الإجتهاد عند الشيعة الإمامية و أدواره و أطواره

الاجتهاد عند الشيعة الإمامية و أدواره و أطواره، تألیف عدنان فرحان آل قاسم، بررسی ادوار اجتهاد فقه شیعه از صدر اسلام تاکنون است. این اثر به شیوه آموزشی - ‌تحقیقی، به زبان عربی نوشته شده است.

‏ الإجتهاد عند الشيعة الإمامية و أدواره و أطواره
الإجتهاد عند الشيعة الإمامية و أدواره و أطواره
پدیدآورانفرحان، عدنان (نويسنده)
عنوان‌های دیگردراسة منهجية موضوعية تواکب حرکة الاجتهاد و أدواره و أطواره
ناشردارالسلام
مکان نشرلبنان- بیروت
سال نشر2008م , 1429ق
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف و 21 عنوان است. هریک از عناوین، خود حاوی عناوین متعدد فرعی است و در انتهای آن سؤالاتی مرتبط با بحث مطرح شده است.

گزارش محتوا

نویسنده، این کتاب را تنها به فقه شیعه امامیه اختصاص داده و در این‌باره می‌نویسد: «در این کتاب بر مطالعه ادوار اجتهاد نزد شیعه امامیه بسنده شده و متعرض ادوار اجتهاد نزد دیگر مذاهب اسلامی نشده‌ایم. دلیل این امر فراوانی کتبی است که در این زمینه با عنوان «تاريخ التشريع الإسلامي» یا «تاريخ الفقه الإسلامي» یا «تاريخ المذاهب الإسلامي» یا دیگر عناوین نوشته شده است. در این آثار متأسفانه تنها به تاریخ تشریع و ادوار فقه و اجتهاد مذاهب فقهی سنی پرداخته‌اند و نسبت به «مذهب امامی» به جهت جانب‌داری سیاسی و مذهبی اهمال شده است. پس این مطالعه به‌منزله استدراک و استکمال آن بحث‌های علمی در تاریخ تشریع و اجتهاد است[۱]‏.

این کتاب به شکل برنامه موضوعی آموزشی، حرکت و ادوار اجتهاد را از عصر رسول اکرم(ص) و عصر ائمه(ع) تا عصر حاضر پیگیری کرده است. این ادوار، مباحث علمی ضروری در فهم مراحل اجتهاد و استنباط فقهی را در بر دارد و همچنین به هر درسی مجموعه از سؤالات برگرفته از اصل موضوع ملحق شده است[۲]‏.

نویسنده همچنین در مقدمه به برخی نکات برای استفاده بهینه از کتاب اشاره کرده است:

  1. به جهت رعایت شیوه مقرر در این موضوع علمی و برای اختصار در وقت طلاب، بسیاری از فصول و ابواب کتاب مختصر شده است؛ لذا برای توسعه موضوعات مرتبط با ادوار و اطوار اجتهاد به‌ناچار باید به مصادری که در پاورقی و در خاتمه اشاره شده رجوع شود.
  2. اساتید ارجمند می‌توانند دروس را به چند درس تقسیم و با رعایت وحدت موضوع در حد امکان سؤالاتی را از مطالب کتاب طرح کنند یا طلاب را به مصادر دیگری ارجاع دهند.
  3. در این کتاب مباحث علمی مفصلی پیرامون حقیقت اجتهاد رسول(ص) و اجتهاد صحابه وجود دارد. این مباحث اهمیت علمی دارد و آثار تشریعی بر آن مترتب است و در دو مکتب شیعه و سنی به‌تفصیل بحث شده است[۳]‏.

