ابن بطه، عبیدالله بن محمد
نام | |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | |
اساتید | [[ | ]]
[[ | ]]؛ |
برخی آثار | [[ ]]
[[ ]] |
کد مؤلف | AUTHORCODE17781AUTHORCODE |
ابوعبدالله عبیدالله بن محمد بن بَطّه عُکبَری (304-387ق/917-997م)، متکلم، فقیه و محدث حنبلى و صاحب آثار متعدد، از جمله کتاب «الشرح و الإبانة على أصول السنة و الديانة».
نسب
نسبت وی به عتبة بن فرقد، صحابى پیامبر اکرم(ص) میرسد.
تولد
او در سال 304ق، در عکبرا (شهر کوچکى در حومه بغداد)، به دنیا آمد.
تحصیلات و اساتید
ابن بطه، در کودکى برای کسب علم راهى بغداد شد. بر اساس اطلاعاتی که خطیب و ذهبى میدهند، ظاهراً وی پس از تحصیل در بغداد، به بصره، شام، مکه و اردبیل رفته و در حدود 345ق، به بغداد مراجعت کرده است، اما چنانکه از بررسى احوال مشایخ و شاگردانش برمیآید، در آن شهر چندان اقامت نکرد و حدود 40 سال آخر زندگى خود را در زادگاهش عکبرا گذراند.
ابن بطه و کلام
ابن بطه در مباحث کلامى صرفاً به کتاب و سنت، چنانکه روش اسلاف وی بوده، تکیه دارد و تفکر حنبلى را با تعصب شدید طرح میکند و در فصل اول کتاب «ابانه»، لبه تیز حملات خود را متوجه مخالفین بهخصوص شیعه نموده است، حتى فصل دوم این کتاب که با هدف تبیین معتقدات تألیف شده است، جنبه جدلى دارد و بهطور کلی با توجه به همین خصیصه در کلام ابن بطه، درک بهتر آن مستلزم مقایسه کتاب «ابانه» او با آثار مخالفین معاصرش، مانند استغاثه ابوالقاسم کوفى امامى، خواهد بود. ابن بطه یکى از شخصیتهای برجسته جنبشى است که در سده 4ق/10م، پدید آمد و هدف آن دفاع از ابوبکر، عمر، عثمان و نیز معاویه و کلاً آن دسته از اصحاب پیامبر(ص) بوده که مورد بیمهری شیعیان بودهاند؛ مثلاً وی از نخستین کسانى است که معاویه را با لقب خالالمؤمنین یاد کرده است.
شگفت اینکه او حتى مردم را از تحقیق در وقایعى نظیر دو جنگ جمل و صفین نهى کرده است. ابن بطه بهرغم نقل و نقد عقاید مخالفان، در زمینه آرای فرق مختلف اسلامى چندان مطلع نبوده است؛ مثلاً از قول معتزله میگوید که مرتکب صغیره کافر است؛ حالآنکه معتزله حتى مرتکب کبیره را هم «کافر» نمیدانند، بلکه چنین کسى به اعتقاد آنان «فاسق» است. بهطور کلی ابن بطه فرق اسلامى را بهصورتى آشفته ذکر کرده؛ چنانکه برخى از مشاهیر معتزله، چون: ابوبکر اصم، ابن ابىدؤاد را در عداد جهمیه ذکر کرده و هشام فوطى و فضیل رقاشى را در عداد شیعه آورده است.
ابن بطه و فقه
ذهبى او را در فقه امام دانسته است و حتى گفتهاند که وی در 15 سالگى فتوا داده است. وی نزد فقهای نامور حنبلى چون ابوبکر نجاد و ابوبکر عبدالعزیز معروف به غلام خلال درس خوانده و فقیه برجسته حنبلى ابوعبدالله بن حامد از شاگردانش بوده است. بااینحال آرای ابن بطه انعکاس وسیعى در فقه حنبلى نداشته است. نگاهى به فصل سوم «ابانه» و نیز عناوین آثار فقهى مفقود وی نشاندهنده حالت جدلى او در فقه است. او اوامر موجود در کتاب و سنت را به واجب و مستحب تقسیم نکرده و در چند مسئله اختلافى بین فقهای حنبلى، موضع معقولتر را اتخاذ کرده است؛ مثل: عدم استحباب نکاح برای فرد فاقد رغبت، منع از اجبار دختر صغیر به ازدواج، حکم به بدعت بودن طلاق ثلاث و...
