الفكر السامي في تاريخ الفقه الإسلامي
الفكر السامي في تاريخ الفقه الإسلامي، اثر محمد بن حسن حجوی ثعالبی فاسی (1291-1376ق)، کتابی است پیرامون فقه اسلامی و تاریخ تطور و شکلگیری و زندگینامه فقهای دورههای مختلف که با تحقیق ایمن صالح شعبان به چاپ رسیده است.
الفكر السامي في تاريخ الفقه الإسلامي | |
---|---|
پدیدآوران | شعبان، ایمن صالح (مصحح) حجوی ثعالبی، محمد بن حسن (نویسنده) |
ناشر | دار الکتب العلمية |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1416ق. = 1995م. |
چاپ | چاپ اول |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | *** /ح3ف8 / 169/9 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف، آغاز و مطالب در دو قسمت اصلی، در دو جلد، عرضه شده است.
شیوه نگارش مطالب، بدین صورت است که نویسنده، به ترجمه و شرح حال علما و فقها، از تمامی فرق پرداخته است. وی در هر مورد، ابتدا مقدمهای مربوط به تاریخ آن فرقه و تألیفاتی که در چهارچوب آن صورت گرفته ارائه نموده و در خلال ترجمه و شرح حال فقها و علمای هر فرقه، به استخراج چگونگی تطور و توسعه فقه و تولید احکام و تشعب مسائل در آن فرقه پرداخته و اخبار و احوال فقها و علمای هر فرقه را مورد بحث، بررسی و مقایسه با یکدیگر، قرار داده است.
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، به موضوع کتاب، اشاره شده است[۱].
پیش از مقدمه مؤلف، زندگینامه خودنوشت وی، بههمراه تقاریظی که بر کتاب نوشته شده، آمده است[۲].
مقدمه مؤلف، از سه تمهید به شرح ذیل، تشکیل شده است:
- در مسمای فقه و اینکه آیا فقه علم دینی است یا دنیوی؟[۳].
- بررسی وضعیت فقه، پیش از اسلام و اینکه آیا اعراب پیش از اسلام نیز بهرهای از فقه و فقها داشتهاند یا خیر؟[۴].
- منزلت فقه در اسلام[۵].
از جمله ویژگیهای کتاب، آن است که با اینکه نویسنده آن، مالکیمذهب میباشد، اما تعصب خاصی به مذهب و علمای فرقه خویش نداشته و به بحث پیرامون رجال و علمای تمامی مذاهب و فرق اسلامی، پرداخته است. کتاب او بیشتر به یک دائرةالمعارف فقهی شباهت دارد که شایسته است به هر آنچه در این زمینه مربوط است، بدان مراجعه شود و به همین دلیل، کتاب او، مورد اقبال و توجه علما و فضلای تمامی فرق، قرار گرفته است[۶]. او در کتاب خود، بارها از بعضی فقهای برخی از مذاهب، که متون ائمه خویش را قابل تأملتر و معتبرتر از نصوص شارع میدانند، انتقاد کرده است[۷].
نویسنده، علم فقه در دوران اسلام را به چهار دوره زیر تقسیم نموده و در ذیل هر دوره، پس از اشاره به مشخصات و ویژگیهای آن دوره و سیر تطور فقه در آن، بهصورت مختصر، به بیان تاریخ سیاسی آن دوره در امم اسلامی پرداخته و در هر دوره، شرح حالی از مشاهیر فقهای مربوطه را ارائه نموده است:
الف)- دوران طفولیت: دورانی که فقه، از حالت جنینی آغاز شده و به مرحله کمال خلقت رسیده و شکل کودکی را به خود گرفته است. این دوره عبارت است از ابتدای بعثت پیامبر(ص) تا زمان وفات ایشان در سال یازدهم هجری[۸].
از جمله افرادی که در این قسمت، به معرفی آنها، پرداخته شده است، عبارتند از: ابوبکر، عمر، عثمان، امیرالمؤمنین علی(ع)، عبدالرحمن بن عوف، زید بن ثابت، معاذ بن جبل، ابوموسی اشعری، ابوالدرداء، عبادة بن صامت، عمار بن یاسر، حذیفة بن یمان، ابوذر غفاری، سلمان فارسی، ابوعبیدة بن جراح، مصعب بن عمیر، سالم بن معقل، سعد بن معاذ، ثمان بن مظعون، جعفر بن ابیطالب، زید بن حارثه، خالد بن سعید، خبیب بن عدی، عبدالله بن جحش، حمزه، حضرت فاطمه زهرا(س)، خزیمة بن ثابت، خالد بن ولید، عبدالله بن رواحه، اسامة بن زید، ابوسعید خدری، عمرو بن عاص، ابوقتاده، قتادة بن نعمان، امالمؤمنین امسلمه، امالمؤمنین زینب[۹].
