درآمدی بر مستندات قرآنی فلسفه سیاسی امام خمینی رحمه‌الله

درآمدی بر مستندات قرآنی فلسفه سیاسی امام خمینی رحمه الله
نام کتاب درآمدی بر مستندات قرآنی فلسفه سیاسی امام خمینی رحمه الله
نام های دیگر کتاب مستندات قرآنی فلسفه سیاسی امام خمینی رحمه الله
پدیدآورندگان مرکز فرهنگ و معارف قرآن (تهيه کننده)

لک زایی، نجف (نويسنده)

زبان فارسی
کد کنگره ‏‎‏DSR‎‏ ‎‏1577‎‏ ‎‏/‎‏ل‎‏8‎‏د‎‏4
موضوع اسلام و دولت - جنبه های قرآنی

اسلام و سیاست - جنبه‏های قرآنی

خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - نظریه درباره سیاست و حکومت

خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - نظریه‏های سیاسی اجتماعی

ناشر بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم)
مکان نشر قم - ایران
سال نشر 1386 هـ.ش
کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE5018AUTOMATIONCODE


معرفى اجمالى

درآمدى بر مستندات قرآنى فلسفه سياسى امام خمينى(ره) از آثار ارزنده حجةالاسلام دكتر نجف لك‌زايى(متولد زابل 1348ش) است كه در آن كوشيده است مؤلفه‌هاى اصلى فلسفه سياسى امام خمينى(ره) را شناسايى و مشخص كند و مستندات و ريشه‌هاى آن را در آيات قرآن كريم بشناساند. اين پژوهش نشانگر اين نظر است كه تمام فعاليت‌هاى سياسى امام خمينى(ره) در دوران زندگيش در جهت اجرا و تحقق اهداف متعالى قرآن بود و در نتيجه فلسفه سياسى او نيز قرآنى و الهى به معناى حقيقى كلمه است.

ساختار

اين اثر از يك درآمد و پنج فصل به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1- مفاهيم و چارچوب نظرى، 2- هستى‌شناسى سياسى از منظر قرآن كريم و امام خمينى(ره)، 3- انسان‌شناسى سياسى از منظر قرآن كريم و امام خمينى(ره)، 4- نظام سياسى اسلام از منظر امام و قرآن، 5- اهداف و كارويژه‌هاى نظام سياسى اسلام از ديدگاه قرآن و امام. نويسنده از منابع علمى متعددى از آثار قديم و جديد بهره گرفته و كتاب را به قلمى روان و شيوا به رشته تحرير درآورده است. مؤلف اثر حاضر را بر اساس روش تحقيق علمى سامان داده و پرسش اصلى تحقيق را مطرح و به آن پاسخ داده و در پايان به نتيجه‌هايى ارزشمند دست يافته است.

گزارش محتوا

در مورد مباحث اين اثر چند نكته گفتنى است:

