الكفاية في علم الرواية (خطیب بغدادی)

    از ویکی‌نور
    الكفاية في علم الرواية
    الكفاية في علم الرواية (خطیب بغدادی)
    پدیدآورانهاشم، احمد عمر (محقق) خطیب بغدادی، احمد بن علی (نویسنده)
    ناشردار الکتاب العربي
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر1406ق. = 1986م.
    چاپچاپ دوم
    موضوعحديث - علم الروايه
    زبانعربي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏/‎‏خ‎‏6‎‏ک‎‏7 / 107/4 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الكفاية في علم الرواية، اثر امام حافظ محدث ابوبکر احمد بن علی، معروف به خطیب بغدادی (متوفی 463ق)، کتابی است در علم روایة الحدیث و بیان شروط راوی که با تحقیق احمد عمر هاشم، به چاپ رسیده است.

    اهمیت کتاب

    اثر حاضر، یکی از پربارترین کتب اهل سنت در زمینه علوم حدیث است[۱].

    ساختار

    کتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب در ابواب مختلف و متعددی، ارائه شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، ابتدا شرح حال مختصری از مؤلف، در اختیار خواننده قرار گرفته و سپس، به بیان نکاتی کوتاه و مختصر، پیرامون کتاب پرداخته شده است[۲].

    مؤلف در این کتاب، به‌صورت پراکنده، شروط راوی را به‌زیبایی بیان کرده است. عبارات‌ وی‌ گویای فرهنگ حاکم بر نشست‌های حدیثی آن دوره است. او در این کتاب، بارها «اجماع‌ اهل‌ علم‌» را در برخی از شروط راوی گوشزد کرده و شروطی مانند اسلام، عدالت، بلوغ و... را در‌ راوی‌ یادآور‌ شده و خاستگاه روایی آن‌ها را تبیین می‌کند[۳].

    وی در این کتاب، بابی تحت عنوان: «باب ذكر ما يقبل فيه خبر الواحد وما لا يقبل فيه» گشوده و پس از آنکه به این مسئله پرداخته که «خبر واحد در مسائل اول دین که نیازمند علم و قطع است، فاقد حجیت است» و مواردی را که خبر واحد حتی در احکام غیر قابل پذیرش، چنین برشمرده است: «ولا يقبل خبر الواحد في منافاة حكم العقل وحكم القرآن الثابت المحكم والسنة المعلومة والفعل الجاري مجری السنة كل دلیل مقطوع به» خبر واحد در آنجا که با حکم عقل و حکم قرآن، درصورتی‌که ثابت و محکم باشد و حکم سنت معلوم و فعلی که جاری مجرای سنت است و هر دلیل قطعی مخالف باشد، مردود است)[۴].

    او همچنین پس از تقسیم روایات به متواتر و آحاد، روایات آحاد را به سه دسته تقسیم کرده است که عبارتند از:

    1. روایاتی که صحت آنها قطعی است؛
    2. روایاتی که بطلان آنها مسلم است؛
    3. روایاتی که بطلان آنها مشخص نیست.

    او روایات دسته نخست را روایاتی دانسته که عقل یا نص قرآن یا سنت متواتر، با آن همگام باشد؛ یا امت بر تصدیق آن اجماع داشته باشند؛ یا همگان آن را تلقی به قبول کنند. آنگاه درباره دسته دوم، یعنی روایاتی که بطلان آنها قطعی است، چنین آورده است: «راه شناخت این دسته از روایات، به این است که عقل و ادله صریح عقلانی، صحت مضمون آنها را انکار کند، نظیر روایتی که از قدمت اجسام یا انکار صانع یا نظایر آن سخن بگوید، یا آنکه با نص قرآن یا سنت متواتر، مخالف باشد، یا امت بر انکار آن اجماع داشته باشند، یا آنکه روایت ناظر به کاری از امور دین باشد که مکلفین را به دانستن آن ملزم ساخته و در جهل به آن عذرشان را مردود شمرده باشد، درعین‌حال، خود روایت از نظر سند، چنان قوی نباشد که به ضرورت یا دلیل، علم‌آور نباشد؛ در این صورت، آن روایت مردود است... یا آنکه از کاری بزرگ و گزارشی عظیم، مثل طغیان همه مردم در یک منطقه علیه حاکم آن، یا بسته‌شدن راه خانه خدا برای مسلمانان از سوی دشمنان خبر آورد، اما به‌سان این دست روایات نقل نشده باشد و به‌صورتی خاص و منحصر، نقل شده باشد، به گونه‌ای که علم‌آور نباشد. این امر، حکایت از بطلان این روایت دارد؛ زیرا عادت اقتضا دارد که در چنین مواردی، اخبار و روایات به‌صورت فراوان نقل شود»[۵].

