اصفهان دار العلم شرق: مدارس دینی اصفهان

    از ویکی‌نور
    اصفهان دار العلم شرق: مدارس دینی اصفهان
    اصفهان دار العلم شرق: مدارس دینی اصفهان
    پدیدآوراننیلفروشان، محمدرضا (محقق) مهدوی، مصلح‌الدین (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرمدارس دینی اصفهان
    ناشرسازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان
    مکان نشراصفهان - ایران
    سال نشر1386 ش
    چاپ1
    شابک978-964-2588-96-1
    موضوعآموزش و پرورش - ایران - اصفهان مدرسه‏‌ها - ایران - اصفهان - تاریخ
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏LA‎‏ ‎‏1354‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏6‎‏م‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    اصفهان دارالعلم شرق، اثر سيد‌ ‎مصلح‌الدين مهدوى متوفى 1374ه.ش است كه پيرامون مدارس دينى شهر اصفهان به زبان فارسی نوشته شده است.

    ساختار

    کتاب حاضر؛ شامل سه بخش است كه در بخش اول پيرامون مدارس دينى اصفهان، بخش دوم مدارس در آيينه سفرنامه‌ها و بخش سوم به معرفى مرحوم مهدوى كه طى مصاحبه او انجام گرفته، مى‌باشد.

    گزارش محتوا

    اصفهان در تاريخ فرهنگ و تمدن درخشان ایران، جايگاهى شايان توجه دارد.

    مدارس علمى گوناگون این شهر، یکى از مظاهر مهم فرهنگ آن است. مدارس اصفهان همانند مدارس، ديگر شهرهاى اسلامى وابسته به مساجد بوده است. از جمله مساجد این شهر، كه همواره نقش فعالى در زمينه‌ى فرهنگ و تعليم و تربيت داشته‌اند، مى‌توان از مسجد جامع كبير (عتيق) و مسجد جامع صغير (جورجير) ياد كرد. در اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم هجرى فضاهاى مدارس از مساجد جدا شد. قديمى‌ترين مدرسه‌ى اصفهان به نام علاءالدوله‌ى كاكويه در قرن چهارم هجرى در محله‌ى دردشت و نزدیک مسجد شفيعيه بنا گرديد كه محل تدريس ابن سينا بود. بناى ياد شده، معروف به قبه‌ى بوعلى سينا است كه مدرسه‌ى علايى هم ناميده مى‌شود. از قرن چهارم تا قرن ششم هجرى، اصفهان چنان شكوه و عظمت يافت كه آن را دارالعلم مى‌گفتند. در آن دوره، مدارس متعددى در این شهر ساخته شد و طالبان علم از سراسر كشور به آن جا آمد و شد داشتند. مهم‌ترين مدارس آن دوره، مدرسه‌ى نظاميه است. تأسيس مدرسه‌ى نظاميه از مهم‌ترين اقدامات علمى خواجه نظام‌الملك طوسى در اصفهان بود. این مدرسه موجب رونق نهادهاى علمى و فرهنگى اصفهان شد. پشتوانه‌هاى مالى نظاميه باعث تأسيس کتابخانه‌اى غنى گرديد كه محققان و دانشجويان همواره از آثار آن سود مى‌جستند.

    اوج گسترش مدارس در اصفهان در روزگار صفويه بود. این دوره را مى‌توان دوره‌ى ايجاد مدارس در اصفهان لقب داد. بنا به گفته‌ى دكتر سيروس شفقى، نویسنده‌ى کتاب بازار بزرگ اصفهان، از آن دوره تا دوره‌ى مشروطيت، 53 مدرسه در اصفهان بنا گرديد كه تعداد قابل توجهى از آنها هنوز هم پابرجا است. در اصفهان عصر صفويه، 36 مدرسه داراى موقوفاتى بوده كه از این تعداد، 16 مدرسه رونق فراوانى داشته است. مهم‌ترين و زيباترين مدرسه‌ى این دوره، مدرسه‌ى چهارباغ بود كه مدرسه‌ى سلطانى و مدرسه‌ى مادر شاه نيز ناميده مى‌شد. این مدرسه، آخرين بناى تاريخى باشكوه عهد صفويه در اصفهان است كه در روزگار شاه سلطان حسین (1116- 1126ق) برای تعليم طلاب علوم دينى ساخته شد. از ديگر مدارس دوره‌ى صفويه مى‌توان از مدرسه‌ى جده‌ى كوچك، مدرسه‌ى جده‌ى بزرگ، مدرسه‌ى ذوالفقار، مدرسه‌ى ملاعبداللّه، مدرسه‌ى نوريه و مدرسه‌ى ساروتقى نام برد.

