بستی خطابی، حمد بن محمد

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    NUR14160.jpg
    نام
    نام‌های دیگر
    نام پدر
    متولد


    محل تولد
    رحلت
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE14160AUTHORCODE

    ابوسلیمان حمد بن محمد بن ابراهیم بن خطاب بستی خطابی (۳۱۹/۳۱۷-۳۸۶/۳۸۸ق)، محدث، فقیه و لغت‌شناس قرن چهارم هجری و از شاگردان ابن اعرابی و صاحب کتاب «غريب الحديث» است.

    نام و نسب

    هرچند در بیشتر منابع، نام وی حمد آمده، اما ثعالبی و یاقوت حموی، به نقل از ابوعبیده هروی که شاگرد خطابی بوده، نام وی را احمد ذکر کرده‌اند و در برخی منابع نیز با همین نام از او یاد شده است. البته یاقوت حموی و سبکی تصریح کرده‌اند که نام درست خطابی، حمد است. خطابی خود به این اختلاف اشاره کرده و نام صحیح خویش را حمد بیان کرده، اما چون به احمد شهرت یافته بوده، آن را ناپسند ندانسته است. ضبط نام حمْد نیز در منابع به دو صورت حَمَد و حَمد آمده است؛ هرچند در بیشتر آن‌ها نام او را حَمْد نگاشته‌اند[۱].

    درباره سبب نسبت وی به خطابی اختلاف هست؛ برخی زید بن خطاب بستی را جد او می‌دانند. بعضی وی را از نسل زید بن خطاب ‌بن نقیل عدوی، برادر خلیفه دوم، ذکر کرده‌اند، اما در این انتساب، تردید جدی وجود دارد. ظاهرا صاغانی (متوفی ۶۵۰) تنها کسی است که اطلاع بیشتری درباره خطابی و اجداد او داشته و نام برخی از اجداد خطابی را ذکر کرده؛ از جمله ابنوی هزاربنده، که نامش حاکی از ایرانی و نیشابوری بودن او است. باتلی، یادآور شده که مقصود از خطابی به‌صورت مطلق، حمدبن محمدبن ابراهیم خطابی است[۲].

    سال تولد

    خطابی در سال ۳۱۹ در شهر بست به دنیا آمد. درباره سال تولد وی اختلاف اندکی در منابع وجود دارد. برخی سال ولادت او را ۳۱۷ق و بعضی ۳۱۹ق، ذکر کرده‌اند[۳].

    سفر

    خطابی پس از گذراندن تحصیلات اولیه در زادگاهش به شهرهایی چون مکه، بغداد، بصره و نیشابور سفر کرد و به سماع حدیث از محدثان بزرگ آن مناطق پرداخت، تا آنجا که ذهبی او را رحال وصف کرده است؛ هرچند از فهرست استادان وی مشخص است که خطابی عمده تحصیلات خود را در نیشابور گذرانده که در روزگار وی یکی از مهم‌ترین مراکز علمی جهان اسلام بود. حاکم نیشابوری در تاریخ نیشابور از اقامت چند ساله خطابی در نیشابور سخن گفته و اشاره کرده که در آن مدت، خطابی به روایت حدیث از مشایخ خود پرداخته است. خطابی برخی از آثار خود چون «معالم‌ السنن»، «غريب ‌الحديث»، «شرح ‌الأسماء الحُسنی»، «العُزلة» و «الغُنية عن‌الكلام و أهله» را در نیشابور نگاشت[۴].

    اساتید

    خطابی نزد بسیاری به تحصیل علوم مختلف پرداخت. برخی استادان مشهور او در حدیث عبارتند از:

    1. ابوسعید احمد بن محمد، مشهور به ابن ‌اعرابی (متوفی ۳۴۰ق) که خطابی ظاهرا در سفر حج در مکه از وی سنن ابوداوود را سماع کرد.
    2. ابوبکر محمد بن بکر بن داسه بصری (متوفی ۳۴۶ق)، از راویان مشهور سنن ابوداوود که در بصره ساکن بود و خطابی کتاب سنن را از او نیز روایت کرد.
    3. ابوبکر احمدبن ابراهیم اسماعیلی (متوفی ۳۷۱ق)، از بزرگان و محدثان مشهور جرجان.
    4. ابوالعباس محمدبن یعقوب اصم (متوفی ۳۴۶ق)، از عالمان و محدثان نامور نیشابور[۵].

    خطابی نزد محمدبن علی قفال چاچی (متوفی ۳۶۵ق)، از سرامدآن فقه شافعی در خراسان و حسن ‌بن ابی‌هریره بغدادی (متوفی ۳۴۵ق)، سرآمد فقیهان شافعی بغداد، فقه شافعی را فراگرفت و خود نیز آرایی ویژه داشت. سعد بن عبدالله ‌بن بریک، آرای فقهی خطابی را در کتاب «الاختيارات الفقهية للإمام الخطابي» گرد آورده است. علاوه بر این، خطابی نزد ابوعمر محمد بن عبدالواحد، مشهور به غلام ثعلب (متوفی ۳۴۵ق) و ابومنصور محمد بن احمد ازهری (متوفی ۳۷۰ق)، به فراگیری علم لغت پرداخت[۶].

