این اختلافات در بین آنها باعث نمیشود که احترام متقابل آنها را بکاهد؛ پس چرا اختلافات بین شیعه و سنی موجب دشمنی و دوری گردد؟[۱۹].
فصل پنچم: قضاوت
مسلمانان پیرو مذاهب مختلف، به حکم قرآن برادر همدیگرند و جز جهالت و غرور و یا سیاست دولتها عاملی برای تعصب و دشمنی و حتی دور بودن این دو طایفه باقی نمیماند. مؤلف، به دو عامل دیگر برای لزوم اتحاد بین مسلمانان در این فصل از کتاب اشاره میکند:
- وجود دشمنان قسمخورده؛
- عقبافتادگی علمی و اقتصادی کشورهای اسلامی[۲۰].
محمدآصف محسنی، بهترین راه اتحاد را، تشکیل مدارس مختلط از طلاب شیعه و سنی در کشورهای اسلامی و تدریس فقه، حدیث، تفسیر و عقاید مقارن میباشد که این خود باعث میشود طلاب علوم دینی، یکدیگر را بهتر درک کنند و از عقاید همدیگر آگاه شده و با مهربانی و مدارای بیشتر با یکدیگر برخورد کنند[۲۱].
خاتمه
در پایان خاتمهای حاوی فرق مختلف شیعه و سنی و عقاید هرکدام ذکر شده، سپس رسالهای در مقام اهلبیت(ع) و صحابه، حاوی چهل حدیث از اهل سنت در مقام اهلبیت و دو روایت از شیعه در فضیلت صحابه آمده است.
وضعیت کتاب
اندک پاورقیها به ذکر مستندات مطالب کتاب اختصاص یافته است.
کتاب از فهرست محتویات خالی است.
پانویس
- ↑ پیشگفتار، صفحه ه
- ↑ همان، صفحه و
- ↑ ر.ک: همان، صفحه ب
- ↑ ر.ک: مقدمه صفحه ز - م
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص1 تا 3
- ↑ ر.ک: همان، ص4-5
- ↑ ر.ک: همان، ص12-14
- ↑ ر.ک: همان، ص15
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص17
- ↑ ر.ک: همان ص19 و 20
- ↑ ر.ک: همان، ص22 و 23
- ↑ ر.ک: همان، ص25
- ↑ ر.ک: همان، ص26
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص27 و 28
- ↑ ر.ک: همان، ص30
- ↑ ر.ک: همان، ص32 و 33
- ↑ ر.ک: همان، ص34
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.