شرح خطبه امام سجاد عليه‌السلام در مسجد جامع شام

    از ویکی‌نور
    شرح خطبه امام سجاد عليه‌السلام در مسجد شام
    شرح خطبه امام سجاد عليه‌السلام در مسجد جامع شام
    پدیدآوراننورایی یگانه، احمد (نویسنده)
    ناشردار التفسير
    مکان نشرايران - قم
    سال نشر1384ش.
    چاپچاپ يکم
    شابک964-7866-45-3
    زبانفارسي - عربي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏/ن9ش4 / 43/2 BP

    شرح خطبه امام سجاد(ع) در مسجد شام، تألیف احمد نورائی یگانه قمی(ت:1329 ش، 1369ق)، به زبان فارسی عبارات آن امام همام را تبیین نموده است. بخش عمده‌ای از کتاب در معرفی اهل‌بیت(ع) به‌ویژه امام سجاد(ع) و مولای متقیان امیرمؤمنان علی(ع) است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر مقدمه و دوازده فصل است: در فصل اول زندگینامه امام سجاد(ع)، فصل دوم مباحث مقدماتی، فصل سوم متن و ترجمه خطبه امام(ع) در مسجد شام و از فصل چهارم به بعد شرح خطبه ارائه گردیده است.

    گزارش محتوا

    این کتاب، شرح خطبه‌ی امام زین‌العابدین (ع) است که بیشتر به‌منظور معرفی امیرمؤمنان علی (ع) و مظلومیت فرزندانش، ایراد گردیده است. مضامین اصلی خطبه، بدین قرار است: ولایت محمد (ص) و خاندان او، اثبات بی‌گناهی امام حسین (ع) و یارانش و افشا ساختن حکومت بنی‌امیه.

    نویسنده انگیزه نگارش این اثر را این‌گونه توضیح می‌دهد: پس‌ازآن که چندین سال در ماه صفر در مجالس اهل‌بیت(ع) و در حضور علما و خطبا از جمله در بیت آیت‌الله‌العظمی طباطبایی قمی به مدت ده شب و بیت آیت‌الله‌العظمی وحید خراسانی به مدت ده روز خطبه بلیغة امام سجاد(ع) را مورد بحث قرار دادم و مورد استقبال حضرات علمای اعلام و اساتید سخن قرار گرفته و مکرر این حقیر را به نوشتن شرح آن تشویق نمودند، لذا به این امر مهم مبادرت ورزیده و بحمدالله به اتمام رسیده و به زیور طبع درآمد.[۱]

    این کتابی که هم اکنون پیش‌رو دارید، شرح خطبه امام زین‌العابدین(ع) است که عمدتاً در جهت معرفی مولای متقیان امیر مؤمنان علی(ع) است که یزیدیان از روی دشمنی با او، فرزندانش را در کربلا به شهادت رساندند و اهل‌بیت آن بزرگوار را به شهر شام اسیر آوردند.

    در این خطبه آنچه باید به ولایت محمد و آل(ع) بدانیم و از آنچه باید در این عالم دنیا از آن برحذر باشیم، بیان گشته، علاوه بر اینکه امام(ع) با بیان این خطبه دشمنان امیرالمؤمنین(ع) را به محاکمه کشیده و بی‌گناهی امام حسین(ع) و فرزندان و یاران باوفایش را ثابت نموده و مدعیان دروغین خلافت را رسوا و مهر محکومیت را بر پیشانی دشمنان خدا نواخته و چهره پایتخت بنی‌امیه را دگرگون ساخته، مجالس جشن و سرور پیروزی یزید پلید را به عزا خانه شهیدان کربلا تبدیل و صراط مستقیم اسلام واقعی را فراروی مردم شام قرار داده و شجره طیبه آل محمد(ص) را که در کربلا به خون نشسته بود در پایتخت خصم بیاورد و سرافراز و پیروز به مدینه جدش به‌منظور ترمیم شکستگی‌ها و پراکندگی‌های امت اسلامی بازگشت.[۲]

    فصل اول کتاب، نگاهی به زندگانی امام سجاد(ع) دارد. بحارالانوار از کتاب موالید اهل‌البیت روز پنجشنبه مصادف با پنجم شعبان سال 38 را تاریخ تولد ایشان دانسته است؛ [۳] ‏ذکر 18 لقب برای امام سجاد(ع) و اینکه نسل امام حسین(ع) از ایشان گسترش یافت؛[۴] اشاره به قصیده فرزدق، علم و احتجاج و عبادت امام و درنهایت به مسمومیت و شهادت آنحضرت ختم شده است. در وصیت کوتاهی در انتهای این فصل چنین آمده است: امام باقر(ع) فرمود: پدرم هنگام رحلتش مرا به سینه چسباند و فرمود: پسرم من تو را وصیت می‌کنم به آن‌چه پدرم هنگام وفاتش به من وصیت کرد: فرمود: ای فرزندم بپرهیز از ستم کردن به کسی که جز خدا یاور ندارد.[۵]

    نویسنده در فصل دوم به‌عنوان مقدمه برای خطبه امام(ع) مباحثی را مطرح کرده است؛ از جمله اینکه بزرگ‌ترین مرض و بیماری جهل است: چهل سال است که مردم شام که تازه‌مسلمان بودند گرفتار بنی‌امیه لعنهم‌الله که سرسخت‌ترین دشمنان اسلام و رسول خدا(ص) بودند می‌باشند، بنی‌امیه کسانی هستند که نه اصالت و شرافت خانوادگی داشتند و نه به میل خود به اسلام وارد شدند و نه هیچ‌گاه قلباً ایمان آوردند.[۶]

