اخوان الصفا


اخوان الصفا يا روشنفكران شيعه‌مذهب، تأليف يوحنا قمیر، کتابى است كه به بررسى تفكرات اخوان الصفا پرداخته و با ترجمه محمدصادق سجادى در یک جلد منتشر شده است. این اثر در واقع چهارمین جلد از مجموعه‌اى است كه به بررسى سير تفكرات و انديشه‌هاى فلسفى در جهان اسلام مى‌پردازد.

‏اخوان الصفا
اخوان الصفا
پدیدآورانسجادی، سید محمدصادق (مترجم) قمیر، یوحنا (نویسنده)
عنوان‌های دیگرروشنفکران شیعه مذهب
ناشرفلسفه
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1363 ش
چاپ1
موضوعاخوان الصفا فلسفه اسلامی
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BBR‎‏ ‎‏195‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏8‎‏الف‎‏3
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب با مقدمه ارزشمند دكتر طه حسین آغاز شده است. پس از آن، مطالب در سه بخش بدين ترتيب تدوین شده است: بخش اول، مشتمل بر اطلاعاتى پيرامون اخوان الصفاست. در بخش دوم، به تفكرات فلسفى اخوان الصفا پرداخته شده و در انتهاى کتاب نيز با عنوان «برگزيده‌ها»، تعدادى از حكايت‌هاى آموزنده و توصيه‌هاى اخلاقى اخوان الصفا ذكر شده است.

گزارش محتوا

کتاب با مقدمه‌اى از دكتر طه حسین آغاز شده كه در آن به بررسى اوضاع سياسى و فرهنگى قرن چهارم هجرى پرداخته است. وى انحطاط سياسى و شكوفايى و اعتلاى عقلى در میان مسلمانان قرن چهارم هجرى را دو پديده متناقض مى‌داند كه آثار فراوانى در پى داشته و شايد استوارترين و آشكارترين آنها «رسائل اخوان الصفا» باشد. کتاب مزبور به بهترين و نيرومندترين شكلى این دو پديده متناقض را به تصویر مى‌كشد؛ از یک سوى، فساد حيات سياسى آن روزگار را تصویر مى‌كند؛ چه، نویسندگان این رسائل جماعتى بودند كه هنوز هيچ‌یک از آنها را به‌درستى بازنمى‌شناسیم؛ زيرا در پرده كار می‌كردند و قبل از هر چيز هدفى سياسى داشتند. آنها دشمن نظام سياسى بغداد بودند؛ همان‌طوركه نظام سياسى موجود در قاهره را نيز يارى نمی‌كردند و اخلاصى نسبت به آنها نداشتند. اهداف سياسى آنها افراطى بود. آنها از «غلات شيعه» بودند و شايد از اسماعيليان.[۱]به اعتقاد وى «رسائل اخوان الصفا» شباهت بسيارى به یک دايرةالمعارف فلسفى - علمى دارد كه تمام آنچه یک فرد با فرهنگ آن روزگار مى‌بايست آن را تحصيل نمايد، در آن جمع‌آورى شده است.[۲]

رسائل اخوان الصفا مجموعه‌اى است از موضوعات متنوع، اما غير منسجم. پنجاه و دو رساله باقى‌مانده از فرهيختگان ناشناخته این رسائل را نمى‌توان در یک چارچوب واحد جاى داد. این جماعت، پيگير موضوع واحدى نبودند و به‌تناسب نياز مخاطب يا شرايط فكرى - اجتماعى زمان، تحليل‌هایى بعضاً ابتكارى و شگفت‌آور در باب موضوعات مختلف از خود به جاى گذاشته‌اند. هدف اصلى اخوان الصفا، چنان‌كه از فحواى كلام ايشان برمى‌آيد، اصلاح فكرى جامعه به‌ویژه در حوزه عقلانيت دينى بوده است و به تعبير برخى از اخوان‌شناسان، این گروه از زمانه خویش چند قرن پيش‌تر بودند.<ref>عسكرى، سمانه، ص4</ref>

مطالب بخش‌هاى مختلف کتاب به‌اختصار بدين شرح است:

