نور مجرد
نور مجرد | |
---|---|
پدیدآوران | حسینی طهرانی، محمد صادق (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | یادنامه عارف بالله و بامرالله، سید الطائفتین حضرت علامه آیة الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی افاض الله علینا من برکات تربته |
ناشر | علامه طباطبايی |
مکان نشر | ایران - مشهد مقدس |
سال نشر | 1433ق - 1437ق - 1438ق |
چاپ | 1 |
شابک | 978-5738-23-0 |
موضوع | حسینی طهرانی، محمد حسین، 1305 - 1374 - سرگذشت نامه - عارفان - قرن14 - مجتهدان و علما |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | /ح55 ح5 55/3 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نور مجرد یادنامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی است که به قلم آیتالله حاج سید محمدصادق طهرانی، به رشته تحریر درآمده است.
این کتاب، به واسطه اقتباس از فرمایش آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی در آغاز کتاب روح مجرد که خطاب به محروم حداد فرمودند: «ای نور مطلق و ای روح مجرد»، به نام «روح مجرد» نامیده شده است؛ زیرا به اعتقاد نویسنده، ایشان نوری بودند که در سایه عبودیت حضرت حق و خاکساری در درگاه وی، از مرز تعین عبور نموده و به وادی اطلاق و تجرد قدم نهادند[۱].
مطالب کتاب، مجموعهای از نوشتجات و فرمایشات نویسنده در جلسات مختلف است که توسط برخی از فضلا در لجنه علمی ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلام تحریر و تدوین گردیده است[۲].
کتاب مشتمل بر دو بخش است: بخش اول پیرامون قسمتهایی از سیره علمی علامه طهرانی در تحصیل علم و برخی رهنمودها و سفارشهای ایشان برای طلاب علوم دینی است که در موفقیت طلاب در امر تحصیل، بسیار راهشگاست[۳]. برخی از مطالب این بخش، عبارتند از عزم و جدیت در تحصیل[۴]، تبلیغ و نشر علوم و معارف اسلامی[۵]، اهتمام به مطالعه و کتابخوانی[۶].
بخش دوم، مشتمل است بر توضیحاتی درباره مقام عرفانی علامه طهرانی و برخی از اساتیدشان و کلیات و اصول مکتب عرفانی ایشان و برخی از نصایح و دستورالعملهای آن بزرگوار پیرامون دقایق و ظرایف سلوک الی الله میباشد که به جهت اشتمال بر آیات قرآنی و شواهد روایی و کلمات أساطین اهل معرفت، مجموعهای جامع و نافع گردیده است[۷]. از جمله اساتید ایشان که در این بخش، معرفی شدهاند، عبارتند از آیات عظام سید جمالالدین گلپایگانی، شیخ عباس قوچانی، حداد و علامه طباطبایی[۸].
در قسمتی از کتاب، به بیان مقام علمی علامه طهرانی از زبان بزرگان پرداخته شده است. نویسنده معتقد است کلماتی که اعیان علما و فقها و اساتید عظام ایشان که خود از اسطوانههای علم و فقاهت بودهاند، در حق ایشان بیان شده، خود دلالت بر علو قدر و پایه جلالت ایشان در علم و عمل دارد[۹].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.