الشيخ الأنصاري رائد النهضة العلمية الحديثة

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

الشيخ الأنصاري رائد النهضة العلمية الحديثة، اثر آیت‌الله جعفر سبحانی، گزارشی است از زندگی، احوال آثار و آرای «شیخ مرتضی انصاری»، از علمای شیعه در قرن سیزدهم قمری.

‏الشيخ الأنصاري
الشيخ الأنصاري رائد النهضة العلمية الحديثة
پدیدآورانسبحاني تبريزي، جعفر (نویسنده)
عنوان‌های دیگررائد النهضة العلمية الحديثة
ناشرمؤسسة الإمام الصادق عليه السلام
مکان نشرايران - قم
سال نشر1382ش , 1424ق
شابک964-357-079-7
موضوعانصاري، مرتضي بن محمد امين، 1214 - 1281ق. - سرگذشت نامه

فقيهان شيعه - سرگذشتنامه

مجتهدان و علما - سرگذشت نامه
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏س‎‏2 153/5 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب که پژوهشی است در زندگی شیخ و افکار او درباره احیای اجتهاد در فقه شیعه، در پنج بخش کلی، تنظیم شده است. در بخش انتهایی کتاب، به رفتار و شخصیت عرفانی و سیاسی وی، اشاره گردیده است.

نویسنده در این کتاب، ابتدا با‌ بیان‌ مسائلی‌ درباره اجتهاد، اجتهاد در عصر امام باقر(ع) و صادق‌(ع) را‌ بررسی و رمز بقای فقه شیعه را پویا بودن اجتهاد دانسته است. سپس با اشاره به مسئله اخبار و اخباری‌گری به‌ زندگی‌ و شخصیت‌ و ابتکارات شیخ در فقه و اصول پرداخته و هریک از‌ موارد و اصولی را که شیخ در علم اصول تأسیس کرده، بیان نموده و در پایان، استادان، شاگردان و سجایای اخلاقی وی‌ را‌ بیان‌ کرده است[۱].

گزارش محتوا

در مقدمه، به موضوع کتاب و دعوت جوانان به شناخت علمای گذشته که ذخایر علمی تمدن اسلامی می‌باشند، اشاره شده است[۲].

نویسنده در بخش نخست، ابتدا به سفارش پیامبر(ص) درباره ثقلین اشاره نموده[۳] و سپس ضمن نگاهی به مسئله اجتهاد در عصر باقرین(ع)[۴]، اجتهاد را رمز خلود و جاودانگی دین دانسته[۵] و سپس به تشرح مراحل فقه شیعی، پرداخته است که عبارتند از:

  1. افتا به‌واسطه نقل روایات به‌همراه اسناد آنها[۶].
  2. تجرید متون از اسانید[۷].
  3. تفریع و استخراج فروع از اصول[۸].

در بخش دوم، ابتدا به موضوع اخباری‌گری و نقش محمدامین استرآبادی در آن و نقد کتاب «الفكر السلفي عند الشيعة» پرداخته شده[۹] و سپس اساس و اصولی که اخباری‌گری بر آنها بنا نهاده شده، توضیح و تشریح گردیده و مورد نقد، قرار گرفته است. این اصول عبارتند از:

  1. عدم حجیت ظواهر کتاب[۱۰].
  2. ادعای قطعیت احادیث کتب اربعه[۱۱].
  3. انکار حجیت عقل در مجال استنباط احکام[۱۲].

