شرف‌نامه نظامی گنجوی

    از ویکی‌نور
    شرفنامه نظامي گنجوي (متن علمي و انتقادي): از روي قديمي ترين نسخه هاي خطي قرن هشتم با ذکر اختلاف نسخ : شرح ابيات و معني لغات و ترکيبات و کشف الابيات
    شرف‌نامه نظامی گنجوی
    پدیدآوراننظامي، الياس بن يوسف ( سراينده) زنجاني، برات (مصحح)
    ناشردانشگاه تهران
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1380ش.
    چاپيکم
    شابک964-03-4402-8
    موضوعشعر فارسي - قرن 6ق.
    زبانفارسي
    کد کنگره
    ‏‎‏1380 / 5127 ‏PIR‎‏

    شرفنامه نظامی گنجوی (متن علمی و انتقادی) متن مثنوی «شرفنامه»، بخش اول اسکندرنامه (بخش دوم اقبال‌نامه)، یکی از پنج مثنوی مجموعه «خمسه نظامی»، سروده الیاس بن یوسف نظامی گنجوی (530- 591ق)، شاعر معروف ایرانی در قرن ششم هجری است که به صورت علمی و انتقادی، همراه شرح مشکلات و معنی لغات در پایان، با تصحیح برات زنجانی، به چاپ رسیده است.

    نظامی نام این مثنوی را «شرفنامه خسروی» و در جای دیگر، «شرفنامه خسروان» نامیده و در میان مردم، به «اسکندرنامه» و «شرفنامه» شهرت یافته است. از جمله ویژگی‌های این اثر، آن است که شاعر در سرودن آن، از عشق و علاقه‌ای که بدین کار داشته پیروی کرده و به خاطر زر و ثروت، آن را نسروده است[۱].

    شرفنامه چهارمین اثر نظامی است که آن را «نیمه بنا» معرفی کرده و نیمه دوم را به بعد موکول نموده که مقصود او از نیمه دیگر، «اقبال‌نامه» است که آن را با «هفت پیکر» که مثنوی دیگر اوست، بعد از «شرفنامه»، به نظم آورده است. وی «شرفنامه» را در 588ق، «هفت پیکر» را در 589ق و «اقبال‌نامه» را در 599ق سروده و بدین‌سان، مجموعه خمسه را کامل کرده است[۲].

    نظامی در این مثنوی، از جنگ‌ها و مبارزات پهلوانان سخن گفته و شاید می‌خواسته نشان دهد که در حماسه‌سرایی نیز قدرتمند و تواناست. اگر سروده‌های رزمی او به دقت مطالعه کنیم، رنگ بزم را نیز در آنها مشاهده می‌کنیم که این رنگ‌ها در شاهنامه فردوسی، اتفاق نمی‌افتد[۳].

    وی در سرودن داستان اسکندر در این مثنوی، کوشیده که خواننده سخن را بپذیرد و ازاین‌رو، گاهی حقیقت را فدای باورها کرده است. او معتقد است که فردوسی، حقیقت را به باورها برتری داده و در نتیجه به هنجار شاعری نرفته است. زیرا در شعر «احسن الشعر اکذبه» است. وی نقد بر گفته فردوسی را در عبارتی گنجانده که هم از راستی حمایت و هم از فردوسی تعریف کرده و هم ایراد گرفته است و مدح شبیه به ذم و یا ذم شبیه به مدح را به کار بسته است و مجوزی برای تغییر و تبدیلی که خودش داده، بیان کرده است[۴].

    نظامی در سرودن «شرفنامه»، به گفته خود، از حضرت خضر(ع) تعلیم گرفته و در جایی دیگر، الهام‌دهنده را خود «سروش» نامیده است[۵].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص3
    2. ر.ک: همان
    3. همان
    4. همان
    5. ر.ک: همان، ص5

    منابع مقاله

    مقدمه کتاب.


    پانویس


    منابع مقاله

    وابسته‌ها