ابن بطه و حدیث
سند روایات ابن بطه از زمان خود او مورد طعن مخالفان قرار گرفته و ابن جوزی حنبلى به نقض این ایرادها پرداخته است. علمای غیر حنبلى پس از ابن بطه، در عین احترام به شخصیت او، وی را در حدیث ضعیف دانستهاند، اما بعضى از نقدها و توضیحات او در مورد برخى احادیث، نشاندهنده وسعت اطلاعات او در این فن است. از مشایخ بنام وی میتوان عبدالله بن محمد بغوی، ابوبکر بن ابىداوود سجستانى و ابوذر بن باغندی را ذکر کرد. از روات و شاگردان معروف وی نیز میتوان حافظ ابونعیم اصفهانى و ابوالفتح بن ابىالفوارس را نام برد. ابوعلى حسن بن شهاب عکبری نیز از شاگردان خاص ابن بطه است که تقریباً یگانه راوی کتاب «ابانه» اوست. ابن بطه در مکه با ابوبکر آجری، مؤلف «كتاب الشريعة» آشنا شد و با وی باب مکاتبه را گشود.
ابن بطه و مسائل اجتماعى
در سده 4ق/10م، بر اثر بروز برخى وقایع تاریخى، مانند تأسیس خلافت فاطمى در مصر و فعال شدن داعیان اسماعیلى، مانند ابوحاتم رازی صاحب کتاب «أعلام النبوة» در شرق و قدرت یافتن شرفای بغداد همچون شریف ابواحمد موسوی که از سوی خلیفه عباسى به نقابت طالبیان بغداد منصوب شده بود و از همه مهمتر ورود آلبویه به بغداد و ضعف عمومى خلافت عباسى، قدرت مذهب شیعه رو به فزونی نهاد و رقیب عمده مذهب حنبلى شد که متعاقب آن برخوردهایى که گاهى خشونتآمیز بود، بین پیروان این دو مذهب رخ داد و حتى برخى از متفکران حنبلى، همچون مروزی و بربهاری نقش مؤثری در این برخوردها داشتهاند. در چنین احوالى بود که ابن بطه نیز با مخالفان مذهبى خود به مقابله تند برخاست و حتى بسیاری از آنان را تکفیر کرد و مهدور الدم دانست. احتمالاً به همین جهت بوده که وی از طرف حکومت بغداد که عوامل آلبویه در آن نفوذ زیادی داشتند، تحت تعقیب قرار گرفت و این امر سبب شد که ابن بطه از بغداد خارج شود و در عکبرا انزوا گزیند. وی ضمن اینکه بهعنوان یک اصل، اطاعت از حاکم را میپذیرد و حتى قائل به یک رشته اختیارات برای حاکم میشود، درعینحال در مسئله رابطه بین حاکم و رعیت نمیتواند یک راه حل عملى ارائه کند. وی گاه برخى از اعمال حکام را مورد نکوهش قرار میدهد، از قبیل مخالفت با شکنجه زندانیان برای گرفتن اعتراف. او دانشمندان اهل سنت را به جهت سکوت آنان در برابر برخى بدعتها سرزنش کرده است. ابن بطه نهتنها از بدعتهای مذهبى، بلکه از بىبندوباریهای اجتماعى و رواج خرافات در میان مردم سخت آزردهخاطر بود و اساساً کتاب «ابانه» را به سبب مشاهده انواع مختلف بدعتها در جامعه تألیف کرده است.
آثار
ابن بطه افزون بر 100 تألیف داشته که تنها نام برخى از آنها بر ما معلوم است:
آثار چاپى
- الشرح و الإبانة على أصول السنة و الديانة (ابانه کوچک)؛
- جزء في الكلام على مسألة الخلع.
آثار خطى
- الإبانة (بزرگ)؛
- جزء یا حدیث که نسخ آن در دوبلین و دمشق یافت میشود[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: پاکتچی، احمد، ج3، ص126-127
منابع مقاله
پاکتچى، احمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374ش.