پندهای هدایتگر
پندهاى هدايتگر، ترجمه «نصيحة لإخواننا علماء نجد» نوشته عالم سنى يوسف بن سيد هاشم رفاعى است كه به قلم محمد غيب غلامى به فارسى ترجمه شده است.
| پندهای هدایت گر | |
|---|---|
| پدیدآوران | غیب غلامی، محمد (مترجم) رفاعی، یوسف بن هاشم (نویسنده) |
| عنوانهای دیگر | ترجمه نصیحه لاخواننا علماء نجد نصیحة لإخواننا علماء نجد. فارسی |
| ناشر | مشعر |
| مکان نشر | تهران - ایران |
| سال نشر | 1387 ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-964-540-153-3 |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مؤلف با ديدگاه عقيدتى و انگيزه شخصى خود اين نصايح را به رشته تحرير درآورده است و براى ما كه از نظر فكرى داراى طرز تفكر خاص بر مبناى مذهب اهلبيت(ع) مىباشيم تنها در يك جهت داراى اهميت مىباشد و آن جنبه ارشادى و هدايت وهابيت مىباشد كه مترجم را بر آن داشته كه آن را ترجمه كند و در اختيار علاقهمندان قرار دهد[۱].
ساختار
كتاب، مشتمل است بر مقدمه مترجم، مقدمهاى از دكتر «محمد سعيد رمضان بوطى» و مطالب رساله مزبور.
اين رساله كوتاه كه در 57 بند تنظيم شده، حاكى از نكات بسيار دقيق و عميق مىباشد؛ كه اگر در عمل به سنت پيامبر عظيمالشأن اسلام(ص) به آنها توجه مىگرديد، بهيقين چهره دنياى اسلام در جهان كنونى شكل ديگرى داشته و مسلمانان به پشتوانه تعاليم عالى سنت نبوى داراى افتخارات بيشترى بودند[۲].
گزارش محتوا
اين كتاب بهعنوان نصيحت و خيرخواهى، عالمان وهابى را به شكلى خاص مورد نصيحت قرار داده و آنها را به موارد تخلفات دينى و سوء برداشت از سنّت نبوى يادآورى كرده است. مترجم درباره ترجمه كتاب چنين مىنويسد: «طبيعى است كه از آنجايى كه در طرز تفكر مؤلف، نوعى گرايش به تصوف ديده مىشود و تا حدودى با وهابيت بدين خاطر درگير شده است، اگرچه ضرورتى در ترجمه آن موارد، به نظر نمىرسيد، ولى از باب رعايت امانت ترجمه نموده و در پاورقىها موارد لازم را تذكر دادهايم؛ همانطورىكه در مواردى هم احساس مىگرديد كه مطالب نياز به توضيح بيشتر دارد؛ آن را نيز توضيح دادهايم و با علامت [] مشخص كردهايم»[۳].
رمضان بوطى در مقدمهاش درباره كتاب مىنويسد: «نصايح برادر يوسف الرفاعى را از اول تا آخر با ميزان دلايل شرعى و منابع و مآخذ آن سنجيدم، ديدم نهتنها تمامى مطالب آن با دلايل و احكام شرعى مطابق مىباشد، بلكه زبان حال تمامى علماى اسلام است كه بر مبناى قرآن و سنّت و روش علماى گذشته ارشاد و راهنمايى مىنمايند[۴].
وى در بخش ديگرى از مقدمه مىنويسد: «آنچه را كه ما به آن رسيدهايم اين است كه در شريعت اسلامى كارهايى را كه علماى وهابى به آن اقدام نمودهاند مشروعيت نداشته و صحيح نمىباشد. من مىگويم چگونه علماى وهابى بدون در نظر گرفتن نظرات ديگر علماى بلاد اسلامى به اين امور تن دادهاند و بدون مشورت و يا نظرخواهى و مساعدت آنان بدان اقدام نمودهاند؛ درحالىكه از قديمالايام تمامى شئون اسلامى با مشاركت و هميارى انجام مىگرفته است»[۵].
در ادامه به دو مورد از كارهاى نامشروع وهابيت اشاره مىشود:
- شما با سركشى و تجسّس در زندگى مردم، كسانى را كه مجلس جشن ميلاد پيامبر اسلام(ص) را برپا كردهاند، دستگير نموده و مجازات مىنماييد؛ درحالىكه برخلاف برداشت و سوء ظن شما به مسلمانان، نهتنها در اين مجالس هيچگونه منكرى ملاحظه نمىشود، بلكه علاوه بر تعظيم شعائر دينى و تجليل و تكريم از پيامبر عظيمالشأن و اسوه بودن آن حضرت و تشويق و ترغيب به دستورات او برگزار مىگردد؛ اين در حالى است كه شما هيچگاه به مجالس لهو و لعب و موسيقى لهوى و ديگر مظاهر فسق و فجور اعتراض و جلوگيرى نمىكنيد. شما اين دو را چگونه ارزيابى و سنجش مىنماييد؟ آيا بهخاطر رضايت و خوشحالى فاسقين جايز است به مؤمنين و دوستداران پيامبر اسلام اهانت گردد[۶].
- به اسم دين و شريعت، احكام و فتاواى فراوانى را در قتل مخالفين خود صادر نموديد و قتل آنان را مستند به ارتكاب امور غيرشرعى، مثل سحر و جادو نموديد؛ بدون اينكه تفاوتى بين ساحره و متخصصين بيمارىهاى روحى و روانى گذاشته باشيد. شما اجراى احكام را فقط مخصوص فتاواى خود دانسته و به اين وسيله خون بسيارى از افراد را بدون هيچ مجوّز شرعى، بر زمين ريختيد! مگر نشنيدهايد كه خداوند مىفرمايد: «و لا تقتلوا النفس التي حرم الله إلا بالحق»[۷]؛ «انسانى را كه خداوند او را محترم شمرده به قتل نرسانيد، مگر براى اجراى حق». و پيامبر عظيمالشأن فرمود: «اوّلين چيزى كه در روز قيامت به آن رسيدگى مىشود خون و قتل است». پس در مقابل شبهات توقف و درنگ نماييد؛ از روزى بترسيد كه در آن روز از شما انتقام گرفته مىشود[۸].
نویسنده در ادامه به يازده كتاب زيارت كه توسط علماى اهل سنت تأليف شده بههمراه اطلاعات مختصرى از آنها اشاره كرده كه از آن جمله است: «شفاء السقام في زيارة خير الأنام» از عبدالكافى سبکى(م 756ق)، «إتحاف الزائر و إطراف المقيم للسائر» از ابن عساكر و «رفع المنارة لتخريج أحاديث التوسل و الزيارة» از فاضل محدث المسند الشيخ محمود سعيد ممدوح[۹].
وهابيت جلوگيرى از بناى بر قبور و تسويه قبور را مستند به رواياتى مىكنند كه نویسنده در آخرين مباحث كتاب به نقد و بررسى آنها پرداخته است[۱۰].
رفاعى در خاتمه كتاب، حكام و كارگزاران عربستان و بهخصوص خادم الحرمين شريفين را به دوستى و اتحاد با ساير مسلمانان دعوت كرده است[۱۱].
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب و آدرس منابع و توضيح برخى الفاظ و اصطلاحات در پاورقى صفحات ذكر شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.