الوجيز في أصول الفقه الإسلامي
الوجيز في أصول الفقه الإسلامي | |
---|---|
پدیدآوران | زحیلی، محمد (نویسنده) |
ناشر | دار الخير |
مکان نشر | سوريه - دمشق |
سال نشر | 1427ق. = 2006م. |
چاپ | چاپ دوم |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | م4و3 / 211/5 BP |
الوجيز في أصول الفقه الإسلامي، عنوان اثری است دو جلدی و به زبان عربی از دکتر محمد مصطفی زحیلی. این کتاب، با موضوع علم اصول فقه نگاشته شده است. سعی نویسنده در بیان آرای کاربردی با قلمی بسیط و پرهیز از حواشی مباحث کمکاربرد در این علم بوده که کتاب، برای آغازگران علم اصول، راهگشا باشد نه رهزن. وی برخی توضیحات و اختلافات آرا و... را هم در حواشی کتاب ذکر کرده است.
ساختار
جلد اول کتاب، حاوی مقدمه و محتوای مطالب در 2 باب اصلی است که هرکدام از این ابواب هم فصولی دارد. جلد دوم، در یک مقدمه و محتوای مطالب در 3 باب ارائه گردیده است. در هرکدام از جلدهای اول و دوم، پس از محتوای مطالب، خاتمهای ذکر شده است. بخشی از منابع کتاب در انتهای جلد اول پس از خاتمه ذکر شده است و بخش دیگر آن، که در ادامه منابع جلد اول است در انتهای جلد دوم پس از خاتمه آمده است. در مجموع شاهد ذکر 151 منبع در جلد اول و 77 منبع در جلد دوم، هستیم.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه جلد اول کتاب از چهل سال زندگی خود با علم اصول و آموختن آن در دبیرستان شرعی و دانشکده شریعت و دانشکده حقوق دانشگاههای دمشق و قاهره و الازهر و تدریس علم اصول در مدت زمان بیش از ربع قرن سخن میگوید. وی همچنین فوایدی را برای علم اصول برمیشمارد و از علاقهاش در تدوین کتابی مبسوط در این علم که همه مباحثش را شامل شود، گفتگو میکند[۱].
محمد زحیلی، ضمن ستایش این علم به چاپ برخی از امهات کتابهای اصولی (اهل تسنن) که از مصادر اصلی این علم شمرده میشوند در 30 سال اخیر اشاره میکند و از برخی از این کتابها مانند «البرهان» جوینی، «المحصول» فخر رازی، «العدة» ابویعلی حنبلی، «شرح الكواكب المنير» ابن نجار، «شرح تنقيح الأصول» قرافی مالکی، «التبصرة» ابواسحاق شیرازی، «المنخول» و «شفاء الغليل» غزالی و... نام میبرد. همچنین از تجدید چاپ برخی کتابهای مهم اصولی مانند «المعتمد» ابوالحسین بصری، «كشف الأسرار عن أصول البزدوي»، «أصول السرخسي»، «المستصفی» غزالی و... یاد میکند. وی همچنین از کتابهای جدید اصولی که با شیوه امروزین و معاصر توسط اساتید دانشگاهی و بزرگان علما نگاشته شده سخن میگوید و امیدوار است این کتابها بازگشتی به استفاده از میراث سلف صالح و تجدید عمل به کتاب خداوند و سنت پیامبر(ص) و مایه پیروزی مسلمانان و دستیابی به رضایت الهی و سعادت ابدی، باشد[۲].
دکتر محمد مصطفی زحیلی در توضیح شیوه و طریقه بحثش در این کتاب، موارد زیر را ذکر میکند:
- ارائه مطالب به شیوه درسی که بر وضوح و تنظیم و موضوعیت و اقناع، استوار است؛
- جمع میان قواعد و مبادی و ضوابط اصولی با بیان مدلولاتشان و میان احکام فقهی و فروع جزیی با اعتبار آنها بهعنوان مثالهای تطبیقی قاعده و توضیح آن و ارتباط کامل و تلازم دائم میان علم اصول فقه و فقه؛
- دوری جستن از طرح موضوعات اصولی جزیی که از مبادی عمومی، متفرع میشود؛ همان مسائل فرعی که اصولیان در کتابهایشان از آن بحث کردهاند و آرای علما و ادله آنها و مناقشه ادله را در آن ذکر کرده و گاه به رد ادله پرداختهاند؛ مسائلی که اکثرشان نادر الوقوع و دور از زندگی هستند، بلکه کمفایده بوده و از مواردی هستند که ذهن خواننده را مشوش کرده و فکرش را به تشتت میاندازند و او را به وادیای میکشانند که در مراحل اولیه آموزش غور در این مسائل، برایش دشوار است و از وادی امان و سلامت بهدورش میدارند. نویسنده در کتاب حاضر از ارائه این مباحث، دوری جسته است تا به تکوین ملکه اصولی برای شخص مبتدی کمک کرده باشد؛
- عرضه بسیط و ساده مبادی اصول فقه و بیان آرا و اقوال مختلف در مسئله واحد و ذکر اصحاب کل رأی و دلیل آن با مناقشه مختصر در ادله و ملاحظاتی که گاه در آن مسئله هست با اقتصار بر آرای مشهور و معتمد و اعراض از ذکر آرای شاذ و ضعیف؛
- اعتماد به شکل مباشر بر مراجع اصیل در موضوع و اشاره به اهمیت برخی مراجع ثانویه در حاشیه و اقتباس برخی نصوص احیانا برای بیان دقت علمی علمای این امت و سلف صالح، که بیشترین سعیشان را در خدمت به این شریعت بهکار گرفتهاند و ازاینروست که ما نیز در این کتاب، اذهان را به سمت این مراجع و مصادر و کتب اصلی در علم اصول، توجه میدهیم و البته از کتابهای اصول جدید و معاصر نیز استفاده میکنیم[۳].
