الموسوعة الرجالية الميسرة او معجم رجال الوسائل

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    الموسوعة الرجالية الميسرة او معجم رجال الوسائل
    الموسوعة الرجالية الميسرة او معجم رجال الوسائل
    پدیدآورانترابی شهرضایی، اکبر (نویسنده) سبحانی تبریزی، جعفر (اشراف)
    ناشرمؤسسة الإمام الصادق عليه السلام
    مکان نشرايران - قم
    سال نشر1431ق. = 1389ش.
    چاپچاپ سوم
    شابک978-964-357-446-8
    موضوعمحدثان - سرگذشتنامه
    زبانعربي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏/‎‏ت‎‏4‎‏م‎‏8 / 115 BP

    الموسوعة الرجالية الميسرة، معجم رجال «وسائل الشيعة» شیخ حر عاملی (متوفی 1104ق) است که به همت علی‌اکبر ترابی و با اشراف آیت‌الله جعفر سبحانی در یک جلد به زبان عربی تألیف شده است.

    ساختار

    کتاب، مشتمل است بر:

    1. مقدمه چاپ اول و دوم: به قلم آیت‌الله جعفر سبحانی؛
    2. ترجمه روات و محدثین به‌ترتیب حروف الفبا؛ از شماره 6720 در ضمن سه باب کنیه‌ها، القاب و نساء آمده است.
    3. تمییز مشترکات؛
    4. خاتمة المطاف.

    گزارش محتوا

    آنچه مؤلف را با وجود فراوانی کتب رجالی، به نگارش این کتاب ترغیب نموده، این است که عصر حاضر عصر سرعت و دستیابی به اطلاعات در سریع‌ترین زمان و آسان‌ترین راه است و کتاب حاضر به این مزیت مزین است و خواننده، گمشده مطلوب خود درباره روات و رجال حدیث را در زمان بسیار کوتاهی می‌یابد و بدین‌ترتیب کمبود کتابخانه‌‌ای با ده‌ها کتاب و مقاله را پر می‌کند[۱]‏.

    ویژگی‌های کتاب

    1. ازآنجاکه هدف اصلی از نگارش این کتاب آگاهی بر رجال کتاب وسائل الشیعه است، نویسنده اهتمام خود را بر ارائه اسانید احادیث وسائل و آنچه درباره آنها گفته شده، متمرکز کرده است؛ به همین جهت از ذکر بسیاری از صحابه و تابعین که حدیثی از آنها در وسائل یافت نمی‌شود، خودداری نموده است.
    2. نویسنده در توثیق یا تضعیف روات بر آنچه در کتب مشهور رجالی آمده بسنده کرده و از اظهار نظر پیرامون آنچه درباره ایشان گفته شده، خودداری کرده است؛ همچنان‌که به نقل عبارات رجالیون به هنگام اختلافشان در مورد راوی بسنده نموده و قضاوت را به خواننده واگذاشته است. همچنین در نقل کلمات رجالیون از اطناب پرهیز و به مهم‌ترین آنها بسنده کرده است.
    3. نجاشی چه‌بسا یک راوی را در ترجمه راوی دیگری توثیق یا تضعیف کرده است. نویسنده به هنگام ترجمه این روات به محل آن در رجال نجاشی اشاره نموده است؛ مثلاً می‌گوید: نجاشی در ترجمه فلانی، آن راوی را توثیق کرده است.
    4. شیخ طوسی در آخر کتاب رجالش بابی تحت عنوان «کسانی که از ائمه(ع) روایت نکرده‌اند» آورده که اشاره به این دارد که ایشان اگرچه معاصر ائمه هستند، اما با واسطه از ایشان روایت کرده‌اند، پس نویسنده به هنگام ترجمه این روات به این نکته اشاره می‌کند.
    5. گاهی یک راوی، مشهور به اسم یا کنیه یا انتساب به وطنش است، پس نویسنده شرح حال او را با آنچه به آن مشهور است ذکر کرده است و به هنگام رسیدن به نامی که به آن مشهور نیست، اشاره می‌کند که ترجمه او گذشت یا خواهد آمد و با علامت «*» به آن اشاره می‌نماید و تنها در یک مورد برای او شماره‌گذاری می‌کند؛ برخلاف دیگر کتب رجالی که برای یک راوی با اسامی مختلف چند عدد ذکر کرده‌اند؛ از این جهت تعداد روات در این کتاب از سایر کتب رجالی کمتر است.
    6. علمای رجال درباره تعداد زیادی از روات هیچ‌گونه مدح یا ذمی ذکر نکرده‌اند؛ ازاین‌رو آنان مهمل شده‌اند (نه مجهول)؛ ازآنجاکه نویسنده به ذکر کلمات رجالیون بسنده کرده، خالی بودن ترجمه این روات از مدح یا ذم به اهمال مؤلف بازنمی‌گردد، بلکه اگر اهمالی هست، به علمای علم رجال بازمی‌گردد.
    7. نویسنده، مصطلحات علم رجال را درباره بسیاری از روات به‌کار برده است.
    8. شیخ صدوق درباره بعضی از مشایخش عبارت «رضي‌الله‌عنه» را به‌کار برده و این چه‌بسا نشانه وثاقت باشد. نویسنده با عبارت: «ترضی عليه الصدوق»، به این مطلب اشاره کرده است.
    9. بسیاری از روات به اسم مشهورند، نه به کنیه و لقب و انتساب به وطنشان. واضح است که این موضوع سبب ایجاد مشکل در شناخت راوی می‌شود؛ چراکه احمد بن محمد یا احمد بن عیسی فراوان است؛ لذا نویسنده اقدام به حل این مشکل از خلال اعتماد بر قرائن نموده است و باب ویژه‌ای را در آخر کتاب به نام «تمییز مشترکات» ایجاد نموده تا خواننده هرگاه امر بر او مبهم گردید، به آن باب رجوع کند.
    10. شیوه شیخ صدوق و شیخ طوسی در نقل حدیث، متفاوت از شیوه کلینی است؛ کلینی غالباً تمام سند را ذکر می‌کند، اما شیخین به ذکر نام راوی که حدیث از کتابش گرفته شده، اکتفا می‌کنند، سپس طریق خود را به آن کتاب، در مشیخه ذکر می‌نمایند؛ چه‌بسا طریق آن دو به راوی در مشیخه ضعیف باشد و در سایر کتب آن دو مانند الفهرست و غیر آن معتبر باشد، لذا نویسنده طریق صحیح، خواه در مشیخه یا در غیر آن باشد را ذکر می‌کند تا اعتماد بر حدیث از طریق دیگر صحیح باشد. این بخش در انتهای کتاب تحت عنوان «خاتمة المطاف» حاوی 413 شماره است[۲]‏.

    وضعیت کتاب

    چاپ اول کتاب در سال 1419ق، به همت شیخ علی‌اکبر ترابی و شیخ یحیی رهایی صورت گرفت و با استقبال و پذیرش اساتید حوزه مواجه گردید و البته ملاحظاتی نسبت به آن داشتند[۳]‏. کتاب، فاقد هرگونه فهرست و نمایه است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه آیت‌الله جعفر سبحانی، ص13
    2. ر.ک: همان، ص‌16-13
    3. ر.ک: همان، ص16

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها