طالس

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    NUR06748.jpg
    نام طالس
    نام‎های دیگر تالیس

    ثالس

    ثالس، ملطی

    ثالیس

    ثالیس، ملطی

    طالس، ملطی

    طالیس

    تالس

    Thales

    نام پدر اکسامیس
    متولد ۶۴۰ (پیش از میلاد)
    محل تولد میلیتوس» در (غرب ترکیه امروزی)
    رحلت حدود 550 ق.م
    اساتید
    برخی آثار تاريخ الفلاسفة
    کد مؤلف AUTHORCODE06748AUTHORCODE

    طالس (تالس) ملطی (حدود 640ق.م - حدود 550 ق.م)، فیلسوف ملطی که در نیمه اول ششم پیش از میلاد می‌زیسته است. از او به‌عنوان آغازگر فلسفه و نخستین چهره علم یاد کرده‌اند.

    تالس دانا‌مردی‌ بوده‌ است راستین، نه ‌فقط ژرف‌ می‌اندیشید، بلکه زندگی و پیچ‌وخم‌های آن را نیک، می‌شناخت‌. نمودار‌ راستین‌ دانایی‌اش، حکایت‌ها و لطیفه‌هایی است نغز که از او نقل کرده‌اند[۱].

    ولادت

    تالس ملطی در حدود سال ۶۴۰ (پیش از میلاد) در شهر «میلیتوس» (غرب ترکیه امروزی) به دنیا آمد.

    خاندان

    برخی مورخان تالس را یک فینیقی (کنعانی)‌ می‌دانستند که به‌همراه پدر و مادرش از فینیقیه به میلتوس مهاجرت کرده بودند. پدرش اکسامیس و مادرش کلئوبولینه نام داشت[۲].

    مسافرت‌ها

    زندگی وی مصادف با بعضی از حملات ایران به یونان بود. وی سفرهایی به خارج از یونان داشته که از آن جمله می‌توان سفر به مصر و فینیقیه (فلسطین امروزی) یاد کرد. نقل می‌کنند که یکی از سفرهای او به مصر برای یادگیری هندسه بوده است که مشهور است وی در این سفر ارتفاع یکی از اهرام مصر را به‌وسیله اندازه‌گیری سایه آن محاسبه می‌کند؛ بدین شکل که در موقعی از روز که طول سایه خود با قدش یکسان است، طول سایه هرم را اندازه‌گیری می‌کند[۳].

    نظریات تالس و جایگاهش نزد فلاسفه

    بسیاری از او به‌عنوان اولین فیلسوف یونانی و همچنین پدر علم یاد می‌‌کنند. تالس بیشتر وقت خود را صرف مطالعه ریاضیات و ستاره‌شناسی کرد و فقط به ‌قصد تأمین معاش روزانه، به سوداگری پرداخت[۴].

    بعضی بر این باورند که تالس تنها یک متفکر صرف نبود، بلکه در تجارت و سیاست هم نقش داشت. هرچند با توجه به فلسفه وی، با انجام کارهای تجاری، هدف وی ثروتمند شدن صرف نبود.

    دیدگاه تالس درباره اخلاق را می‌‌توان از گفتارهای منسوب به وی در دیوجانس لائرتیوس فهمید. نخست او به یک خدای متعالی که نه آغاز است نه پایان، قائل است. او معتقد است خداوند عادل است و از بشر هم انتظار اعمال عادلانه دارد. نه ناعادل بودن (آدیکوس) و نه اندیشه بی‌عدالتی از دیدگان خدا پنهان نمی‌ماند[۵].