    در فصل سوم، متن کامل و ترجمه خطبه امام زین‌العابدین در مسجد شام به تفکیک ارائه شده است.[۷]

    از فصل چهارم به بعد شرح خطبه امام(ع) با شرح حمد و ثنای خطبه آغاز شده است.[۸]

    امام(ع) با این بیانات دل‌های مردم شام را متحول کرد، آن کسانی که تا امروز در مصائب اهل‌بیت شادی می‌کردند و به آنان سنگ می‌زدند و به خاطر شادمانی بنی‌امیه لعنهم‌الله‌تعالی آن‌همه ملامت و سرزنش می‌کردند، امروز با صدای بلند گریه می‌کنند زیرا دل‌ها متحول گشته، به خود آمدند و درحالی‌که اشک‌ها جاری است می‌خواهند بدانند این اسیر کیست و صاحبان این سرهای بریده کیانند.[۹]

    در میان فصول کتاب، از فصل هفتم تا دهم به ترتیب به معرفی مقام شامخ خاتم انبیاء محمد مصطفی(ص)، امیرالمؤمنین علی(ع) صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) و خدیجه کبری(س) اختصاص یافته است.

    نویسنده در بخش دیگری از مطالب در شرح فراز «انا ابن المقتول ظلما، انا ابن المجزوز الرأس من القفا...» به تبیین مظلومیت سیدالشهدا پرداخته است، یعنی ای مردم شام حال که جبهه مخالف یزید را شناختید، باید بدانید که شهادت آنان مظلومانه بوده است؛ یعنی این حرکت و قیام ابتدایی و بدون علت و سبب نبوده است. امام بدون دعوت به‌طرف عراق نرفت بلکه پس از ارسال دوازده هزار نامه دعوت، امام حرکت به‌سوی عراق را آغاز نمود. همچنین آغاز جنگ با امام نبود بلکه جنگ را یزیدیان آغاز کردند و...[۱۰]

    در شرح آخرین فراز از خطبه چنین می‌خوانیم: مایه دل‌خوشی مؤمن به این است که آنچه بر سرش می‌آید در راه خدا و اعتلای پرچم توحید است، اگر انسان بداند که راهش صحیح و مشروع و مورد رضای خداست، مصیبت‌ها و بلیات و محرومیت‌ها را تحمل می‌کند به امید پاداش خداوندی فلذا مردان خدا یک‌عمر در رنج و تعب و صدمات روحی و جسمی به سر می‌برند و از پای در نمی‌آیند، بلکه روز به روز سعی و کوشش خود می‌افزایند که باعث شگفتی دیگران می‌شود که چطور بااین‌همه گرفتاری باز دست از هدفشان و راهشان برنمی‌دارند.[۱۱]

    امام با ایراد این خطبه غرّاء مجلس جشن یزید را به مجلس عزای شهیدان کربلا و لعن بر یزیدیان تبدیل کرد. یزید کوشید که دوباره کنترل مجلس را به‌دست بگیرد و ابتکار عمل را از دست امام سجاد(ع) برباید، فلذا دستوری داد که مؤذن اذان بگوید و بدین‌وسیله کلام امام را قطع کند، بلکه مجلس را به نفع خویس خاتمه دهد؛ اما همین‌که مؤذن گفت: الله‌اکبر، اما فرمود: الله‌اکبر من ای یوصف، خدا بزرگتر از آن است که توصیف گردد. همین‌که گفت: اشهد ان لا اله الا الله، فرمود: تمام وجود من به وحدانیت خداوند شهادت می‌دهد. همین‌که گفت: اشهد ان محمد رسول‌الله(ص)، فرمود: ای مؤذن ترا به حق صاحب این نام ساکت شو و رو کرد به یزید پلید و فرمود: ای یزید بگو بدانم این محمد که نامش با تجلیل برده می‌شود به‌عنوان رسول خدا، آیا جد من است یا جد تو؟ اگر بگویی جد توست دروغ گفته‌ای و اگر جد من است چرا فرزندش را در کربلا با لب تشنه شهید کشتی. چرا فرزندش را مظلومانه به شهادت رساندی؟ چرا اهل‌بیت داغدیده او را چهل منزل به اسارت آوردی؟ سپس دست برد عمامه را از سر برداشته و گریبان چاک داد و مردم درحالی‌که شیون می‌زدند و گریه می‌کردند و یزید را لعن می‌کردند مجلس را ترک نمودند.[۱۲]

    وضعیت کتاب

    در پاورقی‌های کتاب مستند روایات و برخی ارجاعات و توضیحات ذکر شده است.

    فهارس آیات، روایات، مصادر و موضوعات در انتهای کتاب ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: تذکر لازم، ص9
    2. ر.ک: پیشگفتار، ص15-14
    3. ر.ک: متن کتاب، ص19
    4. ر.ک: همان، ص33
    5. ر.ک: همان، ص96
    6. ر.ک: همان، ص109
    7. ر.ک: همان، ص129-119
    8. ر.ک: همان، ص133
    9. ر.ک: همان، ص173-172
    10. ر.ک: همان، ص478
    11. ر.ک: همان، ص502-501
    12. ر.ک: همان، ص502-501

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها