كحل البصر في سيرة سيد البشر صلیاللهعليهوآله
نام کتاب | کحل البصر في سيرة سيد البشر صلی الله علیه و آله |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | حریزینژاد، عبدالرزاق (محقق)
قمی، عباس (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 22/9 /ق8ک3 |
موضوع | محمد (ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - سرگذشت نامه |
ناشر | مؤسسة البلاغ |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1319 هـ.ش یا 1359 هـ.ق یا 1941 م |
کد اتوماسیون | 11959 |
معرفى اجمالى كتاب:
((كحل البصر فى سيرة سيد البشر)) تأليف مرحوم محدث حاج شيخ عباس قمى (م 1359) در يك مجلد و به زبان عربى مىباشد. موضوع كتاب همان گونه كه از نامش پيداست تاريخ و سيره رسول گرامى اسلام(ص) بوده كه در عين اجمال از جامعيت برخوردار است. مصادر اين كتاب به وسيله شيخ عبدالرزاق حريزى نژاد تحقيق شده است.
ساختار كتاب:
كتاب حاضر از دو باب و پنج فصل تشكيل شده است. باب اول در مورد نسب شريف ايشان و باب دوم راجع به اتفاقات مختلفى است كه در طول زندگانى با بركت ايشان به وقوع پيوسته است، مىباشد. فصلهاى پنجگانه كتاب كه در بخش پايانى آن نگاشته شدهاند، دربردارنده اتفاقات و حوادثى؛ همانند سقيفه و غصب خلافت حضرت امام على(ع) است كه بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) امت اسلامى بدان دچار شده است، مىباشند.
وضعيت كتاب:
پاورقىهاى كتاب مشتمل بر مطالب و آدرسها و توضيحاتى از محقق است.
گزارش محتوا:
باب اول:
نويسنده كتاب، تاريخ و زندگىنامه هر يك از نياكان پيامبر اكرم(ص) را تا جناب ((عدنان))، به صورت گزيده و مجمل به رشته تحرير درآورده و بعد از جناب ((عدنان)) به تاريخنگارى خود، راجع به نياكان پيامبر اكرم(ص) خاتمه داده است، چرا كه عالمان نسب شناس، در مورد اجداد پيامبر اكرم(ص) تا جناب ((عدنان)) متفق القول مىباشند. و بعد از اين شخص است كه هر يك از نسب شناسان داراى يك رأى بوده و اختلاف نظر شديدى در اين مسأله دارند. و در حديثى از پيامبر اكرم(ص) آمده است كه : نَسَب من را تا عدنان بشماريد و بعد از آن از برشمردن نياكان من دست نگه داريد.
به همين علت، محدث قمى، نَسَب و نياكان پيامبر اكرم(ص) را اين گونه بر مىشمارد:
محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قُصَى بن كلاب بن مرة بن كعب بن لؤى بن غالب بن فهر بن مالك بن النضر بن كنانة بن خزيمة بن مدركة بن الياس بن مضر بن نزار بن معد (كمرد) بن عدنان.
باب دوم:
مرحوم محدث قمى اين باب را با ذكر اتفاقاتى كه در هنگام تولد حضرت ختمى مرتبت(ص) به وقوع پيوسته است، آغاز مىنمايد. اتفاقاتى؛ همچون: خاموش شدن آتشكده فارس بعد از هزار سال، خشك شدن درياچه ساوه، ممنوع شدن شياطين و جنيان از آگاهى يافتن از اخبار آسمانها و بسته شدن دربهاى آسمان بر روى آنها و...
سپس نويسنده به ذكر تعداد دايههاى حضرت رسول اكرم(ص) و اتفاقاتى كه در سنين كودكى ايشان واقع شده است، مىپردازد كه از جمله آنها:
1- درگذشت مادر مكرم پيامبر اكرم(ص) جناب آمنه است؛ در حالى كه سن حضرت محمد(ص) بيش از چهار سال و بنا به قولى شش سال نبوده است.
