بکری، مصطفی بن کمالالدین
نام | بکری، مصطفی بن کمالالدین |
---|---|
نامهای دیگر | بکری، مصطفی
قطبالدین ابیالمواهب مصطفی بن کمالالدین بن علی بن کمال الدین بن عبدالقادر محیی الدین الصدیقی ابوالمعارف البکری الدمشقی الصوفی الحنفی الشهیر بالقطب البکری |
نام پدر | کمالالدین |
متولد | ذیقعده 1099ق/سپتامبر1688م |
محل تولد | دمشق |
رحلت | 1162ق |
اساتید | نجمالدین بن خیرالدین رملی |
برخی آثار | البيان و المزيد المشتمل علی معانيالتنزيه و حقائق التوحيد علی أنس الوحيد و نزهة المريد للغوث أبي مدين التلمساني |
کد مؤلف | AUTHORCODE13113AUTHORCODE |
مصطفی بن کمالالدین بن علی صدیقی حنفی بَکْری (۱۰۹۹- ۱۱۶۲ق)، ملقب به محییالدین و قطبالدین، ادیب و عارف نامدار طریقت خلوتیه.
ولادت
وی در ذیقعده 1099ق/سپتامبر1688م در دمشق به دنیا آمد. در ۶ ماهگی پدرش را از دست داد و ازآنپس یکی از بستگان پدرش سرپرستی او را بر عهده گرفت.
تحصیلات
بکری تا ۲۳ سالگی، در زادگاهش به کسب علوم دینی و معارف صوفیه پرداخت و از محضر بسیاری از عالمان بهره برد؛ چنانکه شرح صحیح بخاری ابن حجر را نزد شیخ ابوالمواهب حنبلی فرا گرفت، و ظاهراً در همین دوره نزد شیخ عبدالغنی بن اسماعیل نابلسی، برخی از آثار محییالدین ابن عربی، از جمله: التدبیرات الالهیه، فصوص الحکم، عنقاء مغرب و بخشهایی از الفتوحات المکیة را خواند، و همچنین مباحثی از فقه را نیز نزد او آموخت.
ازدواج، فرزندان
بکری در رمضان سال ۱۱۲۹ به همراه عمویش رهسپار خانۀ خدا شد و پس از بازگشت از حج در ذیقعدۀ همان سال در بیتالمقدس دخترعمویش را به همسری برگزید.
از مصطفى بکری پسری به نام ابوالفتوح محمد کمالالدین باز ماند که خود از مشایخ طریقۀ خلوتیه شد، و شرح احوال و سجایای پدرش را در کتابی با عنوان التلخیصات البکریة فی ترجمة خلاصة البکریه به رشته تحریر درآورد.
گرایش به طریقه خلوتیه
بکری در ۱۱۱۹ق / ۱۷۰۷م به طریقۀ خلوتیه گرایش یافت و نزد شیخ عبداللطیف بن حسامالدین حلبی، از مشایخ این طریقه تلقین اسماء و ذکر یافت و در حجرهای در ایوان «مدرسۀ بادرائیه» خلوت گزید و پس از گذشت یک سال، از شیخ عبداللطیف اجازۀ ارشاد و تبلیغ گرفت. پسازآن به اشارۀ شیخ عبداللطیف، شاگردان او به بکری دست بیعت دادند و او را بهعنوان شیخ خود برگزیدند.
سفرها و اساتید
از ۱۱۲۲ق بکری به سیر و سیاحت در سرزمینهای اسلامی ازجمله عثمانی، فلسطین، عراق، عربستان و مصر پرداخت و از شهرهای بزرگ این نواحی دیدن کرد و نیز برای گزاردن مناسک حج، چندین بار به مدینة النبی(ص) و مکۀ مکرمه رفت. در این مدت هرچند بارها به زادگاه خود بازگشت، اما بیشتر عمر خود را در سفر گذراند و علاوه بر نشر طریقۀ خلوتیه و تعلیم و تربیت مریدان، با بسیاری از عالمان و عارفان نامدار دیدار کرد و از محضر آنان بهره برد. او همچنین با طریقههای قادریه و نقشبندیه نیز آشنایی یافت و در همین دوره با شیخ عبدالرحیم هندی، مشهور به ازبکی، از مشایخ نقشبندی دیدار کرد و از او تلقین ذکر یافت. از مهمترین دستاوردهای این سفرها، سفرنامههایی است که در آنها به شرح سیر و سیاحتهای خود پرداخته، و اطلاعات و گزارشهای بسیار مفیدی از آن مناطق به دست داده است.
بکری در ۱۹ محرم ۱۱۲۲ نخستین سفر خود را به بیتالمقدس آغاز کرد. در این سفر که حدود ۷ ماه به طول انجامید، نزد شیخ نجمالدین بن خیرالدین رملی که به قصد زیارت به بیتالمقدس آمده بود، موطأ مالک بن انس، و برخی از کتابهای حدیث را خواند و از او اجازۀ روایت یافت. وی در همین سفر، رسالهای با عنوان الفتح القدسی و الکشف الانسی نوشت که محتوای آن از جانب برخی، بدعتآمیز تلقی شد و مورد انتقاد قرار گرفت. بکری برای اثبات درستی آراء خود در این اثر به ادرنه سفر کرد و آن را به تأیید شیخ حسن بن علی قرهباش رساند. پسازآن در شعبان همان سال به دمشق بازگشت، در مدرسه بادرائیه ساکن شد و شرح سفرهایش را در سفرنامهای با عنوان الخمرة المحسیة فی الرحلة القدسیة به رشته تحریر درآورد.
