كتاب الحيوان
كتاب الحيوان | |
---|---|
پدیدآوران | [[ ]] ( ) |
کد کنگره | |
كتاب الحيوان، یکی از آثار مشهور و بزرگ جاحظ است که میتوان آن را دائرةالمعارفی نهتنها مشتمل بر جانورشناسی، که گنجینهای بزرگ در زمینه «ادب» هم بشمار آورد.
محمد باسل عیون سود، بر آن حاشیه زده است.
جاحظ «كتاب الحيوان»، را در 7 مجلد نگاشت و آن را پیش از 233ق/ 848م، به محمد بن عبدالملک زَیّات، وزیر معتصم (حکومت 218-227ق) و الواثق (حکومت 227-237ق)، اهدا کرد. ازاینرو میتوان گفت این اثر در زمره آخرین تألیفات جاحظ بشمار میرود.
ساختار
این نسخه از کتاب، حاوی مقدمه و متن کتاب در 2233 شماره است. هر شماره دارای عنوانی خاص و در ذیل آن مطالبی مناسب با آن عنوان بیان شده است.
گزارش محتوا
جاحظ در «كتاب الحيوان»، تنها درباره حیوانات سخن نمیگوید و در بسیاری موارد برخلاف انتظار، به برخی از دانشها چون متافیزیک، جامعهشناسی، تئوریهای روانشناسی، سیر تکاملی گونهها و تأثیرات آبوهوا بر حیوانات نیز میپردازد. او در این کتاب میکوشد با بیان وحدت طبیعت ثابت کند که همه اجزای تشکیلدهنده طبیعت از کوچکترین ذره تا بزرگترین آنها در بیان حکمت خداوند برابرند و به همین سبب تنها به بررسی حیوانات بزرگ نپرداخته، بلکه پژوهش درباره حیوانات کوچک را هم فرو نگذاشته است. او اعتقاد دارد خلق هر موجودی در عالم هدفمند است؛ حتى حیواناتی که ظاهراً زیان میرسانند، مانند عقرب و مار.
عنوان «كتاب الحيوان»، در دورانی که دانشهای یونانی سیلوار به زبان عربی جاری بود، بیدرنگ خواننده را به یاد «كتاب الحيوان» ارسطو میاندازد. این موضوع چنان نظر دانشمندان عرب را به خود جلب کرد که بارها به بررسی آن همت گماشتند. ظاهراً طه حاجری نخستین کسی بود که به این کار اقدام کرد.
از مجموعه آثاری که در موضوع منقولات جاحظ از ارسطو در «كتاب الحيوان»، چاپ شده، چنین برمیآید که جاحظ گاه عیناً سخنان ارسطو را نقل کرده، گاه سخنانی مشابه سخنان او آورده و گاه به نام او نکاتی نقل کرده است که در آثار ارسطو یافت نمیشود.
جلد اول با مقدمهای طولانی آغاز میشود و در آن جاحظ نخست به انتقاداتی که به بیش از 40 اثر او شده است، پاسخ میدهد. این بخش ما را با فهرستی متنوع و ارزشمند از آثار جاحظ که پیش از «الحيوان» تدوین شدهاند، آشنا میکند. در پایان این بخش، جاحظ انتقادهای واردشده به «الحيوان» را مطرح میکند و فواید و ویژگیهای کتاب را برمیشمارد و از کتاب خود سخت دفاع و آن را اثری جامع معرفی میکند که همه گروهها و طبقات مردم میتوانند از آن بهره ببرند. تقسیم کائنات به بیجان و جاندار، کواکب، زمین و عناصر تشکیلدهنده آن، انواع پرندگان، آبزیان، تقسیمبندی جانداران به فصیح (انسان) و اعجم (هر حیوان صاحب صوتی که مفهوم صوت او را همجنس آن درک میکند)، حکمت خداوند در آفرینش جهان، بیان و اقسام آن، فطرت و غریزه حیوانات، از مباحثی است که در مقدمه جای گرفتهاند. در اینجا جاحظ بار دیگر سراغ «كتاب الحيوان» و دفاع از آن میرود و درک این کتاب را منوط به مطالعه دقیق آن میداند و آمیختن مباحث جدی و غیر جدی در این کتاب را توجیه میکند و پس از اشاره به فواید کتاب، خود به فایده آن به شکل عام میپردازد. وی پس از بیان ضرورت همزیستی، به مباحثی کاملاً نو در ادب میپردازد، مانند خط و انواع آن حتى سنگنبشته، سرودههای شاعران درباره خط و رابطه آن با تمدن، فضیلت قلم، فضیلت کتاب و کتابت و سخن دانشمندان در این خصوص، فضیلت آموزش، تاریخ شعر عربی و محال بودن ترجمه آن، ارزش ترجمه، شرایط مترجم، دشواری تصحیح کتاب، تعریف ایجاز و اطناب (اسهاب)، شعر برخی شاعران درباره کتاب و بار دیگر سخن از فواید کتاب و بهکارگیری کتابت در امور دین و دنیا و وراثت کتب.
