روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان
روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان | |
---|---|
پدیدآوران | رضوانی، محمداسماعیل (گردآورنده)
قاضیها، فاطمه (گردآورنده) ناصرالدین شاه قاجار (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | روز نامه سفر فرنگستان. سفر سوم |
ناشر | رسا |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1371 ش |
چاپ | 2 |
موضوع | اروپا - سیر و سیاحت - قرن 19م.
روسیه - سیر و سیاحت - قرن 19م. سفر نامههای ایرانی ناصرالدین قاجار، شاه ایران، 1247 - 1313ق. - سفرها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 1369 /ن2ر9 1369 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
روزنامه خاطرات ناصرالدين شاه در سفر سوم فرنگستان، كتاب سوم از مجموعه خاطرات ناصرالدين-شاه در سفر سوم خود به فرنگستان مىباشد. در اين كتاب آن چه در حال صحّت و بيمارى و وقايعى كه روزانه بر وى گذشته است را، ذكر كرده است.
ساختار
ناصرالدين شاه يادداشتهاى سفرش را به سه قسمت تقسيم كرده و هر يك را «كتاب» ناميده است، كتاب اول، كتاب ثانى، كتاب ثالث. كتابى كه اكنون در دست خواننده گرامى قرار دارد، كتاب اول است. كتاب به ترتيب با خلاصهاى از مندرجات، فهرست موضوعى اسناد، پيشگفتار و مقدمه كوششگران آغاز مىشود. شرح سفر ناصرالدين شاه از تاريخ 13 رجب آغاز مىشود و به يكشنبه بيست و سوم شوال 1306 (از طهران تا شهر آنورس) پايان مىيابد. در انتهاى اثر نيز بخشى با عنوان ضمائم آمده است.
گزارش محتوا
ناصرالدينشاه يادداشتهاى مربوط به سفر سوم را در هر فصل به خط خود آغاز مىكرده و چند سطرى مىنوشته، آن گاه به تقرير خاطرات مىپرداخته و منشيان خوشنويس متعدد او، باسواد و كمسواد نوبت به نوبت تقريرات او را تحرير مىكردهاند؛ بنابراین گاهى اعلام جغرافيايى و تاريخى و كلمات فارسى را غلط نوشتهاند. از همه مهمتر اين كه كلماتى را كه از زبانهاى اروپايى به تازگى به زبان فارسى راه يافته بود، به صور مختلف تحرير كردهاند، در يك جا «گليوم» و در جاى ديگر «گيوم» در يك جا تاتر و جاهاى ديگر «تياتر- طياطر- تياطر» در يك جا «طرامواى» و در جاى ديگر «طرموى»، يك جا شلكنف آمده، جاى ديگر شليكونوف. محقق كتاب تا آن جا كه امكان داشته، رسمالخط كلمات اروپايى را به همان صورتهايى كه در متن آمده حفظ كرده است تا نمايانگر سرگردانىهاى دولت مردان در تلفظ كلمات تازه وارد باشد. اما صحيح كلمات فارسى را كه به علت سهو يا مسامحه يا بىسوادى غلط تحرير شده است را، در ذيل صفحه متذكر شده است.
سفرنامه مشتمل بر اطلاعات جغرافياى تاريخى و جمعيتشناسى است؛ به عنوان مثال درباره ابهر آمده است: «اين ده ابهر چند محله است كه اسامى آنها و جمعيت آنها از اين قرار است: محله خلجآباد و نسقچى چهارصد و پنجاه خانوار، محله علما و سادات پنجاه خانوار و...». يا در شرح چاپارخانههايى كه تا رسيدن به قفقاز از آنها عبور كرده و فواصلشان از هم مىخوانيم: «چند چاپارخانه كه تا ولاد قفقاز عوض شد، از اين قرار است: اول كدا ار چهارده ورس و نيم، دويى كوبى و...».
شگفت اين كه، در ضيافتهايى كه به افتخار ناصرالدين شاه در كشورهاى اروپا برگزار مىشد، در معرفى بزرگان مدعو، احساس و استنباط خود را چه خوب و چه بد بر زبان آورده است: «اين زن، زن پير بدگل متعفّنى است؛ امّا جواهرهاى قيمتى، مرواريدهاى بزرگ عالى...». در نگارش بعضى عبارات ركيك و دور از ادب كه البته شمارش نسبتاً اندك است، چنان بىپرواست كه به ناچار از آوردن آن در كتاب خوددارى و به جاى آنان نقطه گذاشته شده است. گو اين كه در آن روزگار، استعمال اين گونه عبارات، به اندازهى امروز مشمئز كننده نبوده است؛ زيرا رسالهها و كتابهاى مشتمل بر لطيفهگويى و طنزسرايى و حكايت خندهدارى كه از آن زمانها باقى مانده، نشان مىدهد كاربرد عباراتى كه امروز بىادبانه تلقى مىشود، در گذشته رايج كوچه و بازار و مايهى تفريح خاطرها بوده است.
تأسف اين جا است كه تمام يادداشتها، بيان يك سلسله رويدادهاى عادّى و معمولى است؛ همواره سخن از خوبى يا بدى هوا، آمدن يا نيامدن باران، برف و بوران، باد و طوفان، خوبى و بدى راه، جلوهگرى گلها در حاشيهى جادهها و بيابانها و باغها، جستوخيز در كوهها و تپّهها در تعقيب رنگ و پلنگ و ببر و كفتار و ميش و قوچ و خرگوش و مانند اينها با توصيف مضحكهآميز دولتمردان و همراهان در شكارگاه است. يادداشتهاى او در گشت و گذار در كشورهاى اروپايى نيز بيان شكوه و جلال كاخها، كارخانهها، شگفتىهاى صنعت و وضعيّت سر و گردن بانوان زيباى فرنگ چه در مراسم استقبال و چه در ضيافتها و مهمانىهاى بسيار باشكوه مىباشد. امّا در سراسر اين يادداشتها، سخنى از مسائل مملكتدارى و معضلات و مشكلاتى كه گريبانگير او و كشورش بوده است، نيست. بىترديد، چه در سفر و چه در حضر، همواره با مشكلاتى سهمگين مواجه بوده است؛ امّا كوچكترين اشارهاى به آنها نكرده؛ در حالى كه در همين سفر سوم، مذاكرات مهمّى صورت گرفته و تعهداتى شده است كه نتايج آن بعد از اين سفر آشكار شده، مانند واقعهى رژى و اعطاى امتياز لاتارى و غيره.
وى در اين سفر، در صحنهى سياست جهان آن روز با نوابغى روبرو شده كه از بازيگران برجستهى تاريخ جهان بودهاند؛ امّا كوچكترين اشارهاى به آنها نكرده است.
از اين كاستى بزرگ كه بگذريم، دورنمايى روشن و آشكار از زندگى خصوصى خود با تمام جلوههاى آن، از بانوان حرم و خواجگان دربار و دولتمردانى كه سمت ملازمت دائمى داشتند، به دست داده، آينهاى بىغبار و راستگو ساخته و پرداخته كه چهرهى شاه و دربار پادشاهى و درباريان و زندگانى عمومى و خصوصى، حتّى حالت مزاجى روحى همه را اعم از مرد و زن، به وضوح نشان مىدهد. وى در توصيف مناظر و جوامع، قدرت تحسين برانگيزى داشته است؛ مثلاً هنگامى كه در مجارستان وصف طبيعت آن كشور را باز مىگويد، گويى خواننده خود، حاضر و ناظر در آنجاست و واقعيت را تماشا مىكند.
وضعيت كتاب
در ابتداى اثر، فهرست مندرجات آمده است. در بخش پايانى كتاب نيز فهرست اشياء خريدارى شده، شرح نامدارانى كه همراه شاه بودهاند يا به مناسبت ذكر از آنان شده است، نمونه دستخطها و اسناد و فهرست اعلام آمده است.
منابع مقاله
1- مقدمه و متن كتاب
2- معرفى كتاب، مجله گنجينه اسناد، زمستان 1373، شماره 16، ص 117 تا 118