    مهم‌ترين مدرسه‌ى اصفهان در دوره‌ى قاجار، مدرسه‌ى صدر است كه به دستور حاج محمدحسين خان امين‌الدوله، صدراعظم فتحعلى شاه، ساخته شد. این مدرسه یکى از زيباترين مدارس دينى اصفهان است. از اواخر دوره‌ى قاجار، مدارسى به سبک نوين در ایران پديد آمد كه در اصفهان نيز مسير این مدارس و مدارس قديم از هم جدا شد. بيش‌تر مدارس قديمى اصفهان، وقفى بوده‌اند و هزينه‌ى قابل توجهى از این مدارس از درآمد موقوفات تأمين مى‌گرديد. این مدارس اغلب داراى کتابخانه‌هاى مستقلى بودند كه انسان‌هاى خير، کتابخانه‌هاى شخصى خود را به آنها اهداء می‌كردند.

    ويژگى مهم این اثر این است كه كليه‌ى مدارس دينى اصفهان در قرون اسلامى را معرفى كرده است؛ از بسيارى از این مدارس تنها نامى باقى مانده كه استاد، با تحقيق و تفحص از منابع استخراج و با ذكر خصوصيات آورده است. نسل حاضر هنگامى كه با نام و گسترش مدارس در اصفهان روبه‌رو مى‌شود، ناخود آگاه عظمت فرهنگى و علمى این شهر در نظرش عظيم‌تر از پيش مى‌گردد.

    اين کتاب را جناب آقاى محمدرضا نيلفروشان تصحيح كرده و تعليقات لازم را بر آن افزوده است.

    درباره مدارس معمور اصفهان علاوه بر آنكه خود مؤلف در بسيارى موارد مستقلا به مدارس مراجعه نموده، از کتاب بسيار نفيس و گرانبهاى «گنجينه‌ى آثار تاريخى اصفهان» تأليف جناب آقاى هنرفر بهره‌هاى زيادى برده است.

    شاردن در سفرنامه خود درباره‌ى اصفهان مى‌نويسد: در این شهر بزرگ پيروان مذاهب مختلف مسلمان و مسيحى و كليمى و كافر و آتش‌پرست پيدا مى‌شود و بازرگانان از هر گوشه دنيا در آن گرد آمده‌اند. اصفهان دارالعلم شرق است و علم و دانش از آن به بلاد و اقطاع مختلف مخصوصاً هندوستان پراكنده مى‌شود.

    بنابراین مؤلف نيز مجموعه‌این يادداشت‌ها را كه راجع به مدارس دينى اصفهان است، اصفهان يا دارالعلم شرق ناميد تا اسمى مطابق بامسمّى و بيان‌كننده مقصود باشد.

    از مدارس دوره ديالمه و سلاجقه تقريبا هيچ‌گونه اثرى باقى نمانده است و ظاهرا در عهد ديالمه اصلا مدرسه‌اى وجود نداشته و مساجد محل تدريس بوده است، در زمان ملكشاه سلجوقى خواجه نظام‌الملك مدرسه خود را به نام «نظاميه» در محله دشت اصفهان «محله در» - كه اكنون به طوقچى معروف است و محله دشت را روى هم «دردشت» گفته‌اند - بنا كرد كه تا قرن دهم موجود بوده و خاندان آل خجند متصدى امر تولیت و تدريس آن بوده‌اند، از دوره آل‌مظفر و آق‌قويونلوها كم و بيش آثارى موجود است كه در متن کتاب به آنها اشاره مى‌شود، دوره صفويه عصر درخشان علم و دانش در اصفهان بوده و دانشمندان از اطراف ممالك اسلامى بالاخص شهرهاى شيعه‌نشين روى بدين كانون علمی‌نموده و يا سلاطين صفوى آنان را به مملكت خود و پايتخت دعوت مى‌كرده‌اند. در هر كوى و برزن مدرسه‌اى بود و در آن جمعى طالب علم به تحصيل و تدريس اشتغال داشته‌اند.

    نتيجه يادداشت‌هاى مؤلف این است كه در داخل حصار شهر اصفهان بناهاى زير وجود دارد:

    162 مسجد و 48 مدرسه و 1802 كاروانسرا و 272 حمام و 12 قبرستان.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب کتاب در ابتداى آن و منابع و مآخذى در انتهاى کتاب به همراه منابع و مآخذى كه مصحح به كار برده، ذكر شده است.

    منابع مقاله

    متن و مقدمه کتاب.