مؤلف سرانجام به سگ میپردازد. در این میان انبوهی عنوان خواندنی دیگر مییابیم که بهآسانی قابل طبقهبندی نیستند. مثلاً در بخشی به چند واژه جاهلی که دیگر در عصر اسلامی بهکار نمیروند، اشاره میکند، مانند اتاوه (مالیات)، الحُملان و المَکس (رشوه) و یا تعبیراتی چون «انْعم صباحا»، «انعم ظلاما» و «أبيتَ اللعنَ» و در جایی دیگر چند واژه را که در سنتهای اسلامی به وجود آمدند و ناچار بر جاهلیان نامعروف بود، معرفی میکند، مانند مُخَضْرم، منافق، مشرک، کافر، تیمُّم و نیز سخنانی که نخستین بار از پیامبر(ص) شنیده شده و حکم ضربالمثل یافته است، چون: «كلُّ الصيدِ في جَوْفِ الفَرا» و «لا يُلْسع المؤمنُ مِنْ جُحْرٍ مرَّتين». جلد اول کتاب، با سخن در باب هجای سگ پایان مییابد.
جلد دوم، با احتجاج صاحب سگ بهوسیله اشعار معروف و امثال سائره آغاز میشود. این جزء در واقع تکمیلکننده سخن درباره سگ است. البته در این میان با برخی از سرودهها، حکایات و حوادث شگفتانگیز دیگر نیز مواجه میشویم. اساساً جاحظ در «الحيوان» از ارائه فصلهای طولانی خودداری کرده است تا به ادعای خود، مبادا سبب ملالت خواننده شود و ازاینرو آنها را با قرآن، حدیث، شعر و امثال درآمیخته است. سخن از خروس موضوع دیگری است که جاحظ بدان روی میآورد و سرانجام جلد دوم «الحيوان» با عنوان «سهل بن هارون و ديكه» تمام میشود.
در مجلد سوم کتاب، جاحظ به وصف کبوتر، مگس، کلاغ، هدهد، کرکس و خفاش میپردازد و در این میان با مجموعهای از حکایتها، نمونههای شعری با موضوعات گوناگون و داستانهای کوتاه برمیخوریم.
جلد چهارم کتاب به مورچه، میمون، خوک، مار و شترمرغ نر اختصاص دارد. جاحظ در این مجلد از کتاب خود به انواع آتش نزد عربها و غیر عربها و ادیان گوناگون نیز اشاره دارد.
جلد پنجم «الحيوان»، به دو بخش تقسیم میگردد: بخش اول، تکمیل بحث درباره آتش است. آنگاه در فصلی با عنوان «في المجاز و التشبيه بالأكل»، آیه شریفه اِنَّ الَّذينَ یَأكُلُونَ أَمْوالَ اليَتامى ظُلْماً (نساء: 10) را تفسیر میکند. موضوع بعدی رنگها و انواع آنهاست. او اعتقاد دارد که همه رنگها برگرفته از دو رنگ سیاه و سفید است. جاحظ پس از پرداختن به آب، بار دیگر به آتش میپردازد و سپس فصلی را به مدایحی که درباره نصارا، یهود و مجوس گفته شده است، اختصاص میدهد. بخش دوم کتاب، سخن درباره حیواناتی از قبیل موش، گربه، عقرب، شپش، ساس، عنکبوت و قورباغه است و سرانجام، پس از بیان وجوه فضیلت انسان بر دیگر حیوانات و ارائه فصلی درباره کوکر و با ذکر نوادر، احادیث و اشعار این بخش نیز پایان مییابد.
