شرح شطرنج العارفين
شرح شطرنج العارفين | |
---|---|
پدیدآوران | حسني تلمساني، محمد بن احمد (نویسنده) ابن عربی، محمد بن عبدالله (نویسنده) |
ناشر | [بي نا] |
مکان نشر | [بي جا] - [بي جا] |
سال نشر | [--13] |
چاپ | يکم |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ح5ش4 / 753 BP |
شرح شطرنج العارفين شرحی از محمد بن احمد حسنی تلمسانی از فقهای مالکی و اشعری مذهب الجزایر؛ بر کتاب شطرنج العارفین منسوب به شیخ اکبر محیالدین بن عربی (560- 638ق)، است. که در موضوع عرفان نظری و با هدف راهنمایی بهسوی خداوند و هدایت به راه راست با نیت درست به آنچه خدا را خشنود میکند و مجاهده با نفس اماره و شناخت دسیسههای آن و فتنهها و گرفتاریهای راه نگاشته شده است تا آدمی را به آنچه خدا میخواهد هدایت نماید.
از ویژگیهای این کتاب آن است که در آن نویسنده با استفاده از نمادسازی و مضامین متنوع، مفاهیم بلند عرفانی را به زبان ساده برای خوانندگان قابلفهم کردهاند. در واقع همانگونه که در شطرنج حقیقی باید با انتخاب مهرههای درست و انتخاب حرکتی صحیح از مات شدن ایمن ماند، در اینجا هم باید سعی نمود راه ارتقا و پیشرفت را پیمود و عوامل آن را شناخت و به درجاتی بالاتر گام برداشت و از سقوط و عوامل آن دوری گزید.
مراحل رشد و ترقی در این شطرنج به وسیله یک تیر (پیکان) نمایش داده شده و مقاماتی که صعود کننده از آنها میگذرد درجات نام دارد و در طرف مقابل قلابها به سقوط و علل آن اشاره دارد، و به مقاماتی که در سقوط خود از آنجا میگذرد درکات (منازل جهنم) گویند.[۱]
در این شطرنج ردیف اول از یک تا ده را طبقه سفلی میگویند که همه از آن میگذرند. در این مرتبه فرد هنوز قادر به تمییز خوبی از بدی نیست و بلوغ و رشد کامل نرسیده است. در این سن شرعاً مکلف نیست.
اما کسی که از این مرتبه به مرتبهای بالاتر صعود میکند، بازگشتش مذموم است و بهخاطر آن سرزنش میشود، باید توبه خود را تجدید کند و پیمودن راه را از سر بگیرد و از رحمت خداوند ناامید نشود. [۲]
نویسنده سپس به عواملی اشاره میکند که سبب میشود انسان به طبقه پایینتر سقوط نماید یا سبب رشد و صعود او به مراحل عالیتر شود. [۳]
همچنان که شطرنج عارفین آغازی دارد که مشتمل بر عدم، سیر و سائر، منزلهاو مقامات و درجات، درکات و فاعل متصرف و مفعول متصرف فیه است. این شطرنج تمثیلی برای ما است از وضعیت این بنده فانی که حادث است، با خالق و مولایی که قدیم و باقی است و تمثیل کرده برای ما سیر این عبد را از آغازش و میانه راه و تا پایان راه، موجودی که ممکنالوجود است و در معرض آفات و خطرات قرار دارد و با میل و اختیار خود راه را انتخاب میکند. [۴]
در بخش اول کتاب به اقسام عبد پرداخته و پس از تقسیم آنها بر چهار قسم، در این میان تنها عبد عبودیت (بنده بندگی) را بنده واقعی خداوند میداند که اوامر و نواهی خداوند را اطاعت میکند و تقوای الهی را در ظاهر و باطن عمل نموده و راضی به فعل و حکمت خداوند است و به عهد و پیمان وفادار و حافظ حدود الهی است و به آنچه دارد راضی است و بر آنچه از دست میدهد، شکیبا است و او برنده درجات سعادت ابدی است. [۵] نویسنده خداوند را تنها موجودی میداند که وجود برای او لازم است، اما شریک الباری را محال میداند، و در مورد ممکن، وجود و عدم برای او یکسان میداند. مانند سایر موجودات [۶]