  1. نويسنده در مقدمه‌اش -كه آن را در سال 1384ش در قم نوشته- با يادآورى پيشينه تحقيق و اظهار تأسف از اين مطلب كه مفسران قرآن به موضوع سياست به‌صورت كامل و شايسته توجه نكرده‌اند؛ افزوده است كه به نظر مى‌رسد مهمترين خصايص فكرى امام خمينى(ره)، كه او را به بزرگ‌ترين احياگر دين اسلام در جهان معاصر تبديل كرد توجه به قرآن بود. امام مقاصد قرآن را دريافت و براى تحقق آنها به پا خاست [۱].
  2. بنا بر نظر و پژوهش نويسنده، اساساً قرآن چون كتاب هدايت است تمام آياتش سياسى است قرآن تماماً براى هدايت، مديريت و سياست است. قرآن يك كل به هم پيوسته است. در منظر امام خمينى(ره) اسلام تمامش سياست است و اگر كسى منكر اين مدعا باشد يا اسلام را نشناخته است يا سياست را و حتى دستورى اخلاقى مثل «إنما المؤمنون إخوة» نيز سياسى است [۲].
  3. مقصود نويسنده از اصطلاح فلسفه سياسى، پرسش‌هاى پايدار و ابدى بشر است كه «گلن تيندر» در كتاب «تفكر سياسى» آن را به‌صورت 29 پرسش نشان داده است ولى نويسنده اثر حاضر 19 پرسش از آن پرسش‌ها را مهمتر دانسته و در اينجا ذكر كرده است. [۳].
  4. نويسنده، نظر سيد على قادرى درباره انديشه سياسى امام خمينى(ره) و طبقه‌بندى معرفت‌هاى سياسى را نقد كرده و افزوده است تقسيم معرفت سياسى به حوزه‌هاى پنج‌گانه مذكور، امرى سليقه‌اى و فاقد مبناى روش‌شناختى منطقى و قابل دفاع است. از همين‌رو به عنوان مثال معلوم نيست حوزه علم سياست چرا از حوزه تحليل سياسى جدا شده است! ... و سرانجام تأكيد كرده است كه هر فرهنگ و تمدنى بايد علوم انسانى بومى متناسب با خودش را داشته باشد و بنا بر نظر امام خمينى(ره) مسلمانان بايد سياست اسلامى مأخوذ از كتاب و سنت را سرلوحه زندگى سياسى خودشان قرار دهند [۴].
  5. نويسنده نكته جالبى را در مورد نقش پيامبران الهى در فعاليت‌هاى سياسى امام خمينى(ره) يادآور شده است: گفتنى است كه حضرت امام بارها و بارها داستان موسى(ع) و فرعون را مطرح كرده و از آن نتيجه گرفته است كه رهبران الهى در هر عصر و زمانى بايد در مقابل طواغيت قيام و مبارزه كنند. انبيا الگوهاى زندگى امام خمينى(ره) به‌ويژه زندگى مبارزاتى ايشان بوده‌اند [۵].
  6. نويسنده يادآور شده است كه مبارزه با موانع كمال اگر در سطح فردى باشد جهاد اكبر ناميده مى‌شود. جهاد اكبر تلاشى است كه از سوى تك‌تك انسانها در جهت جايگزينى فضايل به جاى رذايل صورت مى‌گيرد.... ولى جهاد اصغر تلاشى است كه از سوى حكومت با همراهى مردم در جهت مبارزه با موانع كمال در سطح اجتماع چه در داخل يك كشور و چه در سطح بين‌المللى و ميان چند كشور صورت مى‌گيرد. انقلاب اسلامى، مبارزه‌اى بود كه امام خمينى(ره) براى مبارزه با موانع كمال‌طلبى مردم مسلمان ايران به راه انداخت. دولت استبدادى شاه، مهمترين مانع بيرونى كمال‌طلبى مردم ايران بود. چنانكه مبارزه با آمريكا به عنوان ديكتاتور و مستبدّ جهانى با همين منطق قابل توجيه است [۶].
  7. نويسنده تأكيد كرده است كه نظريه مشروعيت اسلامى و شيعى حضرت امام(ره) كه مبتنى بر آموزه‌هاى قرآنى است از نوع نظريه‌هاى مشروعيت الهى است. در اين نظريه انسانها هيچ يك بر ديگرى ولايت و حق سلطه سياسى ندارند. تنها خدا به عنوان خالق انسان حق ذاتى براى فرمان دادن به انسان را دارد. خداوند از طريق انبيا، امامان و فقهاى واجد شرايط (شرط فقاهت و عدالت) دستورهاى خود را در اختيار انسان‌ها قرار داده است... حكومت دينى دو پايه دارد: از سويى مشروعيت خود را از خدا و از سوى ديگر قدرت خود را جهت تحقق عينى از مردم مى‌گيرد [۷].
  8. پژوهش نويسنده در اثر حاضر در مورد غايت نظام سياسى اسلام به اين نتيجه رسيده است كه مهم‌ترين هدف نظام سياسى اسلام كه براى تحقق آن حركت مى‌كند تكامل انسان و سير الى الله است. ساير اهداف كمك‌كننده آن هدف مهم است چرا كه هدف از آمدن انبيا و رهبرى الهى و تحقق نظام دينى، تربيت و تهذيب انسان براى رسيدن به مقام قرب است: «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاَقِيهِ» [۸] [۹].
  9. نويسنده در پايان مطالبش، به نتيجه‌گيرى پرداخته و از جمله چنين نوشته است: امام خمينى(ره) به پرسش‌هاى فرازمانى حوزه فلسفه سياسى پاسخ‌هايى داده است كه تماماً مبتنى بر آموزه‌هاى قرآنى است. هدف نظام سياسى اسلامى نيز متفاوت با ديگر نظام‌ها است. نظام سياسى اسلامى در برخى كارويژه‌ها با ديگر نظام‌هاى سياسى اشتراك دارد از قبيل تأمين امنيت، رفاه، نظم، بهداشت، گسترش تعليم و تربيت و ساير امور مربوط به زندگى دنيوى. اما تفاوت آنجا است كه نظام اسلامى موظف است زمينه‌هاى عبادت را فراهم كند. نظام اسلامى نظم، امنيت، رفاه، بهداشت و تعليم و تربيت را برقرار و تأمين مى‌كند تا مردم بدون هيچ مشكلى به عبادت خداوند متعال بپردازند: "الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِى الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاَة وَ آتَوُا الزَّكَاة وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عَاقِبَة الْأُمُورِ» [۱۰] [۱۱].

وضعيت كتاب

در اين اثر تنها فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. پاورقى‌هاى نويسنده غالباً به صورت استنادى است و در آن آدرس آيه‌ها و روايات و نام كتاب‌ها و شماره جلد و صفحه مورد نظر ذكر شده است. البته او گاه توضيحاتى نيز آورده و از جدول و نمودار نيز در چند مورد استفاده كرده است.

پانويس

  1. مقدمه، ص 26
  2. همان، ص 20
  3. همان، ص 33-34
  4. همان، ص 38- 42
  5. همان، ص 91- 92
  6. همان، ص 126
  7. همان، ص 164
  8. انشقاق/ 6
  9. همان، ص 184- 185
  10. حج/ 41
  11. همان، ص 187- 190

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.

پانويس


پیوندها