سید، احمد لطفی

    از ویکی‌نور
    NUR05826.jpg
    نام سید، احمد لطفی
    نام‎های دیگر احمد لطفی السید

    السید، احمد لطفی

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 1963م
    اساتید
    برخی آثار

    السياسة

    علم الطبيعة

    کد مؤلف AUTHORCODE05826AUTHORCODE

    احمد لطفی السید (1288–1382ق)، سیاست‌مدار و پژوهشگر مصری.

    تولد

    احمد لطفی السید در پانزدهم ژانویه 1872 (4 ذی‌القعده 1288ق)، در روستای برقین (استان الدقهلیه کشور مصر) زاده شد.

    تحصیلات

    پدرش، السید باشا ابوعلی، که از سرشناسان و معتمدان روستایش بود، به‌موازات رشد جسمی احمد، او را به مکتب فرستاد. هنوز ده ساله نبود که پس از سوادآموزی، طبق سنتی مألوف، به حفظ قرآن همت گماشت و چندی بعد برای ادامه تحصیل به قاهره رفت. السید، که از مؤسسین حزب امت و مدتی نظریه‌پرداز این حزب و نیز سردبیر روزنامه الجریده بود، در سال 1897 مدرک دکترای خود را در رشته فقه و حقوق اسلامی اخذ کرد و تا سال 1905 به کارهای حقوقی، وکالت و قضاوت مشغول گشت. سید در خاطراتش گفته که در دوره راهنمایی در درس ریاضی پیشرفت چشمگیری داشته و ازهمین‌رو، معلمانش به او توصیه کرده بودند که به «مهندسخانه» برود و مهندس بشود، اما او سر از رشته حقوق درآورد.

    السید چندی سید جمال را در شهر استانبول (1311ق/1893م) درک کرده بود و در مدرسه حقوق نیز چندی شاگرد عبده بوده است.

    السید در سال 1897 طی مأموریتی رسمی و به نمایندگی خدیو عباس حلمی دوم به سوئیس رفت و به مدت یک سال در ژنو ماند. او در این مدت به دانشگاه ژنو رفت و در آنجا به تحصیل فلسفه پرداخت. در همین شهر بود که با قاسم امین دیدار داشته است.

    مشاغل و مناصب

    او پس از مدتی وکالت، این شغل را رها کرد و به امور سیاسی و از جمله روزنامه‌نگاری و امور مطبوعاتی مشغول شد و از سال 1907 تا 1915 در الجریده مطلب می‌نوشت. گفته می‌شود که او سبک جدیدی از روزنامه‌نگاری را در مصر رایج کرد؛ به‌ویژه که او در نشریه الجریده، برخلاف نشریاتی چون اللواء و المؤید، که عمدتاً مقالات ادبی منتشر می‌کردند، مقالات فرهنگی و سیاسی را منتشر می‌کرد. اگرچه مدتی مدیر انتشارات دارالکتب بود، اما این کار نیز چندی بیش نپایید و به دلیل فشارهای سیاسی از سوی حکومت و عوام، از سیاست و روزنامه‌نگاری کناره‌گیری کرد.

    او یک‌ بار نیز در ضمن هیئتی مصری به پاریس رفت تا خواسته‌های کشور مصر را در کنفرانس ورسای مطرح کنند. در گفتگوهای مصری - ‌انگلیسی، او نیز به‌عنوان نماینده مصر حضور داشته است. بااین‌حال، او در نهایت فعالیت سیاسی را کنار نهاد؛ زیرا به گفته خودش «سیاست به‌ جایی رسیده است که دیگر دوست‌داشتنی نبود و روزنامه‌نگاری به‌ جایی رسیده است که دیگر از آن انتظاری نمی‌رفت». البته این عزلت، موقتی بود.

    جوایز

    السید در سال 1941 مدرک دکترای افتخاری فلسفه را هم از دانشگاه فؤاد اول دریافت کرد و در سال 1958 نیز جایزه «تقدیر در علوم اجتماعی» را دریافت کرد.

    وفات

    پس از نودویک سال، السید در هشتم شوال 1382 (پنجم ماه مارس 1963)، وفات یافت[۱].

    آثار

    در بررسی آثار السید، پیش از هر چیز باید به تأسیس دانشگاه توسط وی، اشاره کرد؛ دانشگاهی خصوصی که البته بعدها توسط حکومت مصادره شد و به‌جای دانشگاه مصر عنوان دانشگاه فؤاد اول را به خود گرفت. تأسیس دانشگاه در مصر خود یکی از آثار مهم السید در کنار تأسیس روزنامه است. السید خود روزنامه را آینه افکار عمومی می‌دانست. از اینکه بگذریم، لازم به توجه است که در سال 1908، السید در مقاله‌ای با عنوان «السلوك السياسي» موضوع شجاعت نویسندگی (الشجاعة الأدبية) را پیش می‌کشد و هنر نوشتن شجاعانه را یک فضیلت می‌داند.

    اگرچه السید بر این باور بود که هر نوشتنی در واقع خدمت به مصر است، اما بیان این نکته ضروری است که السید معتقد به تقدم حرکت ترجمه بر تألیف بود و در این خصوص به تجربه نهضت علمی اروپا استناد می‌کرد. هرچند که تصریح داشت که «ترجمه، وسیله است، نه غایت». او در همین خصوص بیان می‌داشت که ازآنجاکه فلسفه عربی مبنی بر فلسفه ارسطویی است، آرای وی و مذهب او بیشترین توافق را با عصر حاضر دارد: «امید است با انتقال آثار ارسطو، بتوان شاهد یک نهضت شرقی علمی مانند نهضت علمی اروپایی بود». السید با این دیدگاه به ترجمه کتاب «اخلاق نیکوماخوس» ارسطو اقدام کرد و این کار را رسالتی برای خود می‌دانست. او کتاب «الكون والفساد»، کتاب «طبیعیات» و نیز کتاب «سیاست» ارسطو را از زبان فرانسه به عربی ترجمه کرد. بااین‌حال، از میان اندیشمندان غربی متأخر، او متأثر از جان لاک، هربرت اسپنسر و ژان ژاک روسو و جرمی بنتام بود. از جمله آثار تألیفی او کتاب «صفحات مطوية من تاريخ الحركة الاستقلالية» است که اسماعیل مظهر آن را جمع‌آوری و منتشر کرده است. السید در سال 1955 خاطرات خود (قصة حياتي) را تألیف کرد. از تألیفات او آنچه اکنون بااهمیت شمرده می‌شود، مجموعه مقالات اوست که یکی با نام «تأملاتي في الفلسفة والأدب والسياسة والاجتماع» و دیگری با نام «المنتخبات» است[۲].

    پانویس

    1. ر.ک: بحرانی، مرتضی، ج11، ص358-359
    2. ر.ک: همان، ص361

    منابع مقاله

    بحرانی، مرتضی، «اندیشه سیاسی متفکران مسلمان»، زیر نظر علی‌اکبر علیخانی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران، اول، 1390ش.

    وابسته‌ها