الأسس الحديثية والرجالية عند العلامة الشيخ محمدتقی المجلسي
الأسس الحديثية والرجالية عند العلامة الشيخ محمدتقی المجلسي | |
---|---|
پدیدآوران | مسعودی، عبدالهادی (نویسنده) جدیدینژاد، محمدرضا (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه علمي فرهنگي دار الحديث. سازمان چاپ و نشر |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | 1427ق. = 1385ش. |
چاپ | چاپ اول |
شابک | 964-493-103-3 |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ج4الف5 / 108/7 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الأسس الحديثية والرجالية عند العلامة الشيخ محمدتقی المجلسي، اثر محمدرضا جدیدینژاد و عبدالهادی مسعودی، کتابی است در سبکشناسی علامه محمدتقی مجلسی (متوفی 1070ق) در علوم حدیث، با تأکید بر دو کتاب «روضة المتقين» و «لوامع صاحب قرانی» وی.
اهمیت کتاب
در اثر حاضر، نکتههای مهمی که محمدتقی مجلسی در دو کتاب یادشده افاده نموده، استخراج شده و با ترتیب منطقی و عناوین مناسب، در جای خود درج شده است[۱].
ساختار
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در سه باب و هر باب در چندین فصل، ساماندهی شده است.
اثر حاضر، در واقع گزارشی است از زندگی و تلاشهای فکری و علمی علامه محمدتقی مجلسی از فقیهان و محدثان سده یازدهم هجری. نویسنده در ابتدا، شرح زندگی، آثار و تحصیلات وی و سپس تاریخچهای از علم درایه، حدیث، رجال و سبکها و مکاتب قدما در فهم حدیث و شناخت راویان را در اختیار خواننده قرار داده و روشنگریهایی راجع به کتب اربعمائة، مشایخ حدیث، اصطلاحات رجالیون و اعلام جرح و تعدیل ارائه نموده است و سپس نگرشها و دیدگاههای محمدتقی مجلسی پیرامون تصحیح اخبار، معرفات وضع، الفاظ مدح و ذم، کیفیت تحمل حدیث، تنویع خبر، فقه الحدیث، فهم متن حدیث و مراحل فهم حدیث بررسی و تحلیل شده و در ضمن آن، اصطلاحات علمی متعددی در زمینه درایه، حدیث و رجال شناسایی شده است[۲].
گزارش محتوا
در مقدمه، زندگینامه مرحوم محمدتقی مجلسی آمده و اطلاعات جامع و مفیدی از وی به شرح ذیل، در اختیار خواننده قرار گرفته است: نام، نسب و نحوه ولادت[۳]، والدین[۴]، اولاد[۵]، نظر علما[۶]، تولیت منصب امامت جمعه[۷]، متهم شدن به تصوف[۸]، شیوخ[۹]، شاگردان و کسانی که از وی، اخذ روایت کردهاند[۱۰]، تألیفات[۱۱] و آثار منسوب به او[۱۲] وفات و مدفن[۱۳].
در مقدمه، همچنین به بررسی و بحث پیرامون دو کتاب «روضة المتقين» و «لوامع صاحبقرانی» و روش مؤلف در شرح مطالب آن، پرداخته شده است[۱۴].
در باب اول در چهار فصل زیر، تاریخ حدیث و رجال از نگاه علامه مجلسی، بررسی شده است:
در فصل نخست، مصادر اولیه حدیث شیعه، مورد بحث و بررسی قرار گرفته[۱۵] و در فصل دوم، ضمن اشاره به فرق زیدیه، کیسانیه، فطحیه، ناووسیه، واقفیه، اسماعیلیه، غلات و بتریه، به بررسی معنای غلو نزد علما و نظر علامه مجلسی پیرامون آن، پرداخته شده است[۱۶].
در فصل سوم، به بحث پیرامون مشایخ حدیث و کتب آنها پرداخته شده[۱۷] و در فصل چهارم، اعلام جرح و تعدیل مانند ابوالعباس احمد بن علی بن احمد نجاشی اسدی (372-459ق)، ابوجعفر محمد بن حسن طوسی (385-460ق) ملقب به شیخالطائفه و ابوالحسین احمد بن حسین بغدادی، معروف به ابن غضائری (متوفی اواسط قرن پنجم هجری) و روش آنها در جرح و تعدیل روات، مورد بحث قرار گرفته است[۱۸].