در تاریخ پیدایش و ظهور اجتهاد بین فقهای اهل سنت و فقهای مکتب اهل‌بیت(ع) اختلاف است. تاریخ اجتهاد نزد فقهای اهل سنت از زمان وفات پیامبر(ص) آغاز شده است، بلکه برخی مورخین فقه اسلامی معتقدند که تاریخ اجتهاد از زمان حیات نبی(ص) آغاز شد؛ زمانی ‌که معاذ بن جبل به اجتهاد به رأی خود اقرار کرد[۴]‏. علمای اهل‌ سنت‌ طـرز تـلقی مزبور را مستند به‌ یک‌ رشته‌ احادیث‌ می‌دانند؛ برای نمونه‌ روایت‌ کـرده‌انـد که رسول خدا(ص) هنگامی که معاذ بن جبل را به‌سوی یمن گسیل می‌داشت، پرسید‌ کـه در یـمن چگونه حکم خواهی کرد؟ گفت‌: مطابق‌ سنت‌ پیغمبر‌ خدا‌(ص). فرمود‌: اگر در سنت پیـغمبر نـیافتی چگونه حکم می‌کنی؟ گفت: به رأی خودم اجـتهاد مـی‌کـنم. رسول خدا دست روی سینه او گذاشت و فرمود: شـکر خـدا را که‌ فرستاده پیغمبرش را به آنچه پیغمبرش دوست می‌دارد، موفق کرد. بر این اساس، در دیـدگاه متفکران اهل سنت، اجتهاد مـرادف بـا فقاهت و مـجتهد مـرادف بـا فقیه نیست، بلکه یکی‌ از‌ کارهای فـقیه، اجـتهاد است؛ فقیه باید معرفت به کتاب خدا و حدیث پیغمبر داشته باشد و در مـوارد خـاصی هم باید اجتهاد و اعمال رأی کند؛ ازایـن‌رو، شهید مطهری می‌نـویسد‌: «روی ایـن حساب، اجتهاد نیز مانند کـتاب و سنت یکی از منابع تشریع اسلامی است». هرچند اجتهاد در عرض کتاب و سنت نیست، یـعنی‌ تـا‌ کتاب و سنت هست نوبت بـه‌ اجـتهاد‌ و اعـمال رأی نمی‌رسد، ولکـن بـا نبودن کتاب و سنت و اجـماع، اجـتهاد هم به‌نوبه خود یک دلیل شرعی و یکی از منابع تشریع است و روی‌ این‌ حـساب مـی‌توان گفت‌ و همچنان‌‌که گفته‌انـد، مـنابع تشریع چـهارتـا است: کتاب، سنت، اجماع و اجـتهاد (قیاس)[۵]‏.

اما تاریخ اجتهاد نزد شیعه امامیه با دیدگاه اهل سنت اختلاف دارد؛ چراکه اهل‌بیت(ع) در نظر شیعیان، تمثل امتداد تشریعی و رهبری رسالت نبی(ص) هستند و آنان اهل‌بیت(ع) را عدل قرآن کریم می‌دانند، همچنان‌که این معنا از نبی اکرم(ص) در حدیث ثقلین به‌گونه مستتفیض وارد شده است (کتاب و عترت). حقیقت آن است که آغاز ظهور اجتهاد و کیفیت بررسی احادیث و استعمال قواعد و اصول، در عصر ائمه(ع) و به ارشاد و توجیه ایشان آشکار شد و آن در کیفیت استنباط حکم شرعی به‌طور مستقیم از قرآن کریم یا در توسعه بر مردم به برائت از تکلیف محتمل در مواردی است که در قرآن کریم بیانی از شارع ذکر نشده است[۶]‏.

اجتهاد نزد شیعه امامیه به‌منزله مکتبی با مشخصات روشن، بعد از غیبت امام دوازدهم از ائمه اهل‌بیت(ع) آشکار شد؛ چراکه نیاز به آن احساس شد و اما پیش از آن شیعیان هر حاجتی داشتند از ائمه(ع) می‌پرسیدند یا با ایشان مکاتبه می‌کردند یا از اصحاب مورد اعتماد ایشان می‌پرسیدند[۷]‏.

