الوجيز في إيضاح قواعد الفقة الكلية
الوجيز في إيضاح قواعد الفقة الكلية | |
---|---|
پدیدآوران | بورنو، محمد صدقي (نويسنده) |
ناشر | مؤسسة الرسالة |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 1996م , 1416ق, |
موضوع | فقه - قواعد فقه اهل سنت - قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الوجيز في إيضاح قواعد الفقة الكلية، اثر محمد صدقی بن احمد بن محمد بورنو، کتابی است یکجلدی به زبان عربی با موضوع فقه و اصول. نویسنده در این اثر سعی در نوشتن کتابی درسی برای رشتههای اقتصاد و شریعت کلی دانشکدههای شریعت اسلامی، خاصه در دانشگاه محمد بن سعود، کرده است. او تلاش کرده کتابی بنویسد که شامل همه قواعد فقهی بشود و بر مذهب خاصی مبتنی نباشد. وی همچنین سعی کرده به موارد اختلافی و ثمرات هرکدام از آنها در کتاب اشاره داشته باشد.
ساختار
کتاب دارای اهدائیه، مقدمههای چاپهای اول تا چهارم و متن در دو مقصد است، مقصد اول دارای مقدمات نهگانه؛ و مقصد دوم حاوی شش قاعده است.
نویسنده در نگارش این اثر بهغیراز قرآن مجید از یکصد و هفده اثر استفاده کرده که آنها را به ترتیب الفبا در انتهای کتاب، ذکر کرده است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه چاپ اول کتاب پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) مینویسد: در زمانی، دانشکده شریعت در دانشگاه اسلامی محمد بن سعود، تصمیم بر تدریس علم قواعد فقهی کلی در ابتدا در بخش اقتصاد اسلامی و سپس در بخش شریعت عام این دانشکده گرفت؛ کاری که برای اولین مرتبه در دانشکدههای شریعت در این رشته بهصورت تدریس ماده مستقل این درس، انجام میگرفت.
آنها در تدریس این ماده جدید به تقریر قدیمش مراجعه و اسناد میکردند. از من درخواست کردند شیوه مستقلی برای این درس وضع کنم که مباحثش از مراجع و مصادر این ماده درسی گرفته شده باشد و صلاحیت این را داشته باشد که اساس در ماده درسی این رشته باشد. با وجود کثرت مباحث در این رشته درسی، مرجع وافی چاپ شدهای برای این درس نیافتم که بتوان به طلاب این علم معرفی کرد تا به آن اعتماد کنند و مرجعشان باشد. این امر مرا به وحشت میانداخت. مهمترین کتابهای چاپشدهای که در این راستا یافتم، «الأشباه و النظائر» سیوطی شافعی و «الأشباه النظائر» ابن نجیم حنفی بود؛ و این دو کتاب با وجود قواعدی که بیان کرده بودند و موارد فقهی که در آنها بود، هرکدام در تفریع ملتزم به فقه خودشان شده بودند. بعلاوه اینکه قواعدشان از بیان معنی لغوی و اصطلاحی و اصل قاعده و دلیل آن – جز در موارد نادری - خالی بود. همچنین در این راستا کتاب «تحرير القواعد و تحرير الفوائد» ابن رجب حنبلی را هم دیدم ولی آن کتاب وافی به مقصود در آموزش قواعد کلیه نبود؛ اکثر مواردی که در آن ذکر شده ضوابط مذهبی است که بسیاری از مسائل فقه حنبلی را بر آن متفرع کرده است. همچنین کتاب دیگری هم در این راستا بود که آن را هم مشاهده کردم؛ یعنی «القواعد و الفوائد الفقهية» ابن لحام که در آن بر قواعد اصولی اعتماد کرده و از آن تفریع کرده است، نه بر قواعد فقهی.[۱]
با جستجویی که کردم یافتم که چارهای از نگارش کتاب جامع قواعد فقهی کلی -که جامع قواعد پراکنده در کتابهای قواعد در همه مذاهب باشد- نیست. کتابی که در عین اختلاف مذاهب نویسندگانش اصل قاعده و دلیلش و معانی لغوی و اصطلاحی و قواعد فرعی تحت آن قاعده، متفرعات فقهی از آن در برخی مسائل فقهی (با بیان موارد اختلافی در مواردی که اختلافی وجود دارد) و دلیل هر مذهبی در حد امکان، و نتیجه و ثمره اختلاف، و سپس بیان برخی از موارد استثنای هر قاعده و توجیه استثنا و مجال تعارض و ترجیح در آن، و... را بیان کند. پس با وجود کثرت مشاغل و کمبود زمانی که داشتم، در تألیف این اثر بر خدای متعال تکیه کردم و به نظرم رسید که با شرح قواعد مقرره در دانشکده شریعت در دو بخش شریعت و اقتصاد اسلامی کار را شروع کنم؛ این قواعد حدود صد مورد هستند که قواعد خمسه کبری و مواردی که تحت هرکدام از این قواعد پنجگانه میگنجند نیز در ضمن آن وجود دارد. قصدم در نگارش اولین نسخه این اثر این است که کتاب هرچه زودتر در دست طالبان این رشتهها قرار گیرد. هدف بعدی من این است که آنچه را در ابتدا شروع کرده بودم تکمیل کرده و در آینده کتاب تکمیل شده و به حدی برسد که شامل همه موارد فقهی کلی در مذاهب مختلف بشود و فروعات هر قاعده از مسائل فقهی را هم شامل بشود. این قسم را «الوجيز في ايضاح القواعد الفقهية الكلية» نامیدم.[۲]
شش قاعده مذکور شامل «الأمور بمقاصدها»، «اليقين لا يزول بالشك»، «المشقة تجلب التيسير»، «لا ضرر و لا ضرار»، «العادة محكمة» و «إعمال الكلام أولی من إهماله» است. نویسنده ذیل هر قاعده اصل قاعده و دلیل آن را بیان نموده سپس به شرح و توضیح آن قاعده پرداخته و در ادامه به ذکر نمونههایی از احکام فقهی منطبق با این قاعده اختصاص داده و در پایان فروع هر یک از قاعده را برشمرده است.
در ذیل قاعده «لا ضرر و لا ضرار» مینویسد بر این قاعده فروعی متفرع شده که شامل قواعد «الضرر يدفع بقدر الامكان»، «الضرر يزال»، «الضرر لا يزال بمثله (بالضرر)»، «الضرر الأشد لا یزال بالضرر الأخف»، «یتحمل الضرر الخاص لدفع ضرر العام» و «درء المفاسد أولی من جلب المصالح» میشود.[۳]
وضعیت کتاب
فهارس فنی شامل فهارس آیات، احادیث و آثار، ملحق قواعد مقدمات، فهرست قواعد، فهرست اعلام، مراجع و مصادر و فهرست موضوعات، به ترتیب در انتهای اثر ذکر شده است.[۴]
در تقدیمیه کتاب نوشته: تقدیم به سلف صالح از علمای پاکسرشت و فقهای نیککردار؛ مجاهدانی که با کلمه، حقِ جهاد الهی را بهجای آوردند و دینش را با حرف یاری کردند؛ مدادشان نور بود و کاغذهایشان شمشیرهایشان؛ کسانی که دنیا را روشن و از ملت دفاع کردند و مدادشان همپای خون شهیدان میزند.[۵]
ارجاعات در پاورقی کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.