بکری در شعبان ۱۱۲۶ / اوت ۱۷۱۴ بار دیگر به بیتالمقدس سفر کرد و در مسجدالاقصى به خلوتنشینی و نیز تعلیم و تربیت مریدان مشغول شد. او در همان سال به دمشق رفت و از آنجا رهسپار حلب و بغداد شد و بعد از زیارت قبر شیخ عبدالقادر گیلانی و ابراهیم ادهم به بیتالمقدس بازگشت.
در جمادیالثانی ۱۱۲۹ رهسپار دمشق شد و در آنجا با شیخ محمد بن احمد تافلاتی که ظاهراً پیش از آن با او آشنا شده بود، دوباره دیدار کرد و ازآنپس میان آن دو رابطهای نزدیک برقرار شد. رجب پاشا، والی مصر که در ۱۱۳۰ق به قصد زیارت به بیتالمقدس آمده بود، با بکری آشنا شد و به او ارادت یافت و او را با خود به مصر برد. در آنجا مریدان بسیاری، از آن جمله محمد بن سالم حفنی (حفناوی) گرد او جمع آمدند.
بکری در اوایل سال ۱۱۳۵ق به سیر و سیاحت در شهرهای طرابلس، حمص و حماه پرداخت و در حماه با سید یاسین قادری گیلانی، شیخ طریقت قادریه دیدار کرد و به طریقت او پیوست؛ در فاصله سالهای ۱۱۳۵-۱۱۴۰ق به شهرهای حلب، قسطنطنیه، بغداد، موصل و صفد سفر کرد و سرانجام در ۱۱۴۰ق به بیتالمقدس آمد و تا ۱۱۴۵ق در آنجا ساکن شد. در همین سال به قصد انجام دادن مراسم حج همراه برخی از یارانش رهسپار مکه شد و در بازگشت با شیخ محمد بن احمد حلبی مصاحبت یافت و تحت مراقبت او به چلهنشینی پرداخت و از او اجازه ارشاد و خلافت دریافت کرد.
وی مجدداً از ۱۱۴۸ تا ۱۱۴۹ق به صفد، دمشق و اسکندریه سفر کرد و در ۱۱۴۹ق / ۱۷۳۶م بار دیگر راهی سفر حج شد و پسازآن، به دمشق، و از آنجا به دیار بکر و نابلس رفت و در ۱۱۵۲ق به بیتالمقدس مراجعت کرد. سرانجام در ۱۱۶۰ق به قاهره رفت.
مهمترین شاگردان در طریقه خلوتیه
مصطفى بکری سهم مؤثری در نشر طریقۀ خلوتیه در فلسطین و شامات داشت و مریدان بسیاری تربیت کرد که مشهورترین آنان محمد بن سالم حفنی بود که ظاهراً بعد از وفات بکری بهعنوان شیخ طریقه خلوتیه جانشین او شد.
وفات
بکری در ۱۱۶۰ق به قاهره رفت و دو سال بعد و در ربیعاﻵخر ۱۱۶۲ / مارس ۱۷۴۹م درگذشت و در قبرستان «مجاورین» به خاک سپرده شد.
آثار
آثار چاپی
- الذخیرة الماحیة للآثام فی الصلاة على خیر الانام فی سائر الایام؛
- السیوف الحداد فی اعناق اهل الزندقة و الالحاد؛
- الصلاة الهامعة بمحبة الخلفاء الجامعة لبعض ما ورد فی فضائل الخلفاء؛
- الفتح القدسی و الکشف الانسی، معروف به ورد السحر و بلغة المرید؛
- فوائد الفرائد فی ضابط العقائد؛
- اللمحات الرافعات للتدهیش عن صلوات ابن مشیش، که شرحی است بر صلوات ابن مشیش، و بر حاشیۀ الانوار القدسیة و الاسرار الانسیۀ محمد بن محمد مسعود فاسی؛
- منظومة الاستغفار، همراه با شرح احمد بن احمد نجاری دمیاطی حفناوی با عنوان قرة الابصار بشرح منظومة الاستغفار؛
- المنهل العذب السائغ لورّاده فی ذکر صلوات الطریق و اوراده.
آثار خطی
- اسماء الله الحسنى، که شاید همان التوسل الاسنى بالاسماء الحسنى باشد؛
- الفیة التصوف یا الالفیة فی التصوف. این منظومه که آن را ارجوزة فی التصوف نیز خواندهاند؛
- رفع الستر و الردا عن قول العارف: اروم و قد طال المدى؛
- شرح القصیدة المنفرجة، که شرحی است بر قصیدۀ ابوالفضل یوسف بن محمد توزری، معروف به ابن نحوی؛
- الضیاء الشمسی علی الفتح القدسی، شرحی است بر الفتح القدسی و الکشف الانسی، تألیف خود بکری که با عناوین المنهج الندسی علی الفتح القدسی و شرح ورد السحر نیز از آن یاد شده است؛
- العرائس القدسیة المفصحة عن الدسائس النفسیة؛
- المطلب التام السوی علی حزب الامام النووی، یا شرح حزب النووی؛
- المورد العذب لذوی الورود فی کشف معنی وحدة الوجود؛
- نظم القلادة فی کیفیة الجلوس علی السجادة، یا نظم القلادة فی معرفة کیفیة اجلاس المرید علی السجادة؛
- هدیة الاحباب فیما للخلوة من الشروط و الآداب؛
- قصاید و ادعیۀ بسیار دیگری در کتابخانههای مختلف جهان به صورت نسخههای خطی از بکری در دست است، و علاوه بر آن آثار متعدد دیگری نیز به او نسبت دادهاند[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: شمس، محمدجواد، ج12، ص 415-413
منابع مقاله
- شمس، محمدجواد، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1394ش.