مکتبهای نسبیگرایی اخلاقی از یونان باستان تا دوران معاصر
مکتبهای نسبی گرایی اخلاقی از یونان باستان تا دوران معاصر | |
---|---|
پدیدآوران | محمدی، مسلم (نویسنده) |
ناشر | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1389 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-09-0506-7 |
موضوع | اخلاق - فلسفه - تاریخ نسبیت (اخلاق) |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BJ 37 /م3م7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مکتبهای نسبیگرایی اخلاقی از یونان باستان تا دوران معاصر، اثر مسلم محمدى، به زبان فارسى و مشتمل بر بررسى برخى مكاتب فكرى - فلسفى است كه باورهاى ارزشى بشر را تا سرحد بىثباتى كشاندهاند.
احمد عابدى در مقدمهاى كه بر اين كتاب نگاشته، چنين مرقوم نموده است:
«كتاب حاضر از جهت قلم، شيوا، عالمانه و محققانه است و سبک نگارش، موضوع، استقصاى مباحث و نقد و بررسى آن، راهنماى بسيار خوبى براى پژوهشگران اين عرصه است».
ساختار
كتاب، مشتمل بر مقدمه احمد عابدى، مباحث مقدماتى و هفت فصل است. مؤلف، در بيان مطالب و مباحث كتاب از آيات و روايات استفاده نموده است.
گزارش محتوا
درباره محتوا و ويژگىهاى اين كتاب، توجه به نكات زير مفيد است:
- نسبىگرايى اخلاقى؛ يعنى هيچيك از اصول و آموزههاى اخلاقى، حسن و قبح ذاتى و حقيقى ندارند؛ ازاينرو، عواملى مانند زمان، مكان، سليقه، قرارداد، عقل، عرف يا شرع در آنها تأثيرگذار بوده و آنها را دستخوش تغيير خواهد كرد؛ به بيان ديگر، نسبىگرايى نگرشى است كه بنا بر آن، هيچ حقيقت مطلقى وجود ندارد و داورىها و آرمانهاى ما وابسته به عوامل اجتماعى، تاريخى و شخصىاند.[۱]
- كتاب، در پى آن است تا برخى از مكاتب فكرى - فلسفى كه باورهاى ارزشى انسان را تا سرحد نسبىگرايى و بىثباتى مىكشانند، مورد بررسى و پژوهش قرار بدهد. همچنين در اين تحقيق، بيان مىشود كه توجه به بعدى از ابعاد وجودى انسان و ناديده انگاشتن ديگر زواياى فردى و اجتماعى او، راه را براى هرگونه نظريهپردازى اخلاقى و بايد و نبايدهاى ارزشى غير جازم فراهم مىآورد.[۲]
- قبل از شروع فصول كتاب، مباحث مقدماتى بيان شده كه تبيين اهداف و زواياى گوناگون بحث را در بر دارد. در اين بخش، اين مطالب بيان گرديده است: تبيين موضوع؛ ضرورت موضوع؛ پيشينه تحقيق؛ سؤالهاى تحقيق؛ فرضيه تحقيق؛ عنوانبندى تحقيق.
- فصل اول كتاب، كليات است. در اين فصل، به تعريف مفاهيم و واژههاى اخلاقى پرداخته شده است. در پايان اين فصل، نگاهى گذرا به تاريخچه بحث و انواع نسبىگرايى اخلاقى و نقد و داورى آنها افكنده شده است.
- برخى از تعاريف بيان شده در اين فصل:
- «اخلاق، جمع خُلق يا خُلُق و به معناى مجموعهاى از سرشت و سجيههاى باطنى است... خُلق در معناى مصطلح، هر نوع صفت مثبت يا منفى پايدار در انسان است كه موجب صدور برخى افعال بدون انديشه و تأمل مىگردد».[۳]
- «واقعگرايى اخلاقى يا رئاليسم اخلاقى به اين معناست كه اصول و ارزشهاى اخلاقى بهصورت مستقل از آدمى وجود دارند؛ در مقابل، غير واقعگرايى است».[۴]
- فصل دوم، در مورد علت پيدايش سفسطه بحث مىكند، سپس افكار گرگياس و پروتاگوراس بيان مىگردد و مورد نقد و بررسى قرار مىگيرد.
- مؤلف در اين مورد چنين بيان مىكند:
- «نخستين نسبيتگرايى كه سفسطه را با او و او را با سفسطه مىشناسند، پروتاگوراس است كه پيش از همه سوفسطاييان، حتى گرگياس مورد نظر بوده است».[۵]
- فصل سوم و چهارم، پيرامون نظريات بزرگان مىباشد و از اولين تجربهگرا؛ يعنى ويليام اكام شروع مىگردد، نظرات طرفداران او مانند فرانسيس بيكن، جان لاک و جورج باركلى توضيح داده مىشود و به ديويد هيوم ختم مىگردد.
- همچنين دو نظريه عقل عملى و نظرى كانت و افراط و تفريط صورتگرفته در آنها ذكر و بررسى مىشود.
- محور بحث فصل پنجم، هرمنوتيك فلسفى است:
- «هرمنوتيك فلسفى از جمله مكتبهاى فكرى و فلسفى جهان معاصر است كه فراز و نشيبهاى فراوانى را در طول تاريخ خود ديده است. هرمنوتيك، همواره ارتباط وثيقى با آموزههاى دينى و اخلاقى داشته است و در مجموع از آن بهعنوان ابزارى براى تفسير و تأويل مفاهيم متافیزیکى استفاده مىشده كه اين وجه مشترك هرمنوتيك، از عهد يونان باستان تا عصر روشنگرى و رنسانس بوده است...».[۶]
- در فصل ششم، جامعهگرايى دوركيم و تأثير آن بر مفاهيم ماوراءالطبيعى، بهويژه باورهاى اخلاقى بررسى مىشود. برخى از مطالبى كه در اين فصل بحث مىشود عبارت است از:
- جامعه چيست؟؛ محوريت و اصالت جامعه؛ اخلاق جامعه؛ جامعه فراتر از اخلاق و دين؛ جامعه برتر از اخلاق؛ جامعه فراتر از دين؛ جامعه از منظر انديشمندان مسلمان.
- مؤلف، در فصل هفتم پيرامون غير واقعگرايى اخلاقى برخى از روشنفكران مسلمان سخن مىگويد.
- «غير واقعگرايى بهعنوان يكى از شاخصترين و برجستهترين ملاكهاى تمايز نگرشهاى مختلف اخلاقى، همواره معركه آراى نظرات فيلسوفان اخلاق بوده است؛ ازهمينرو، در تقسيم مكتبهاى اخلاقى آنها را به دو گروه واقعگرا و غير واقعگرا تقسيم مىكنند».[۷]
مطالب ديگرى كه در بخش پايانى، مورد بررسى قرار مىگيرد، به اين شرح است:
رابطه هست و بايد در قرآن؛ ناپايدارى اخلاقيات؛ رابطه هست و بايد؛ بىمحتوا شدن اخلاقى؛ عقلگرايى؛ خدامركزى؛ غير واقعگرايى و اشاعره و...
وضعيت كتاب
فهرست مطالب و موضوعات، در ابتداى كتاب بيان شده است. فهرست كتب، تحت عنوان «كتابنامه»، در پايان نقل شده است. فهرست آيات قرآن، روايات، اعلام و موضوعات كتاب در انتها بيان گرديده است. توضيحات و منابع، در پاورقى بيان شده است. در پايان، ملخص موضوع كتاب، به عربى در چند سطر آورده شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.