  1. درباره تأسيس این گروه، در این امر كه اخوان الصفا در بصره نشئت يافتند ترديدى نداريم، اما بى‌شك به بغداد رفتند و در ديگر شهرها نيز پراكنده شدند. از اخوان الصفا، فقط نام پنج تن را مى‌دانيم كه قفطى آنان را به‌عنوان مؤسسين جمعيت و مؤلفين رسائل نام برده است. نام‌هاى سايرين را نمى‌دانيم؛ فقط بر ما معلوم است كه تعدادشان زياد بوده و جمعيتى سازمان‌يافته بشمار مى‌رفته‌اند.[۳]
    شايد مذهب اخوان الصفا، پيچيده‌ترين چيزى باشد كه فرد محقق، آن را از بطن آرا و عقايدشان به دست مى‌آورد و مهم‌ترين امرى باشد كه به درك حقيقت وجودى آنان نايل مى‌گرداند. اخوان الصفا همچون قرمطيان به علوم دخيله توجه داشتند و قرآن را به رمز تأویل می‌كردند و به تسامح و میانه‌روى دعوت مى‌نمودند و جمعيتى سرى برای نيل به هدف خویش تأسيس كردند و همچون اسماعيليان، فلسفه را با دين آمیختند و معتقد به وحدت اديان و تعدد شريعت‌ها شدند و در استناد امور به اعداد مبالغه كردند.[۴]نویسنده، معتقد است تعداد رسائل اخوان الصفا 51 عدد بوده و به‌اشتباه یکى از رساله‌ها دو رساله فرض شده است.[۵]رساله‌ها مشتمل بر چهار بخش رياضى (14 رساله)، طبيعى (17 رساله)، بخش عقلى (10 رساله)، بخش قانونى (11 رساله) مى‌باشد.[۶]
  2. فلسفه اخوان الصفا: نویسنده در ابتداى این بخش چنين مى‌نویسد: «در این بررسى، متعرض علومى كه در رسايل اخوان الصفا آمده است نمى‌شویم؛ زيرا نه آنها مبتكر آن دانش‌ها بوده‌اند و نه امروزه بخشى از فلسفه بشمار مى‌آيند. از منطق اخوان الصفا نيز سخنى به میان نمى‌آوریم؛ زيرا آنچه آنها گفته‌اند، تكرار همان مطلبى است كه مسلمانان از پيشينيان خود اقتباس كرده بودند. آنان ايساغوجى فرفوريوس و مقولات و عبارت و قياس و برهان ارسطو را گرفته و به‌ايجاز در آن سخن گفته و چيز جديدى بدان نيفزودند. ما همچنين، در طبقه‌بندى آرا و عقايد اخوان الصفا، پيرو خود آنها نيستيم، بلكه این آرا و عقايد را به پاره‌اى از موضوعات كلى بازمى‌گردانيم و سپس آن را به شكل مكتبى نظام‌يافته و انديشه‌هایى واضح و آشكار، عرضه مى‌داريم».[۷]مهم‌ترين موضوعات مورد اشاره در این بخش عبارتند از: خدا، فيض، انسان، اخلاق.[۸]
  3. در بخش «برگزيده‌ها»، حكايت‌ها و نصايح متنوعى ذكر شده كه خواندنى و آموزنده است. برادر وفادار، تقليد در دين، پزشک فيلسوف و جسدها برانگيخته نمى‌شوند، از جمله عناوین این بخش از کتاب هستند.

نویسنده، به‌نقل از جلد سوم رسائل چنين مى‌نویسد: «بدان و يقين داشته باش كه دوزخ، جهان كون و فساد است كه زير فلك قمر واقع است و بهشت، جهان ارواح است و فراخناى آسمان‌ها. دوزخيان، نفوس متعلق به اجساد حيواناتند كه آلام و رنج‌ها بدانها رسد، نه ساير موجودات عالم و بهشتيان، نفوس فرشتگانند كه در جهان افلاك و فراخناى آسمان‌ها جاى دارند... و درد و رنج و گرسنگى بر آنان عارض نشود.[۹]

وضعيت کتاب

فهرست مطالب در ابتداى کتاب آمده است. مترجم در پاورقى، مطالب را به کتاب «رسائل» و «الرسالة الجامعة» ارجاع داده و پيرامون برخى مطالب و اصلاحات توضيح داده است. در بخش برگزيده‌ها، آدرس در انتهاى مطلب آمده است.

پانویس

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. عسكرى، سمانه؛ ذهبى، سيد‌ ‎عباس، «مؤلفه‌هاى فرهنگ و تمدن در آثار اخوان الصفا»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: تاريخ و تمدن اسلامى، بهار و تابستان 1390، شماره 13، ص3 تا 26.

.