2- قرار گرفتن حضرت رسول اكرم(ص) تحت سرپرستى جناب عبدالمطلب(ع) و بيان تعداد فرزندان ايشان و مختصرى از زندگانى آنها.
3- حضرت رسول اكرم(ص) تحت سرپرستى جناب ابوطالب(ع) و بيان تعداد فرزندان ايشان و مختصرى از زندگانى آنها.
4- بعثت با بركت نبى مكرم اسلام(ص).
مرحوم محدث قمى در اين باره مىنويسد: در چهلمين سالروز تولد ايشان، خداوند متعال رسول خود را به كسوت نبوت اختصاص داد و براى هدايت عالميان وى را برانگيخت تا آنها را از بت پرستى و عبادت شيطان به يكتاپرستى با قرآنى كه آيات آن استوار و برهانهاى او محكم است، دعوت نمايد. و اين اتفاق در روز 27 رجب و پنج سال بعد از تجديد بناى كعبه به وقوع پيوست.
محدث قمى در ادامه مطالب اين باب، به بيان مكارم اخلاق حضرت رسول اكرم(ص) و صفات انسانى ايشان مىپردازد، كه به حق اين گونه سجاياى پسنديده زيبنده وجود مقدس ايشان بوده و سرمشق بسيار مناسبى براى همه مسلمانان است.
آنچه كه در اين كتاب نظر خواننده را به خود جلب مىنمايد، اين است كه نويسنده، به هجرت پيامبر(ص) و علل آن را به رشته تحرير در نياورده است و به شكل مستقيم به ذكر غزوات حضرت رسول اكرم(ص) و اتفاقاتى كه در اين جنگها به وقوع پيوسته است، مىپردازد.
وى در اين باره مىنويسد: تعداد غزوههاى ايشان به 26 و بنا به قولى به 27 مىرسد، كه در نُه عدد از آنها، خود وجود مقدس ايشان نيز دست به شمشير برده و در ميدان كارزار بودهاند. كه اين غزوهها عبارتند از: بدر، احد، خندق، بنى قريظه، خيبر، فتح مكه، حُنين، طائف و تبوك.
در بخشهاى پايانى كتاب، محدث قمى اتفاقاتى را كه قبل از وفات حضرت رسول اكرم(ص) افتاده است، را بر مىشمارد. وى در اين باره مىنويسد:
بعد از غزوه حنين، حضرت رسول اكرم(ص) از نزديك بودن ساعت وفات خويش آگاه گرديد و از اينكه منافقين مدينه زمام امور را بعد از وى به دست گيرند، نگران بود. پس مسلمانان را از فتنهاى كه در پيش روى آنها بود، برحذر مىداشت و آنها را به پيروى از اهل بيت(ع) و اطاعت و نصرت آنها سفارش مىنمود.
ايشان، لشكر (أسامه) را سازماندهى نمود و در آن لشكر، بزرگان مهاجرين و انصار را كه بيم آن مىرفت كه آنها براى خلافت، طمعورزى نمايند را قرار داد و آنها را به سمت مرزهاى روم گسيل دادند. در اين حال، ابوبكر و عمر بن الخطاب و ابوعبيدة بن الجراح و عدهاى از هم مسلكان آنها با لشكر اسامه رهسپار نشدند و از ترس اينكه حضرت رسول اكرم(ص) از دار دنيا منتقل شود و زمام امور از دست آنها خارج گردد، از فرمان رسول الله(ص) سرپيچى كرده و در مدينه مستقر گرديدند و مترصد فرصتى بودند تا خود را جانشين حضرت رسول اكرم(ص) نمايند.
منابع مقاله:
مقدمه كتاب الأنوار البهية.
مقدمه و متن كتاب.
پیوندها
مطالعه کتاب کحل البصر في سيرة سيد البشر صلی الله علیه و آله در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور