دربندی، آقا بن عابد

    از ویکی‌نور
    دربندی، آقا بن عابد
    نام دربندی، آقا بن عابد
    نام‎های دیگر درب‍ن‍دی‌، م‍لا آق‍ا

    ف‍اض‍ل‌ درب‍ن‍دی‌

    ف‍ی‍ض‍ی‌

    م‍لا آق‍ا درب‍ن‍دی‌

    ملا آقا فاضل دربندی

    شیروانی حائری، آغا بن عابد

    قمری دربندی، آغا

    نام پدر عابد
    متولد
    محل تولد دربند شيروان (در مازندران)
    رحلت 1286 يا 1285ق
    اساتید شيخ على کاشف‌الغطاء

    شريف العلماى مازندرانى

    شيخ مرتضى انصارى

    شيخ محمدحسن صاحب جواهر

    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE02435AUTHORCODE

    آخوند ملا آقا دربندى شيروانى (متوفای 1285یا 1286ق)، فرزند عابد فرزند رمضان فرزند زاهد دربندى، معروف به فاضل دربندى، عالم متتبّع جليل، فقيه اصولى، جدلى رجالى، محقّق مدقّق،

    ولادت

    او متولد و بزرگ شده دربند شيروان (در مازندران) مى‌باشد كه مدتى نيز در كربلا زيسته است.[۱]

    تحصیلات

    وى در جوانى به عتبات عراق رفت و از مجلس درس استادانى چون شيخ على کاشف‌الغطاء و شريف العلماى مازندرانى بهره برد و با شيخ مرتضى انصارى و شيخ محمدحسن صاحب جواهر به مباحثات دينى مى‌پرداخت.[۲]

    وى در فقه، اصول، حكمت، رجال و حديث مهارت كافى داشت[۳]و در بلاغت، فصاحت عرب و عجم و علوم عربى، كلام و حكمت بى‌نظير بود.[۴]

    ميرزا محمد تنكابنى (-1302 ق)، صاحب «قصص العلماء» كه از شاگردان او بود، استادى وى را در فصاحت و بلاغت و علوم عربى و رجال مى‌ستايد و مى‌گويد كه وى در كلام و حكمت نيز از استادان روزگار خود بوده است. به گفته مدرس تبريزى، ملا آقا دربندى در محبت خاندان رسالت و نشر علوم و معارف اسلامى و محبت به امام حسين(ع) بلند آوازه بود و در آيين سوگوارى شهداى كربلا كوشش بسيار مى‌كرد. گويند كه وى در عاشورا چندان در سوگوارى افراط مى‌كرد كه گريبان خود را چاك مى‌داد، عمامه‌اش را بر زمين مى‌كوبيد و بر سرش قمه مى‌زد. پس از آن بود كه در پاره‌اى نواحى ايران، به ويژه آذربايجان، رسم قمه‌زنى رواج گرفت. در روزهاى محرم گروه فراوانى در پاى منبرش گرد مى‌آمدند.[۵]

    از ديگر شاگردان ايشان، مى‌توان از ميرزا سيد محمدرضا موسوى هندى، ملقب به ميرزا على جاه بهادر خان[۶]نام برد.

    وى در بيست سالگى شرح نهج‌البلاغه ابن ابى‌الحديد را درس مى‌گفت. به كتب روايات و احاديث دينى چندان حرمت مى‌نهاد كه آن‌ها را نيز، مانند قرآن، مى‌بوسيد و بر سر مى‌گرفت.[۷]

    وى در اکسیر نيز مطالعاتى داشت و به گفته ميرزا محمد تنكابنى، رساله‌اى نيز در اين زمينه نوشته بود.

    وفات

    وى درسال 1286 يا 1285ق در تهران وفات يافت و پس از نقل پيكرش به كربلاى معلى، در همانجا به خاک سپرده شد.[۸]

    آثار

    1. اکسیر العبادات فى اسرار الشهادات؛ معروف به اسرار الشهادة.
    2. حجية الاصول المثبة باقسامها.
    3. خزائن الاحكام.
    4. خزائن الاصول.
    5. قواميس القواعد.
    6. رساله عمليه؛ به فارسى در تقليد و طهارت و نماز.
    7. عناوين المسائل/ مسائل الخزائن الدربندیة.
    8. المسائل التمرينية؛ به عربى در فقه.
    9. تصحيح ديوان كامل قمرى دربندى.
    10. جواهر الايقان.
    11. الجوهرة يا جوهر الصناعة؛ در اسطرلاب.
    12. قواميس الصناعة فى فنون الاخبار؛ در اخبار و تراجم.

    پانويس

    1. نصيرى، محمدرضا، ص20
    2. انوشه، حسن، ص27
    3. همان، ص27
    4. نصيرى، محمدرضا، ص20
    5. انوشه، حسن، ص27
    6. نصيرى، محمدرضا، ص20
    7. انوشه، حسن، ص27
    8. مدرس، ميرزا محمد على، ص216

    منابع مقاله

    1. انوشه، حسن، «دانشنامه ادب فارسى»، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ج5، ص27.
    2. نصيرى، محمدرضا، «اثرآفرينان»، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، ج3، ص20.
    3. مدرس، ميرزا محمد على، «ريحانة الادب»، كتابفروشى خيام، ج5، ص216.


    وابسته‌ها