الکاشف عن أصول الدلائل و فصول العلل
الكاشف عن أصول الدلائل وفصول العلل | |
---|---|
پدیدآوران | فخر رازی، محمد بن عمر (نویسنده) سقا، احمد حجازي (محقق) |
ناشر | دار الجيل |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1413ق. = 1992م. |
چاپ | 1 |
موضوع | اصول فقه اهل سنت - قرن 7 ق. |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ف3ک2 / 155/7 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الكاشف عن أصول الدلائل وفصول العلل، اثر فخرالدین محمد بن عمر رازی، معروف به فخر رازی (متوفی 606ق)، کتابی است مختصر در علم اصول فقه که با تحقیق احمد حجازی سقا به چاپ رسیده است.
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز گردیده و مطالب در چهار قسم، سامان یافته است.
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، ضمن معرفی مختصر فخر رازی و نام بردن از آثار وی[۱]، به تشریح منابع فقه اسلامی از دیدگاه اهل سنت، در مواردی که نصی از قرآن پیرامون موضوع مورد نظر وجود نداشته باشد، پرداخته شده است که عبارتند از: قیاس، استحسان، استصلاح یا مصالح مرسله، عرف، استصحاب، اجماع، فتوای صحابی، سد ذرائع، شرایع پیشین (در صورتی که در شرع اسلام نسخ نشده باشد) و سنت[۲].
در مقدمه مؤلف، به موضوع چهار قسم مطالب کتاب، اشاره گردیده است[۳].
قسم اول، در تبیین معانی کلمات اکتسابی و توضیح مفاهیم و مدلولات الفاظ، اصطلاحات و کلماتی میباشد که معانی آنها، به گفته مؤلف، مخفی بوده و فهم آنها، نیاز به تأمل دارد. این کلمات و اصطلاحات، مجموعا 120 مورد میباشد که از جمله آنها، عبارتند از: حد، دلالت، دلیل، استدلال، اماره، نظر، نظر صحیح، علم، ظن، علم ضروری، شک، فقه، اصل، اصول فقه، طرق فقه، کلام، اسلام، ایمان، حکم، تکلیف، قبیح، صحیح، فاسد، باطل، جایز، واجب، واجب موسع، مخیر فیه، اجتهاد، مناظره، مجادله، حقیقت، مجاز، نص، ظاهر، مجمل، مبین، خاص، مخصوص، مطلق، مقید، خطاب، بیان، مبین، ناسخ، منسوخ، بداء، اجماع، قیاس و...[۴].
قسم دوم، درباره انواع سؤال و جواب و صیغهها و حروفی است که به کمک آنها مطالب گوناگون بهترتیب، مورد پرسش قرار میگیرند. مؤلف در ابتدای این بخش، به این موضوع اشاره کرده است که جدل، دارای دو رکن اساسی میباشد: سؤال و جوابها و ادله و اعتراضات[۵] و سپس، به تبیین انواع اسئله و اجوبه[۶] و اقسام سؤال که عبارتند از سؤال صحیح و فاسد، پرداخته است[۷].
قسم سوم، در بررسی چگونگی تألیف و ایجاد دلایل و حجج و تبیین موارد صحیح و فاسد آن میباشد؛ ازاینرو ابتدا، اصطلاحاتی چون «دلالت»، «دلالت عقلی»، «دلالت عادی» (مانند دلالت معجزات بر صدق انبیا)، «دلالت وضعی» و... تبیین گردیده[۸] و سپس، به موضوعاتی همچون استدلال به قرآن کریم[۹] و اعتراض به آن[۱۰]، استدلال به سنت[۱۱] و اعتراض به آن[۱۲] و استدلال به فعل و اعتراضات به آن پرداخته شده است[۱۳].
آخرین قسم کتاب در هفت فصل، به شرح زیر، به انواع قوادح و مبطلات و اقسام مطاعن و اشکالات، اختصاص یافته است: در فصل نخست، در دو قسمت، به تببین استصحاب اصل عقلی و استصحاب دلالت، پرداخته شده[۱۴] و در فصل دوم، به روش دائمی و مستمر بین صاحبنظران روزگار که مشهور به «النافي» میباشد، اشاره شده و نویسنده این نکته را ذکر نموده است که به این موضوع، در کتابی مستقل، پرداخته است[۱۵].
عنوان سایر فصول این بخش، بهترتیب عبارت است از: ترتیب ادله و اعتراضات، انقطاع، تعدید اعتراضات فاسده، ترجیح ادله، تنبیه بر مواقع غلط، عدم و قیود و تقدیر و مقدرات[۱۶].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها که توسط محقق و بسیار مفصل و جامع نوشته شده، علاوه بر ذکر منابع[۱۷]، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۱۸].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص3-4
- ↑ ر.ک: همان، ص5-13
- ↑ ر.ک: مقدمه مؤلف، ص17-18
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص19-63
- ↑ ر.ک: همان، ص65
- ↑ ر.ک: همان، ص67
- ↑ ر.ک: همان، ص70
- ↑ ر.ک: همان، ص75
- ↑ ر.ک: همان، ص76
- ↑ ر.ک: همان، ص77
- ↑ ر.ک: همان، ص81
- ↑ ر.ک: همان، ص82
- ↑ ر.ک: همان، ص85
- ↑ ر.ک: همان، ص129
- ↑ ر.ک: همان، ص131
- ↑ ر.ک: همان، ص132-161
- ↑ ر.ک: پاورقی، ص13
- ↑ ر.ک: همان، ص21
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.