المنطق عند الغزالي في أبعاده الأرسطوية و خصوصياته الإسلامية
المنطق عند الغزالي في أبعاده الأرسطوية و خصوصياته الإسلامية، تألیف رفیق العجم، بررسی ابتکارات منطقی غزالی از جمله درآمیختن قواعد منطقی با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثالهای اصولی و اسلامی است.
المنطق عند الغزالي في أبعاده الأرسطوية و خصوصياته الإسلامية | |
---|---|
پدیدآوران | عجم، رفيق (نویسنده) |
ناشر | دار المشرق |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1989ق. |
چاپ | چاپ يکم |
شابک | 2-7214-8013-8 |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ع?م? / 66 BC |
ساختار
کتاب، مشتمل است بر: تمهید، مقدمه بر منطق (حد، قضیه، قیاس و... از دیدگاه ارسطو)، دو باب (هرکدام در سه فصل)، یک خاتمه و دو نتیجه.
گزارش محتوا
ابوحامد محمد بن محمد غـزالی، متکلم، فقیه، اصولی و منطقدان قرن پنجم هجری، به پیروی از ابن سینا از روش ارسطو و یونانیان در تدوین نُهبخشی علم منطق عدول کرده و علاوه بر بسط و گسترش برخی از نوآوریهای ابن سینا، از آرای منطقی خاصی برخوردار است. او پس از فارابی و ابن سینا سومین منطقدان مسلمان است که با ابتکارات منطقی خود، نقش مهمی در تحول و گسترش منطق ارسطویی در جهان اسلام ایفا کرده است. غزالی نخستین دانشمندی است که قواعد منطقی را بهصورت روشمند، وارد علوم اسلامی کرده است، با این هدف که هم منطق را از انزوا در میان متشرعان خارج کند و هم آموزش علوم اسلامی را احیا نماید؛ چراکه از نظر او، منطق تنها راه دستیابی به معرفت حقیقی در تمامی علوم از جمله علم کلام و اصـول فقه است.
او ابتکارات و آرای متعددی در علم منطق دارد که مهمترین آنها، استخراج قیاسهای منطقی از قرآن کریم و درآمیختن قواعد منطقی با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثالهای اصولی و اسلامی، جهت خارج ساختن علم منطق از مهجوریت و دفع بدبینی برخی از علمای تندرو نسبت به منطق فلاسفه است که ملاصدرا هم در برخی از تألیفات خود به تبیین آنها میپردازد[۱].
غزالی نخستین دانشمند اسلامی است که آشکارا منطق صوری ارسطویی را با علوم اسلامی درآمیخته است. او روش تعریف و استنباط منطقی را وارد علم اصول و علم کلام کرد و تحول شگرفی را در این دو علم پدید آورد. هدف غزالی این بود که با معرفی منطق به علوم اسلامی، نظام آموزش علوم دینی را احیا کند. یکی از ابزارهایی که برای احیای علوم دینی بهکار برد، این بود که ادعا کرد که منطق در قرآن پیدا شده است و این دیدگاه منطقی، موجب توسعه منطق صوری ارسطویی در جهان اسلام شد[۲].
رفیق العجم، این کتاب را با استفاده از تألیفات منطقی غزالی به رشته تحریر درآورده است که بهحسب ترتیب تاریخ نگارش عبارتند از:
- مقاصد الفلاسفة: در آن آراء فلاسفه درباره منطق و طبیعت و متافیزیک ذکر شده است.
- معيار العلم: در آن آراء منطقی مختلف با بعضی مصطلحات و مثالهای اسلامی ممزوج و ارائه شده است.
- محك النظر: در این کتاب نیز آرای منطقی ذکر شده است؛ لکن غزالی آنها را بر اساس آرای اسلامی نوشته است و همه اصطلاحات و مثالها را به اصطلاحات و مثالهای اصولی تغییر داده است.
- القسطاس المستقيم: منطق در این کتاب با استفاده از شیوه قرآن و شواهد آیات نوشته شده است. قیاس از قرآن استخراج شده و برای تفهیم خواننده مسلمان، اصطلاحات جدیدی استعمال شده است.
- المستصفی من علم الأصول: در این اثر مقدمهای منطقی ذکر شده که قواعد و ابواب منطق در آن شبیه کتاب «محك النظر» عرضه شده است. این مقدمه بهعنوان مدخلی برای علم اصول در باقی کتاب توسط غزالی شرح شده است[۳].
باب اول کتاب مروری بر منطق غزالی و شرح مباحث اوست که به شیوه تقسیم کلاسیک در سه فصل حد و قضیه و قیاس تنظیم شده است[۴].
باب دوم کتاب با عنوان خلفیات منطقی غزالی در سه فصل: مفهوم، علاقهها و معانی و اصول اسلامی مطرح شده است.
غزالی برای تحکیم مبانی منطقی و ایجاد بستر لازم جهت مقبولیت آن در میان متشرعان زمان خود، رویکرد اصولی و قرآنی به مسائل منطق پیدا کرده[۵] و ضمن درآمیختن قواعد منطقی با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثالهای اصولی و اسلامی، به استخراج قیاسهای منطقی از قرآن کریم پرداخته و جایگاه واقعی آن را تبیین نموده است[۶].
او در بخشی از مباحث کتاب، از استناد علمای حنفی به استحسان و علمای مالکی و حنبلی به استصلاح سخن گفته است. استحسان را نوعی از قیاس و استصلاح را نوعی از رأی مبتنی بر مصلحت دانسته است. سپس در صفحات بعد به مخالفت با قائلین به حسن و قبح شرعی برخاسته، میگوید: «کسی که قائل به حسن و قبح شرعی است باب اجتهاد را تنگ نموده است و کتاب و سنت را تمام شرع قرار داده است». از دیدگاه او کسانی که حسن و قبح عقلی را پذیرفتهاند در حقیقت باب اجتهاد را توسعه داده و منادی استحسان و استصلاح خواهند بود[۷].
خاتمه کتاب در پنج خلاصه مطرح شده است؛ از جمله اینکه: غزالی از دیگر علمای اصول به وارد کردن وسیع مباحث عقلی در اجتهاد متمایز است[۸].
در انتهای کتاب دو نتیجه تاریخی مطرح شده که در بخشی از آن میخوانیم: غزالی بهجهت وارد کردن منطق در اصول بهشدت از سوی کسانی چون ابوالوفاء بن عقیل (متوفی 513ق)، قشیری (متوفی 520ق) و ابن صلاح (643ق) مورد هجوم واقع شده است[۹].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای کتاب ذکر شده است. در پاورقیهای کتاب، مستند مطالب، ارجاعات و توضیحات مفیدی ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: علیمحمدی، کریم؛ فایدیی، اکبر، ص122
- ↑ ر.ک: همان، ص124
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص58
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص51
- ↑ ر.ک: همان، ص257
- ↑ ر.ک: علیمحمدی، کریم، فایدیی، اکبر، ص124
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص261 و 262 و 265
- ↑ ر.ک: همان، ص317
- ↑ ر.ک: همان، ص320 و 321