    بر اساس گفتار نقل‌شده از خطیب بغدادی، او در زمینه معیارهای صحت روایات یا نقد آنها، از کتاب، سنت، عقل و اجماع نام برده است. البته باید دانست که محدودیت طریق روایت به‌رغم ناظر بودن آن از یک حادثه و رخداد بزرگ، مربوط به نشانه‌های مجعول بودن روایات است نه معیار نقد آنها[۶].

    عنوان برخی دیگر از ابواب کتاب، عبارت است از: بررسی تساوی میان حکم قرآن و حکم سنت در وجوب عمل و لزوم تکلیف[۷]، تخصیص عموم قرآن به‌وسیله سنت[۸]، ذکر برخی دلایل بر صحت عمل به خبر واحد[۹]، صحت سماع صغیر[۱۰]، روایت ذمی و مشرک[۱۱]، عدالت و احکام آن[۱۲]، صفات محدث جایز الحدیث[۱۳]، جرح و احکام آن[۱۴]، اختیار سماع از امنا و کراهت نقل روایت از ضعفا[۱۵]اجازه و احکام آن[۱۶]، انواع و ضروب اجازه[۱۷] و...

    از مطالعه کتاب خطیب بغدادی به این نظر‌ رهنمون‌ می‌شویم که محدثان عامه در تنظیم شرایط‌ راوی‌، همواره‌ به دنبال خاستگاه‌های روایی یا سیره‌ای (سیره صحابه‌ و راویان صدر اسلام) بوده‌اند و به نظر می‌رسد، این شیوه در میان رجالیان متقدم‌ شیعه‌ نیز متداول بوده است؛ به‌ عبارت‌دیگر، راویت‌گریِ متون‌ مقدس‌ نیازمند شرایطی است که عقل تنها‌ به‌ پاره‌ای از آن‌ها اذعان دارد. عقل می‌تواند نقل صحیح و بدون کم و کاست‌ روایت‌ را از راوی طلب کند، اما‌ چه‌بسا در مواردی‌، برخی‌ از شرایط راوی را عقل‌ مستقلاً‌ نتواند بدان راه یابد[۱۸].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع[۱۹] و اشاره به اختلاف نسخ[۲۰]، به توضیح و شرح برخی از کلمات و واژگان دیریاب متن، پرداخته شده است[۲۱].

    پانویس

    1. ر.ک: نصیری، علی، ص34
    2. ر.ک: مقدمه، ص5-‌15
    3. ر.ک: غلامعلی، مهدی، ص63
    4. ر.ک: نصیری، علی، ص34
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: متن کتاب، ص23
    8. ر.ک: همان، ص28
    9. ر.ک: همان، ص42
    10. ر.ک: همان، ص72
    11. ر.ک: همان، ص98
    12. ر.ک: همان، ص100
    13. ر.ک: همان، ص116
    14. ر.ک: همان، ص127
    15. ر.ک: همان، ص160
    16. ر.ک: همان، ص348
    17. ر.ک: همان، ص363
    18. ر.ک: غلامعلی، مهدی، ص64
    19. ر.ک: پاورقی، ص129
    20. ر.ک: همان، ص161
    21. ر.ک: همان، ص158

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. نصیری، علی، «روش‌شناسی نقد روایات از نگاه عالمان فریقین»، پایگاه مجلات تخصصی نور، ‌ادیان، مذاهب و عرفان، نشریه صراط، زمستان 1388، شماره 3، از صفحه 21 تا 41.
    3. غلامعلی، مهدی، «خاستگاه روایی شرایط راوی در ارزش‌گذاری رجالیان کهن»، پایگاه مجلات تخصصی نور، حدیث حوزه، پاییز و زمستان 1393، ‌شماره 9 (از صفحه 62 تا 78).


    وابسته‌ها