حرکت اجتهادی در مذهب شیعه امامیه از اوایل قرن چهارم هجری تحول کیفی یافت و این حرکت مبارک در قرن پنجم به مرحله بسط و تحقیق وارد شد؛ این کار به دست امثال شیخ مفید (متوفی 413ق) و سید مرتضی (متوفی 436) و شیخ طوسی (متوفی 460ق) انجام شد. اگرچه حرکت اجتهادی مانند هر حرکت دیگری پس از وفات شیخ طوسی دچار رکود نسبی شد و این وقفه قریب به یک قرن طول کشید، اما دوباره به نشاط خود برگشت و به دست فقهای بزرگی چون ابن ادریس حلی (متوفی 598ق)، با نشاط عمیق‌تر و گسترده‌تری به حیات خود ادامه داد[۸]‏. از مهم‌ترین نتایج حرکت علمی ابن ادریس به‌کارگیری قواعد اصولی و افزودن دلیل عقلی به مصادر فقه به‌عنوان چهارمین دلیل است؛ همچنین عدم تجویز عمل به خبر واحد که احتمال صدورش از امام مشکوک است، از جمله نتایج این حرکت می‌باشد[۹]‏.

نویسنده از ظهور حرکت اخباری در اوایل قرن یازدهم به ‌دست میرزا محمدامین استرآبادی (متوفی 1021ق)، به‌عنوان خطری عظیم و صدمه سنگینی بر حرکت اجتهادی شیعه یاد کرده که به‌عنوان مکتب اخباری‌‌گری در مقابل مکتب مجتهدین یا مکتب اصولی شناخته می‌شد[۱۰]‏. اخباریون معتقد بودند که علم اصول محصول مذهب تسنن است. منشأ این توهم، سابقه تاریخی اهل سنت در مباحث اصولی و نگارش کتب فراوان در این زمینه بود. خلاصه کلام اینکه علمای مکتب اصولی امامیه به هنگام تألیف و تدوین علم اصول، در جوانب فنی به‌مانند آنچه در کتب اصول فقه اهل سنت است، عمل کرده‌اند و دلیل آن پیشگامی علمای اهل سنت در این علم بوده است[۱۱]‏.

در کتاب حاضر تلاش شده مراحل حرکت علمی اجتهادی شیعه و علائم هر مرحله و بزرگ‌ترین علمای اعلام هر مرحله و مهم‌ترین تألیفات اصولی و فقهی ایشان مطرح شود[۱۲]؛ به‌عنوان مثال درباره شیخ محمدحسین اصفهانی معروف به کمپانی (متوفی 1361ق) می‌خوانیم: «شیخ اصفهانی از مبرزترین علما و بزرگان علمی و دانشمندان این دوره (دوره ششم) است. وی در محضر آخوند خراسانی شاگردی کرده و از شاگردان خاص ایشان بوده است. وی در مدتی قریب به 13 سال از آخوند استفاده کرده است. همچنان‌که در دروس فلسفه شیخ محمدباقر اصطهباناتی که از بزرگان فلاسفه عصرش بود، حاضر شد[۱۳].

وضعیت کتاب

در پاورقی‌های کتاب، مستندات مطالب و برخی توضیحات نویسنده ذکر شده است. فهرست مصادر و مطالب کتاب در انتهای آن ارائه شده است.

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه مؤلف، ص6
  2. ر.ک: همان، ص7
  3. ر.ک: همان
  4. ر.ک: متن کتاب، ص11
  5. ر.ک: صدرا، علیرضا، ص97
  6. ر.ک: متن کتاب، ص12
  7. ر.ک: همان، ص13-12
  8. ر.ک: همان، ص14
  9. ر.ک: همان، ص128-126
  10. ر.ک: همان، ص196
  11. ر.ک: همان، ص201-200
  12. ر.ک: همان، ص15
  13. ر.ک: همان، ص303

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. صدرا، علیرضا، «ویژگی‌های فقه سیاسی اهل سنت»، پایگاه مجلات تخصصی نور، علوم سیاسی، تابستان 1381، شماره 18، ص93 تا 124.

وابسته‌ها