ب)- دوران جوانی: دورانی است فقه، پس از شکلگیری، به بالندگی و قدرت خود رسید و بهصورت جوانی توانمند درآمده که عبارت است از پس از وفات پیامبر(ص)، از ابتدای زمان خلفای راشدین، تا اواخر قرن دوم هجری که مصادف بود با کثرت فتوحات و افزایش ممالک اسلامی، از هند تا اندلس و ورود و امتزاج تمدنها و فرهنگهای ایرانی و رومی با تمدن عربی[۱۰].
صحابه و تابعینی که در این دوران، به شرح حال ایشان پرداخته شده است، عبارتند از: عایشه، حفصه، انس، ابوهریره، عبدالله بن عمرو بن عاص، ابوایوب، امالمؤمنین میمونه، سعد بن ابیوقاص، سعید بن زید، زبیر بن عوام، بلال حبشی، عقبة بن عامر، عقبة بن عمرو، عمران بن حصین، معقل بن یسار، ابوبکر ثقفی، شریح قاضی، علقمه نخعی، عبدالرحمن بن غنم، ابوادریس خولانی، عبیده سلمانی، سوید بن غفله، عمرو بن شرحبیل، عبدالله بن عتبه، عمرو بن میمون، زر بن حبیش، ربیع بن خیثم[۱۱].
ج)- دوران کهولت: این دوران از ابتدای قرن سوم آغاز شده و تا آخر قرن چهارم ادامه داشته است. از جمله علمایی که در این بخش، به معرفی آنها پرداخته شده است، عبارتند از: ابن راهویه، ابوثور، احمد بن حنبل، داود ظاهری، ابن ابیعاصم، ابن حزم، ابن جریر طبری، یحیی بن سعید زاهد بن قاسم رسی، احمد بن مرتضی حسین مهدوی، ابونعیم الفضل بن دکین، ابوایوب سلیمان بن داود بن علی، ابوعبدالرحمن عبدالله بن مسلمة بن قعنب و ابوایوب سلیمان بن حر ازدی و...[۱۲].
د)- دوران شیخوخیت: این دوران بعد از انتهای قرن چهارم و ابتدای قرن پنجم آغاز و تاکنون، ادامه داشته است. از جمله فقهای این عصر که به شرح حال ایشان، پرداخته شده، عبارتند از: ابوالحسن احمد بن محمد قدوری، ابوزید عبدالله بن عمر دبوسی سمرقندی، ابوعبدالله حسین بن علی صیمری، علی بن محمد بزدوی، ابوعبدالله محمد بن علی دامغانی، شمسالائمه بکر بن محمد زرنجری، ابومحمد عمرو بن عبدالعزیز بن عمر بن مازه معروف به صدرالشهید، ابوحفص عمر بن محمد نسفی، ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری، شمسالأئمه محمد بن احمد سرخسی، طاهر بن احمد بن عبدالرشید بخاری، ابواسحاق ابراهیم بن اسماعیل صفار، ابوبکر بن مسعود بن احمد کاشانی، فخرالدین حسن بن منصور اوزجندی فرغانی[۱۳].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۱۴]، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۱۵].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه اول، ج1، ص5-8
- ↑ ر.ک: ترجمة المؤلف و تقاريض الكتاب، ص9-57
- ↑ ر.ک: مقدمه مؤلف، ج1، ص61-62
- ↑ ر.ک: همان، ص63-67
- ↑ ر.ک: همان، ص68-72
- ↑ ر.ک: المغربي، عبدالقادر، ص603-604
- ↑ ر.ک: همان، ص604
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج1، ص73
- ↑ ر.ک: همان، ص236-274
- ↑ ر.ک: همان، ص278
- ↑ ر.ک: همان، ص305-524
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص18-79
- ↑ ر.ک: همان، ص206-210
- ↑ ر.ک: پاورقی، ج1، ص105
- ↑ ر.ک: همان، ص107
منابع مقاله