در باب دوم در شش فصل به شرح ذیل، به مصطلحات دانش حدیث از نگاه علامه مجلسی توجه شده است:
در فصل اول، از موضوع تصحیح اخبار، سخن به میان آمده است. تصحیح اخبار، به دو طریق صورت میگیرد:
- روش متقدمین که عبارت است از حکم به صحت روایاتی که قرائن داخلی و خارجی بر صدور آنها از معصوم(ع) وجود دارد، مانند تکرار در مصادر اولیه (اصول اربعمائة و کتب معتبر)؛ هرچند، برخی از رجال طریق آن روایت، به صاحب خبر، ضعیف باشند؛ زیرا تکرار، کاشف از وجود اصلی برای حدیث و اهتمام علما به نقل آن روایت، میباشد.
- روش متأخرین که عبارت است از بررسی رجال سند و تقسیم روایاتی که صلاحیت برای عمل را دارند، به صحیح، موثق و حسن[۱۹].
در فصل دوم، به معرفی معرفات وضع، پرداخته شده است. معرفات وضع، مؤلفهها و شاخصهایی هستند که بهوسیله آنها، میتوان وضع و جعل حدیث را تشخیص داد که برخی از آنها، عبارتند از:
- اقرار واضع به وضع؛
- وجود قرینهای که قائممقام اعتراف میباشد، مانند نقل حدیث از شیخی که در شهری است که راوی بدان سفر نکرده یا شیخی که راوی پس از وفات او به دنیا آمده باشد؛
- رکیک بودن الفاظ و معانی روایت؛
- مخالفت روایت با دلالت قطعی قرآن، عقل یا سنت متواتر و عدم قبول تأویل؛
- دفع شدن بهواسطه حس و مشاهده، مانند: «الباذنجان شفاء من كل داء»؛
- اینکه روایت، دربردارنده امر خطیری بوده و فقط از طریق یک نفر روایت شده باشد، مانند عدم ارث گذاشتن انبیا و صدقه بودن ماترک آنها؛
- افراط در ثواب عظیم برای عمل کوچک و یا برعکس[۲۰].
در فصل سوم، به معرفی انواع خبر، اعم از متواتر و واحد و تقسیم خبر واحد، پرداخته شده[۲۱] و در فصل چهارم، کیفیت تحمل حدیث و صیغههای ادای آن، شامل «السماع من الشيخ»، «القراءة علی الشيخ»، «الإجازة»، «المناولة»، «الكتابة»، «الإعلام» و «الوجادة»، توضیح داده شده است[۲۲].
در فصل پنجم، الفاظ مدح و ذم، توضیح داده شده است و خاطرنشان شده که مدح، اعم از وثاقت است؛ یعنی الفاظ مدح گاهی دال بر وثاقت هستند (مانند ثقه، عدل و...) و گاه نیستند (مثل مرضی، عابد و...). ذم نیز اعم از جرح است. در ادامه الفاظ مزبور مفصلا تشریح شدهاند[۲۳].
در فصل ششم، به توضیح و تشریح اصطلاحات مربوط به علم درایه و رجال، پرداخته شده است که از جمله آنها، میتوان از «ابوابراهیم»، «ابواسحاق»، «ابوجعفر»، «ابوجعفر ثانی»، «ابوالحسن»، «ابوالحسن ماضی»، «ابوعبدالله»، «ابومحمد»، «الأثر»، «إرسال الحديث»، «التقطيع»، «جواز نقل الحديث بالمعنی ورجحان النقل باللفظ»، «الخبر المعلول»، «رجحان إعراب الحديث ونقله بالعربي»، «الرجل»، «السند أو الطريق»، «السنة»، «شرطة الخميس»، «الشيخ»، «صاحب الناحية»، «العالم»، «العبد الصالح»، «الفرض»، «الفقيه»، «الماضي الأخير»، «مشايخ الإجازة»، «الموقوف والمضمر»، «المولی»، «النوادر» و «الواجب» نام برد[۲۴].
در باب سوم، در چهار فصل زیر، روش علامه مجلسی در شرح و فهم احادیث (فقه الحدیث) مورد بحث و بررسی قرار گرفته است: در فصل اول، ابتدا به تعریف فقه الحدیث پرداخته شده و سپس، به جایگاه و اهمیت آن، اشاره گردیده است[۲۵].