جلد ششم با اشاره به موضوعاتی که در مجلدات پیشین بیان شده است، آغاز میگردد. سپس به سوسمار و ویژگیهای آن اشاره دارد. آنگاه به تفسیر قصیده حکم بن عمر بَهْرانی و نیز دو قصیده بِشر بن مُعتَمِر که در باب شگفتیهای حیوانات سروده شده است، میپردازد. در این میان بخش قابل توجهی از کتاب به کسانی که ادعا کردهاند، غولها را دیدهاند و صدای جنینان را شنیدهاند و نیز سخن در باب جن اختصاص داده شده است. جاحظ پس از فراغت از این مباحث، اندکی درباره خرگوش سخن میگوید. آنگاه اشعار بسیاری درباره حیوانات وحشی و حشرات ارائه میدهد. سپس ناگهان به قضیه ثار (خونبها) نزد اعراب و ترس میپردازد و از وَرَل (نوعی سوسمار) و پلنگ سخن میگوید. جلد ششم، مانند مجلد پیشین با نوادر و اشعار و احادیث پایان مییابد.
آخرین مجلد «كتاب الحيوان» که کمحجمترین آنها نیز هست، با سخن درباره احساس انواع حیوانات آغاز میگردد. این جلد از کتاب جاحظ از انگیزهها و دلایلی سخن میگوید که او را به نگارش «الحيوان» واداشته است و آن بیان حکمت خداوند و قدرت بیپایان او در خلق حیوانات و پرده برداشتن و کشف ویژگیها، شگفتیها و رازهای آنهاست. در این جلد، اطلاعاتی درباره فیل و زرافه و حیواناتی از این قبیل میتوان یافت. جایگاه حیوانات را از نقطهنظر اعتقادی در جامعه آن زمان در عراق نیز که میراث پیشینیان است، میتوان از انگیزههای جاحظ برای نگاشتن «الحيوان» دانست.
ظاهراً جاحظ در نظر داشته است که مجلدات دیگری به کتاب خود بیفزاید، اما این مهلت را نیافته است. وی خود به کمبودهای اثرش آگاه است و همین آگاهی او را در جایجای کتاب به پوزشخواهی واداشته است. جاحظ به ازهمگسیختگی و عدم وحدت تألیف در «الحيوان» اشاره میکند و سبب آن را بیماری، سالخوردگی و حجم بسیار کتاب میداند؛ حالآنکه پیشازاین دیدیم که وی انبوهی مطالب کتاب را موجب خستگی خواننده دانسته بود. او پیوسته میکوشد خوانندگانش را خشنود نگاه دارد و به همین سبب در کتاب نقشهای گوناگون بازی میکند؛ گاه ادیبی است که در پی علم و ادب است و گاه یک معتزلی است که به جدل و مناظره میپردازد. او برخلاف گذشتگانش که به یک یا دو شاخه از دانش میپرداختند، کوشیده است دائرةالمعارفی از انواع علوم پدید آورد و برای این کار روشهای تئوری، تجربی و عقلگرایی را بهکار بسته است. او تردید را وسیلهای برای دستیافتن به حقیقت قرار میدهد و نقد علمی را بدان میافزاید.
با توجه به وسعت اطلاعات ارائهشده در «كتاب الحيوان»، باید گفت جاحظ از منابع بسیاری بهره برده است که از جمله آنها میتوان به تألیفات ارسطو و جالینوس اشاره کرد. گفتنی است که جاحظ در نگارش «كتاب الحيوان»، متهم به سرقت از «كتاب الحيوان» ارسطو و حکمتها و اشعاری است که مدائنی در باب منافع حیوانات نقل کرده است.
اصل تنازع بقا از موضوعات زیستمحیطی است که جاحظ در جایجای «الحيوان»، آن را توضیح میدهد. وی زنجیره غذایی را نیز برای نخستین بار مورد بحث قرار میدهد؛ مثلاً میگوید: پشهها و مگسها میتوانند روی حیواناتی سختپوست بنشینند و از خون آنها تغذیه کنند و آنها خود شکار حیوانات دیگر میشوند. جاحظ در «كتاب الحيوان»، به نظریه خلقالساعه (پیدایش خودبهخودی موجود زنده از ماده غیر زنده) نیز اشاره دارد. وی همچنین در این کتاب به تأثیر محیط بر شکل ظاهری موجودات زنده، مثلاً رنگ پوست (جبرگرایی محیطی) اشاره میکند. افزون بر اینها «الحيوان» گنجینهای از امثال سائره درباره حیوانات است[۱].
وضعیت کتاب
بخش اعظم جلد هفتم کتاب، به فهارس فنی اختصاص یافته است.
در پایان برخی از جلدهای کتاب، فهرست محتویات آن جلد بهصورت مختصر آمده است.
توضیح کلمات و اصطلاحات مشکل، منابع آیات، روایات، اقوال، اشعار و... در پاورقیها آمده است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- فرزانه، بابک، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1388.
وابستهها
- ↑ ر.ک: فرزانه، بابک، ج17، ص215-216