ما هي القاديانية
ما هي القاديانية | |
---|---|
پدیدآوران | مودودی، ابوالاعلی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | دراسة شاملة و عرض علمي للقاديانية و مدي تأثيرها في المجتمع الإسلامي |
ناشر | دار القلم |
مکان نشر | کويت - کويت |
سال نشر | مجلد1: 1984م , 1404ق , |
چاپ | 1 |
موضوع | قاديانيه - دفاعيهها و رديهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 243 /م8م2 |
ما هي القاديانية، تألیف ابوالاعلی مودودی، کتابی است که به معرفی فرقه قادیانیه اختصاص یافته است.
قادیانیه نام فرقهای است که حدود صد سال پیش در هند بهوسیله میرزا غلاماحمد قادیانی بنیان نهاده شد[۱]
نام دیگر قادیانیه، احمدیه است که درکتب انگلیسی به این نام شهرت دارند و خـود را در عـالم به این نام معرفی میکنند. اینفرقه هیئتهای تبلیغی قویای دارد و اکنون مرکز آن در انگلستان است و بنا بر اعلام خودشان حدود 10 میلیون نفر بـه این فرقه وفـادارند کـه حدود 4 میلیون از آنها در پاکستان زندگی میکنند، اما بیشترین فعالیت آنها در آفریقاست[۲]
ساختار
کتاب با مقدمه خلیل احمد حامد آغاز شده، سپس متن کتاب در سه باب آمده است.
گزارش محتوا
باب اول کتاب درباره تاریخچهای از شکلگیری قادیانیه است. لذا در ابتدا به زندگی میرزا غلاماحمد قادیانی اختصاص یافته است.
میرزا احمد در حدود سال 1839 یا 1840م، متولد شد و در مدارس انگلیس به تحصیل مشغول شد. پدرش در سال 1876 از دنیا رفت. پس از آن بود که ایشان ادعا کرد که الهاماتی را از طرف خدا دریافت میکند[۳]
او در طول حیات خود از امراض گوناگونی رنج میبرد؛ از جمله تشنج، مالیخولیا، سل، سرگیچه، تسلسل (بیاختیاری) بول و برخی امراض دیگر که تعدادی از این امراض را تا آخر عمر همراه داشته است[۴]
ایشان در 26می سال 1908م، از دنیا رفت و پسرش جانشین او شد. در همین ایام با مستقل شدن کشور پاکستان بسیاری از تابعین قادیانیه به آنجا مهاجرت نمودند[۵]
مراحل زندگی او را میتوان چنین دستهبندی کرد:
- تا سال 1888م، به زندگی عادی خود مشغول و تابع و مبلغ دین اسلام بود. در این زمان خود را از برترین اولیای خدا میدانست و پیوسته برای قانع کردن کسانی که از چنین ادعایی به خشم میآمدند، با توجیه و تأویل اقوالش میکوشید[۶]
- در همان سال، یعنی در سال 1888م، در ماه دسامبر، مسلمین را به سمت خود فراخواند و از آنها خواست که با او بیعت کنند. در این زمان خود را «مجدد العصر» و «مأمور من الله» معرفی نمود. برای مردم، خود را همسان مسیح معرفی نمود؛ بهگونهای که وظیفه او همچون مسیح دعوت کردن دیگران به خود است.
- در سال 1891م، مدعی میشود که مسیح از دنیا رفته است و او خود مسیح و مهدی موعود است.
- در سال 1900م، برخی از اطرافیان و مریدان مخصوص میرزا، او را صریحا پیامبر خواندند و او را دارای مرتبهای والا که قرآن ویژه پیامبران میداند، دانستند؛ میرزا خود گاه آنان را تأیید میکرد و گاه با کلماتی همچون: «نبی ناقص»، «نبی جزئی» و «نبی محدث» نبوت خویش را توجیه میکرد.
- در یک سال بعد، یعنی 1901م، خود را بهصورت علنی پیامبر معرفی نمود.
- در سال 1904م، خود را کرشن یا کریشنا به معنای معبودی از معابد هند معرفی نمود[۷]
ایشان با اعتقادات پایان عمرش، خط بطلانی بر اعتقادات ابتدایی خود کشید، ولی این باعث نشد که مریدان بر او خرده بگیرند؛ زیرا او اعتقادات سابقش را توجیه نمود[۸]
ایشان درباره ختم نبوت که در قرآن آمده میگوید: اینکه حضرت محمد(ص)، خاتم پیامبران است بدین معناست که کمالات نبوت بر حضرت محمد(ص) تکمیل و تمام شده است و بدین معناست که بعد از او پیامبری که دارای شریعت جدید باشد، نمیآید و نیز به این معناست که هیچ پیامبری از امت دیگر (غیر از امت اسلامی) نمیآید[۹] وی علاوه بر توجیهات مذکور تأویلات دیگری نیز در اینباره دارند[۱۰]
برای مسائلی چون وحی و حضرت عیسی نیز تأویلاتی داشتند و بر این اساس، کسانی را که عقاید و تفکر انحرافی او را نمیپذیرفتند، در جرگه کافران وارد میکرد و جایگاه او را دوزخ میدانست[۱۱]
باب دوم کتاب - با عنوان آشکار نمودن چهره واقعی قادیانیه و برنامههای آنها – به موضعگیری مسلمانان و علما و نیز حاکمان در برخورد با قادیانیه اختصاص یافته است. در این بخش از کتاب علمایی که در مقابل تفکر انحرافی وی بهوسیله سخنرانی و منبر، چاپ و انتشار کتاب و... قیام نمودهاند، ذکر شدهاند، سپس عملکرد برخی از حاکمان در حمایت از میرزا مورد بررسی قرار گرفته است.
در پایان این باب، مسئله ظهور مسیح و حضرت مهدی، حقیقت این دو و بحث خاتمیت در قالب پرسش و پاسخ آمده است.
باب سوم از این کتاب پاسخی به تفکرات و ایدههای فرقه انحرافی قادیانیه است. در این بخش از کتاب عقیده ختم نبوت بههمراه حقیقت حضرت عیسی(ع) و ظهور حضرت مهدی(عج) با استفاده از آیات، روایات و اقوال علما توضیح داده شده است.
وضعیت کتاب
پاورقیهای کتاب به مستندسازی مطالب آن و گاه توضیحاتی سودمند اختصاص یافته است.
فهرست محتویات در پایان کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- فرمانیان، مهدی، هفت آسمان، بهار 1382، شماره 17.