بررسی فتوای تکفیر در نگاه مذاهب اسلامی

    از ویکی‌نور
    بررسی فتوای تکفیر در نگاه مذاهب اسلامی
    بررسی فتوای تکفیر در نگاه مذاهب اسلامی
    پدیدآورانرجبی، حسین (نويسنده)
    ناشرمشعر
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1388 ش
    چاپ1
    شابک978-964-540-136-6
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    بررسى فتواى تكفير در نگاه مذاهب اسلامى، از آثار حسين رجبى در موضوع تقريب مذاهب، به زبان فارسى است. يكى از آفت‌هايى كه همواره تهديدى جدّى براى جامعه اسلامى بشمار آمده، تكفير و كافر دانستن يكديگر است. فتواى تكفير در طول تاريخ، از مسائل خطرناكى بوده كه باعث ريختن خون انسان‌هاى بى‌گناه شده است.[۱] آيا اين فتاوا، مستند قرآنى و روايى دارد؟ يا از جهالت و تعصّب سرچشمه گرفته است؟ آيا كسانى كه چنين فتاوايى را صادر مى‌كنند، مجتهد و عالمند يا مقلّد و نادان؟

    در اين نوشتار براى روشن شدن حقيقت مسئله تكفير، نگاهى به قرآن، روايات و گفتار بزرگان مذاهب اسلامى شده است.[۲]

    اين كتاب، شامل مقدمه و موضوعاتى به شرح ذيل است: معيار اسلام و كفر در قرآن كريم، موجبات كفر در قرآن كريم، معيار اسلام و كفر در سنت، معيار كفر و كافر از ديدگاه فقهاى شيعه و اهل سنت، ديدگاه اهل سنت، مبناى فتواى برخى از مفتيان وهابى، غلو درباره اهل‌بيت(ع)، تحريف قرآن، سب و لعن، تقيه و نفاق، بيانيه هيئت كبار علما در محكوميت تكفير.

    با استفاده از آيات قرآن، چند چيز موجب كفر مى‌شود:

    - كسى كه به‌جاى خدا، غير او را برگزيند و يا براى او شريك قرار دهد؛

    - انكار قرآن؛

    - انكار خدا و رسول؛

    - انكار معجزات و قيامت.[۳]

    در روايتى از اهل سنت نقل شده كه پيامبر در مذمت تكفير ديگران چنين فرموده است: هركس نسبت كفر به كس ديگرى بدهد كه معيار كفر را ندارد، گوينده آن كافر است.[۴]

    روايتى در ذيل همين بخش از كتاب آمده است كه بخارى در كتاب خود آورده است كه پيامبر خطاب به حضرت على(ع) فرمودند: «تا وقتى كه شهادت به لا إله إلا اللَّه و محمد رسول اللَّه بدهند، هرگاه آن را انجام دادند خون و مال آنان از سوى تو محفوظ است» و روايات ديگرى نيز در همين زمينه آمده است.[۵]

    از ديدگاه فقهاى شيعه و اهل سنت، اگر كسى يكى از ضروريات اسلام را انكار كند، كافر و بيرون از دين است. هيچ مسلمانى، خدا، پيامبر، قيامت و دستورات اسلام را انكار نمى‌كند. اگر هم نظر و عقيده‌اى در بين فرقه‌هاى اسلامى پيرامون مسائل مربوط به توحيد، نبوت و غير آن مطرح شده از ضروريات دين نبوده، بلكه جزو مسائل نظرى است كه انكار آن، خروج از دين نيست؛ زيرا مسائل غير ضرورى كه به‌وسيله اجتهاد صحيح انجام شود، انكار آن خروج از اسلام نمى‌باشد.[۶]

    در نظر شيعه، انكار امامت حضرت على(ع)، خروج از مذهب است نه خروج از دين؛ بدين جهت از نظر فقهاى شيعه، فرقه‌هايى كه ضروريات دين را انكار نمى‌كنند، مسلمان هستند و حكم اسلام بر آنان جارى مى‌شود.[۷]

    در نظر علما و فقهاى اهل سنت نيز مبناى فتواى به كفر عبارت است از انكار ضروريات و يا انكار چيزى كه به انكار ضرورى دين برگردد. البته پاره‌اى از علما، انكار با دليل و شبهه را موجب كفر نمى‌دانند؛ ازاين‌رو، علماى اهل سنت گفته‌اند:

    «كسى كه به عايشه نسبت ناروا بدهد، چون دروغ به خدا بسته و آيه قرآن را انكار نموده، كافر است؛ برخلاف ناسزاگويى به پيشينيان».[۸]

    بدين جهت متكلّمان و فقهاى اهل سنّت بر اين عقيده‌اند كه اهل قبله، تكفير نمى‌شوند.[۹]

    مؤلف در ادامه، برخى از نسبت‌هاى ناروا و يا شبهاتى را كه نسبت به شيعه مطرح است، مانند غلو درباره اهل‌بيت(ع)، تحريف قرآن، سب و لعن، تقيه و نفاق پاسخ مى‌دهد.

    نويسنده پس از آن، اين نكته را يادآور مى‌شود كه شايسته است در متون و مبانى مذهبى هر فرقه‌اى مطالعه و تحقيق گردد و بدون تحقيق نسبت ناروايى به شيعيان ندهند.

    در پايان كتاب، بيانيه هيئت كبار علما در محكوميت تكفير (كه از سوى وهابيت عليه شيعه صورت مى‌گيرد) به‌همراه چند نكته مهم درباره اين بيانيه آمده است.

    پانويس

    1. مقدمه كتاب، ص11
    2. ر.ک: همان، ص12
    3. متن كتاب، ص15 و 16
    4. همان، ص19
    5. همان، ص21 و 22
    6. همان، ص25
    7. همان، ص31
    8. همان، ص34
    9. همان، ص38

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.