فهم حدیث، امری عارضی و بسیط نیست و فهم اکثر احادیث، نیاز به عبور از دو مرحله دارد: فهم متن و فهم معنای مقصود. اما پیش از این دو مرحله، نیاز به احراز صحت متن و صواب انتساب آن به معصوم(ع) وجود دارد. نویسنده در فصل دوم این باب، در قالب امور زیر، به نیازهای مقدماتی برای فهم متن حدیث، اشاره نموده است:
- آگاهی نسبت به نسخ متعدد و مشاهده مرویات مختلف روات و کتب حدیث؛
- کشف تصحیف و تحریف عمدی یا غیر عمدی در روایات؛
- پیدا کردن تمامی متن روایت در صورت تقطیع شدن آن؛
- توجه به نقل به معنی[۲۶].
در فصل سوم، بهصورت مفصل، به توضیح دو مرحله فوق در فهم متن روایات پرداخته شده است:
الف)- فهم متن: برای فهم متن حدیث، التفات و آگاهی به برخی امور، لازم است که از جمله آنها، عبارتند از:
- شرح معنای کلمات[۲۷]؛
- فهم اصطلاحات و صیاغات اصطلاحی[۲۸]؛
- آشنایی با استعمالات مجازی و کنایی[۲۹]؛
- آگاهی به تفسیر کنایات[۳۰].
ب)- فهم مقصود: که بهوسیله قرائن زیر، امکانپذیر است:
- قرائن داخلی، شامل: تعلیل امام(ع)، سؤال راوی و فهم راوی نخست[۳۱].
- قرائن مقامی که عبارتند از وضع و حال مخاطب امام(ع)[۳۲].
- قرائن لفظی منفصل که عبارتند از تبیین مجمل، تقیید مطلق و حل و جمع اخبار متعارض[۳۳].
در فصل چهارم، به توضیح برخی از موانع فهم حدیث، پرداخته شده است[۳۴].
گفتنی است در این کتاب، در مواردی که عبارت علامه مجلسی نیاز به توضیح داشته، پیش از نقل عبارت ایشان، توضیح لازم آمده است[۳۵].
در انتهای کتاب، مطالبی تحت عنوان «الملحقات»، به زبان فارسی، در موضوعاتی مانند: سنت قدما در نگارش احادیث، اقسام خبر، اجازه حدیث و طرق قبول آن، قانون محدثین در ارائه حدیث و سند و طریق حدیث، آمده است[۳۶].
وضعیت کتاب
فهرست اجمالی مطالب در ابتدا و فهرست تفصیلی آن، بههمراه فهرست مصادر و مراجع مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است.
در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۳۷]، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۳۸].
پانویس
- ↑ ر.ک: بینام، تازههای کتاب، همایش و...، ص91
- ↑ ر.ک: بینام، گیسوم
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص13
- ↑ ر.ک: همان، ص13-14
- ↑ ر.ک: همان، ص14
- ↑ ر.ک: همان، ص16
- ↑ ر.ک: همان، ص17
- ↑ ر.ک: همان، ص21
- ↑ ر.ک: همان، ص23
- ↑ ر.ک: همان، ص28
- ↑ ر.ک: همان، ص33
- ↑ ر.ک: همان، ص41
- ↑ ر.ک: همان، ص44
- ↑ ر.ک: همان، ص45-55
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص59
- ↑ ر.ک: همان، ص69-65
- ↑ ر.ک: همان، ص76-96
- ↑ ر.ک: همان، ص99-117
- ↑ ر.ک: همان، ص121-122
- ↑ ر.ک: همان، ص143-145
- ↑ ر.ک: همان، ص151
- ↑ ر.ک: همان، ص161
- ↑ ر.ک: همان، ص167-177
- ↑ ر.ک: همان، ص179-193
- ↑ ر.ک: همان، ص197-198
- ↑ ر.ک: همان، ص203-209
- ↑ ر.ک: همان، ص215
- ↑ ر.ک: همان، ص218
- ↑ ر.ک: همان، ص224
- ↑ ر.ک: همان، ص229
- ↑ ر.ک: همان، ص233-242
- ↑ ر.ک: همان، ص245
- ↑ ر.ک: همان، ص250-257
- ↑ ر.ک: همان، ص265
- ↑ ر.ک: بینام، تازههای کتاب، همایش و...، ص91
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص269-286
- ↑ ر.ک: پاورقی، ص232
- ↑ ر.ک: همان، ص252
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- بینام، «تازههای کتاب، همایش و...»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کتاب ماه دین، خرداد و تیر و مرداد 1386، شماره 117 و 118 و 119.
- بینام، برگرفته از شبکه جامع کتاب «گیسوم»، چهارشنبه پنجم آبان 1400