بخش سوم، به تشریح زندگانی و شخصیت شیخ انصاری و پرداختن به فرازهایی از زندگی ایشان، از جمله هجرت ایشان از دزفول به عراق در سال 1240ق[۱۳]، سفرهای علمی ایشان به بلاد مختلف جهان اسلام از جمله بروجرد، کاشان و مشهد مقدس[۱۴]، انتخاب ایشان برای زعامت دینی از طرف صاحب جواهر[۱۵]، کلمات و ثنای علما و بزرگان در حق وی از جمله شیخ نراقی، شیخ علی کاشف‌الغطاء (متوفی 1251ق)، سید حسین بروجردی (متوفی 1267ق)، محدث نوری (متوفی 1320ق)، ابوالمحاسن محمد بن داود (متوفی 1308ق)، شیخ حسن مامقانی (متوفی 1323ق)، محقق خراسانی (متوفی 1329ق)، سید محسن امین (متوفی 1373ق) و دکتر عبدالرزاق مصری سنهوری مؤلف کتاب «الوسيط»[۱۶] و تألیفات و تصنیفات ایشان که از جمله آنها عبارتند از: رساله‌هایی در ارث، تقیه، تیمم، خمس، قاعده الضرر و الضرار، قضاء از میت، مواسعه و مضایقه، تسامح در ادله سنن، قاعده من ملک، علم رجال، قرعه و کتبی مانند «الفرائد» معروف به «الرسائل»، متاجر معروف به «المكاسب»، «مطارح الأنظار» و «رسالة في الاجتهاد و التقليد»[۱۷].

در بخش چهارم، به ابتکارات شیخ انصاری در دو حوزه فقه و اصول، اشاره شده است که عبارتند از:

  1. عقد بحثی اصولی برای قطع؛
  2. کفایت شک در حجیت، برای عدم حجیت؛
  3. تقسیم حالات مکلف به اقسام سه‌گانه؛
  4. تبیین مجاری اصول چهارگانه عملیه (برائت، احتیاط، تخییر و استصحاب)؛
  5. شیوه‌ای جدید برای ادله اجتهادی و فقاهتی؛
  6. ابتکارات وی در استصحاب؛
  7. ابتکار وی در تمییز اصل مثبت از غیر مثبت؛
  8. ابتکار وی در استصحاب تعلیقی؛
  9. استصحاب حکم مخصص؛
  10. ابتکار وی در باب تعادل و تراجیح[۱۸].

در این بخش همچنین به معرفی اساتید و شاگردان شیخ انصاری نیز پرداخته شده است که عبارتند از:

  1. اساتید:
    1. سید محمد مجاهد؛
    2. شریف‌العلماء مازندرانی؛
    3. شیخ موسی کاشف‌الغطاء؛
    4. مولی احمد نراقی[۱۹].
  2. شاگردان:
    1. میرزا محمدحسن شیرازی؛
    2. میرزا حبیب‌الله رشتی؛
    3. سید حسین کوه‌کمری؛
    4. میرزا محمدحسن آشتیانی؛
    5. شیخ حسین نجم‌آبادی طهرانی؛
    6. میرزا حسین خلیلی[۲۰].

بخش آخر، به بیان خلقیات و سجایای اخلاقی شیخ انصاری اختصاص یافته و در محورهای زیر، بدان پرداخته شده است:

  1. تورع در قبول مرجعیت؛
  2. تواضع؛
  3. دفاع از کرامت علما؛
  4. سلوک و عرفان؛
  5. بعد سیاسی و اجتماعی[۲۱].

وضعیت کتاب

فهرست مطالب کتاب، در انتهای آن آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع[۲۲]، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است[۲۳].

پانویس

  1. ر.ک: بی‌نام، ص246
  2. ر.ک: مقدمه، ص5-‌6
  3. ر.ک: متن کتاب، ص7
  4. ر.ک: همان، ص10
  5. ر.ک: همان، ص14
  6. ر.ک: همان، ص15
  7. ر.ک: همان، ص16
  8. ر.ک: همان، ص17
  9. ر.ک: همان، ص25-‌28
  10. ر.ک: همان، ص35
  11. ر.ک: همان، ص39
  12. ر.ک: همان، ص40
  13. ر.ک: همان، ص49-52
  14. ر.ک: همان، ص52-‌53
  15. ر.ک: همان، ص54
  16. همان، ص56-60
  17. ر.ک: همان، ص61
  18. ر.ک: همان، ص67-‌72
  19. ر.ک: همان، ص76-‌78
  20. ر.ک: همان، ص79-‌84
  21. ر.ک: همان، ص86-‌91
  22. ر.ک: پاورقی، ص17
  23. ر.ک: همان، ص23

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. بی‌نام، «فقه و اصول»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کتاب‌های اسلامی، تابستان 1382، ‌شماره 13 ‏(16 صفحه، ‌از 239 تا 254).


وابسته‌ها