    نظریات فلسفی تالس

    او عنصر نخستین جهان را آب دانست. آب را به‌عنوان جوهر واحدی که سراسر جهان هستی را فراگرفته است، مسلم فرض کرد. او از طریق این نظریه به این نتیجه رسید که زمین در فضا شناور است؛ درست مانند توپی که روی آب شناور است. ارسطو حدس می‌زند که ممکن است مشاهده این امر که همه موجودات زنده و آنچه از آن تغذیه می‌کنند مرطوب هستند، او را به این نتیجه‌گیری رهنمون ساخته باشد. علت محتمل دیگر می‌تواند مشاهده این خاصیت آب باشد که به‌وضوح و در برابر چشمان تالس می‌توانسته به صور بخار و یخ درآید و مجدداً به‌صورت آب ظاهر گردد که حالات سه‌گانه ماده هستند؛ هرچند که این طبقه‌بندی هنوز در زمان تالس شناخته شده نبود. علاوه بر این تالس در شهر ساحلی میلتوس زندگی می‌کرده، که آب برای اهالی آن اهمیت زیادی داشته است. همچنین زمانی که در مصر به سر می‌برده است، یقیناً به حاصل‌خیزی مزارع بعد از طغیان و فرونشستن آب رودخانه نیل، توجه داشته و دیده است که چگونه پس از هر بارندگی، کرم‌ها پیدا می‌شده‌اند. سیالیت، بی‌شکل بودن آب و جنبش و پیدایی آن در مظاهر حیات، می‌توانند از دیگر عللی باشند که تالس را به این اندیشه که عنصر اساسی همه‌چیز آب است، سوق داده‌اند[۶].

    به ادعای ارسطو، تالس به روح معتقد بود و معتقد بود که «آهن‌ربا دارای روح است؛ زیرا آهن را حرکت می‌دهد». او همچنین می‌گفت: «همه‌چیز پر از خدایان است». منظور او از این گفته واضح نیست، اما بعید است که منظور تالس نوعی همه‌خدایی باشد. تالس و سایر فیلسوفان ایونیا معتقد به آموزه زنده‌انگاری مواد بودند. آن‌ها اعتقاد داشتند که ماده دارای حیات یا احساس است. این فلاسفه حیات یا جان را به جوهر نسبت می‌دادند و بر همین اساس تالس بر این نظر بود که خدا در همه‌چیز، یعنی در همه تعینات ماده حضور دارد.

    اهمیت نظریات فلسفی تالس

    تالس از نخستین کسانی است که کوشید تا به‌جای تفسیر اسطوره‌شناختی، جهان را به روشی عقلانی توصیف کند. همچنین او از نخستین کسانی است که مفهوم «وحدت در اختلاف» را درک کرده است.

    مهم‌ترین موضوعاتی که تالس را از نظر فلسفی در تاریخ اندیشه ممتاز می‌کنند، کوشش وی برای شناختن جهان از راه مشاهده و تفکر و واقع‌بینی، دور انداختن افسانه‌های دینی و تفسیرهای اساطیری و تلاش جهت فهم جهان بی‌توسل به خدایان و افسانه‌ها و نیروهای نامحدود آنان است.

    ارسطو درباره او گفته است: «تالس کسی است که در سرآغاز فلسفه است».

    ریاضیات و اخترشناسی

    معروف است که تالس وقوع خورشیدگرفتگی ۲۸ مه ۵۸۵ پیش از میلاد را پیش‌بینی کرد. از دیگر فعالیت‌های نجومی‌ای که به تالس نسبت داده شده، تهیه یک تقویم نجومی و معمول ساختن تجربه فینیقی‌ها در تعیین خط سیر کشتی‌ها به‌وسیله دب اصغر است.

    در ریاضیات، قضیه تالس را به وی نسبت می‌دهند و مورخی به نام پروکلوس گزارش می‌دهد که تالس توانسته بود با کشف این قضیه، فاصله کشتی‌ها را از دریا تا ساحل تعیین کند. همچنین مورخ دیگری به نام دیوگنس لائرتیوس می‌نویسد: «تالس در واقع ارتفاع اهرام مصر را به‌وسیله سایه آنها اندازه‌گیری کرد و آن از راه مشاهده زمانی بود که سایه ما مساوی بلندی قامت ما است»[۷].

    پانویس

    1. شهابی، پرویز، ص323
    2. ر.ک: پایگاه اینترنتی رشد
    3. ر.ک: پایگاه اینترنتی حقوق‌نیوز
    4. ر.ک: پایگاه اینترنتی رشد
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: ویکی‌پدیای فارسی
    7. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    1. شهابی پرویز، «ویلهم ویشدل، تالس، تولد فلسفه»، مطالعات اسلامی، پاییز و زمستان 1377، شماره 41-42، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور.
    2. پایگاه خبری حقوق‌نیوز
    3. پایگاه اینترنتی رشد
    4. پایگاه اینترنتی ویکی‌پدیای فارسی

    وابسته‌ها