    شاگردان

    وی شاگردان فراوانی داشت، از جمله حاکم نیشابوری، ابوحامد احمد بن محمد اسفراینی (متوفی ۴۰۶ق)، ابوعبید احمد بن محمد هروی (متوفی ۴۰۱ق) و عبدالغافر بن اسماعیل فارسی (متوفی ۴۴۸ق)[۷].

    گرایش به اهل حدیث

    از نظر کلامی، وی همچون برخی از شافعیان، به اهل حدیث گرایش داشت و کتاب «الغنية عن الكلام و أهله» را در دفاع از عقاید اهل حدیث و نقد شیوه متکلمان، با بهره‌گیری از احادیث و نگاه اهل حدیث نگاشته است. کتاب «الغنية» از منابع ابن تیمیه در «درء تعارض العقل و النقل» و سیوطی در کتاب «صون المنطق و الكلام عن فن المنطق و الکلام» بوده است. خطابی در کتاب «شعار الدين»، با همین رویکرد به بحث از مسائل کلامی و نقد متکلمان در طرح مباحث عقلی پرداخته است. حسن بن عبدالرحمان علوی در «الإمام الخطابي و منهجه في العقيدة»، به‌تفصیل به بیان دیدگاه خطابی که همچون اهل حدیث بوده، پرداخته است. اما شهرت اصلی وی در دانش لغت است. وی شاعری متبحر نیز بود و نمونه‌ایی از اشعارش در منابع نقل شده است[۸].

    وفات

    خطابی پس از سفرهای متعدد به زادگاه خود بازگشت و همان‌ جا درگذشت. در سال وفات او اختلاف هست؛ برخی آن را ۳۸۶ق و اغلب ۳۸۸ق، ذکر کرده‌اند. یاقوت حموی اطلاع بیشتری درباره مکان درگذشت وی ارائه کرده که ظاهرا برگرفته از کتاب تاریخ هرات فامی است که نسخه‌ای از آن را در اختیار داشت. یاقوت حموی محل درگذشت خطابی را رباطی در بست و در حاشیه رودخانه هیرمند/ هلمند (در متن به‌خطا هندمند) ذکر کرده است. ابوبکر عبدالله ‌بن ابراهیم حنبلی، شعری در رثای او سروده که یاقوت حموی آن را نقل کرده است. برای دیگر اشعار در مرثیه او به کتاب باتلی مراجعه شود. بسیاری از عالمان به مدح خطابی پرداخته و از او به‌بزرگی یاد کرده‌اند؛ از جمله ثعالبی و ابن خلکان که او را در وجوه بسیاری، ابوعبید قاسم‌ بن سلام زمان خویش معرفی کرده‌اند. خطابی همچون بیشتر عالمان اهل‌ سنت، حجیت خبر واحد را پذیرفته است. وی همچنین نقل روایات نبوی را بدون اسناد و اطمینان از صحت آن جایز نمی‌داند. او را یکی از نخستین کسانی می‌دانند که حدیث را به سه گونه صحیح، حسن و ضعیف تقسیم کرده است[۹].

    آثار

    خطابی آثار بسیاری در حوزه‌های مختلف علوم اسلامی نگاشته که از همان زمان شهرت یافته و محل مراجعه عالمان بوده است. آثار او از دو جنبه پراهمیت است: یکی، اثرگذاری در کتب پس از خود و دیگری، رویکرد نقادانه وی به سنت دوره خویش. این آثار عبارتند از:

    1. إصلاح غلط‌ المحدثين؛
    2. شأن‌ الدعاء؛
    3. كتاب العزلة؛
    4. غريب‌ الحديث (این اثر، کتاب مهم و بسیار مشهور خطابی است که از منابع مهم در موضوع خود بشمار می‌رود)؛
    5. معالم‌ السنن؛
    6. أعلام‌ الحديث؛
    7. رسالة في إعجاز القرآن[۱۰].

    خطابی از برخی تألیفات دیگر خود که تاکنون نسخی از آن‌ها به دست نیامده، در ضمن آثارش یاد کرده؛ از جمله «مسألة في ابن ‌الصياد» که وی در «أعلام الحديث» از این کتاب که احتمالا در حد رساله‌ای بوده، سخن گفته است[۱۱].

    پانویس

    1. ر.ک: باقری، حمید، ج15، ص616
    2. ر.ک: همان، ص617
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان، ص617-‌618
    9. ر.ک: همان، ص618
    10. ر.ک: همان، ص618-‌620
    11. ر.ک: همان، ص620-‌621

    منابع مقاله

    باقری، حمید، «دانشنامه جهان اسلام»، ج15، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1390.


    وابسته‌ها