مطالب این کتاب در دو جلد ارائه شده و هر جلد، حاوی سه محور اصلی است که ازاینقرار میباشد: جلد اول در مقدمات علم اصول فقه و مصادر تشریع اسلامی و حکم شرعی است و جلد دوم در دلالات و تفسیر نصوص و اجتهاد و تعارض و ترجیح. جلد اول به یک باب مقدماتی و دو باب اصلی تقسیم میشود. باب مقدماتی شامل تعریف علم اصول فقه و فایده آن و بیان تاریخچهاش و طرق تألیف در آن و اهم مصادر و مراجع و اسباب اختلاف فقها و مقاصد شریعت در آن است. نویسنده در باب اول، مصادر تشریع اسلامی را که در آنها اتفاق یا اختلاف است، بهصورت مختصر بیان میکند و این اختصار در ادله مختلففیه بیشتر مراعات شده است. در باب دوم، او در حکم شرعی و تعریف آن و تقسیمش به حکم تکلیفی و حکم وضعی و بیان مختصری از حاکم و محکومعلیه - که همان مکلف است - و محکومبه - که همان فعل باشد - قلم زده است[۴].
زحیلی، در مقدمه جلد دوم کتاب درباره محتوای مطالب و شیوه ارائه آن چنین نوشته: خدای متعال ما را به اتمام این کتاب در اصول فقه اسلامی به شکلی موجز و بسیط موفق داشت و در جلد اول آن بابی تمهیدی درباره مدخل علم اصول فقه آوردیم و باب اول را در مصادر تشریع اسلامی و باب دوم را در احکام شرعی بیان کردیم. جلد دوم در سه باب در تکمیل مباحث سابق بیان شده است؛ لذا باب سوم، در تفسیر نصوص و دلالات الفاظ است، باب چهارم در اجتهاد و تقلید و باب پنجم در مباحث تعارض و تراجیح. شیوه ارائه مطالب، در تنظیم و تقسیم و موضوعیت و جمع میان قواعد و ضوابط احکام فقهی و دوری از موضوعات اصولی جزئی با عرضه بسیط و تنظیم آرا و اقوال مختلف و... در این جلد نیز همانند جلد سابق آن است. بحث تفسیر متون یا دلالات الفاظ وارده در قرآن کریم و سنت شریفه و سایر نصوص تشریعی، از اهم موضوعات این جلد است که در ارتباط مستقیم با قرآن کریم و سنت نبوی و در راستای بیان مراد سنت و فهم معنای آن و استنباط احکام از آن است. پس از این مبحث، بحث تعارض و ترجیح بیان میگردد که گویی مکمل بحث سابق است و درعینحال، این مبحث خودش بر اجتهاد و توفر شروط مجتهد برای بیان تعارض و ترجیح، استوار است[۵].
پس از پایان محتوای مطالب در هر دو جلد، خاتمهای ذکر شده که خواننده را به مطالعه آن ارجاع میدهیم.
وضعیت کتاب
فهرستهای فنی کتاب در هر دو جلد پس از خاتمه ذکر شده است؛ این فهرستها در جلد اول بهترتیب شامل فهرستهای برخی آثار مؤلف، اطراف حدیث و آثار با ترتیب الفبایی، منابع بحث و فهرست مطالب است[۶] و در جلد دوم، شامل ادامه اهم منابع و مراجع بحث، اطراف حدیث و آثار با ترتیب الفبایی و فهرست منابع است[۷].
پانویس
منابع مقاله
مقدمههای جلد اول و دوم و خاتمه و فهرستهای کتاب.