شبر، سید عبدالله
نام | شبر، عبدالله |
---|---|
نامهای دیگر | آلشبر، عبدالله
شبر، عبدالله بن محمدرضا عبدالله شبر مجلسی سوم |
نام پدر | |
متولد | 1188ق |
محل تولد | |
رحلت | 1242ق |
اساتید | |
برخی آثار | تسلیة الفؤاد في بیان الموت و المعاد |
کد مؤلف | AUTHORCODE01789AUTHORCODE |
سيد عبدالله شبر حسينى كاظمى در سال 1188 هجرى قمرى در نجف اشرف ديده به جهان گشود.
او يكى از پر بارترين درختان گسترۀ دانش و ادب است. دانشوران نسبت ايشان را به امام زينالعابدين عليهالسلام رساندهاند.
پدرش سيد محمدرضا را بواسطۀ نماز استسقاى معروفى كه در زمان سعيد پاشا يكى از سلاطين عثمانى خواند «صاحب الدعوة المستجابة» مىخواندند.
يكى از شاگردان سيد عبدالله، سيماى استاد بزرگ خود را چنين ترسيم كرده است:
«... او مردى ميان قامت و فربه بوده چهرهاى مهسا و نورانى داشت كه با محاسنى مشكى زينت مىيافت. هنگامى كه بينندهاى به چهرهاش مىنگريست و گفتار دل انگيزش را مىشنيد، ديگر نمىتوانست از او جدا شود...»
فرزندان
ثمرۀ زندگى ايشان در محدودۀ خانوادهاش بنابر آنچه در دست است شش فرزند پسر بوده كه از آن جملهاند:
- سيد حسين شبر، كه مدّتها در شبه قارۀ هند به تبليغ آئين اسلام مشغول بود.
- سيد جعفر شبر كه سالها در اصفهان زيسته و شرحى متين بر كتاب شرائع الإسلام از خويش به يادگار گذاشته است.
ارتباط با فرزانگان
از جمله افرادى كه سيد عبدالله شبر ارتباط بسيار نزدیک با آنان داشت، جناب سيد محسن بن حسن بن مرتضى كاظمى اعرجى بود.
سيد عبدالله بعد از فوت پدر فرزانهاش سيد محمدرضا، ارتباط خود را با علامه، سيد محسن اعرجى بيشتر كرد. گرچه سابقۀ آشنايى سيد عبدالله با جناب اعرجى به ايام حيات پدر مرحومش برمىگردد، اما مكارم اخلاقى فراوان أعرجى و کتابهاى گرانسنگى چون «المحصول في الأصول» و «الوافي في شرح الوافية» و «سلالة الاجتهاد» كه سيد عبدالله از وى مطالعه كرده بود، هر يك به گونهاى در ارتباط بيشتر او با سيد محسن أعرجى مؤثر افتاد.
تبحّر در تأليف
علاقه و پشتكار بسيار در تأليف و تصنيف كتب در زمينههاى مختلف علوم اسلامى سبب گشته بود وى در عصر خود به مجلسى ثانى مشهور شود. خود ايشان نقل فرموده است كه:
«همانا زيادى تأليفاتم از توجه و عنايت امام موسى بن جعفر عليهالسلام است، آنگاه كه آن امام همام را در خواب ديدم، پس او قلمى به من عطا كرد و فرمود: بنويس! و از آن زمان بود كه در نوشتن موفقيتهائى بدست آوردم و هر آنچه از من بروز كند از بركت اين قلم است.»
مرجعيت
با مرگ فقيه بزرگ، سيد محسن أعرجى در سال 1227 هجرى قمرى، و در پى آن، رحلت مرجع نامور شيعه، شيخ محمد جعفر کاشفالغطاء در سال 1228 هجرى قمرى، دلهاى پيروان خاندان پيامبر در عراق بسوى سيد عبدالله متوجّه شد.
پس از اين دو واقعۀ اسف بار، كم كم شهرت سيد عبدالله شبر عراق را فرا گرفت تا آنجا كه او در 43 سالگى مرجعيتى فراگير يافت.
ايشان علاوه بر تصدى مرجعيت و صدور فتوا و ديدار مريدان، از انجام رسالت سنگينش كه همان تأليف بود غافل نگشت.
بارها ديده مىشد كه ايشان كنار پيروانش نشسته و سخنان آنان را گوش مىداد و در همان زمان قلم بر كاغذ كشانده و مطالب ژرف فقهى، اخلاقى، قرآنى و اعتقادى را با استدلالهايى متين مرقوم مىفرمود.
شتاب وى در نگاشتن به اندازهاى بود كه نويسندگان استخدام شده براى پاکنويس آثارش به او نمىرسيدند. ايشان خود در آخر بعضى از مصنفاتش چنين مىنگارد:
«هنگام عشاء شروع كردم به كتابت و در نيمههاى شب بپايان رسانيدم.»
كلام بزرگان
صاحبان بصيرت او را عالمى مؤيد و سيدى نجيب و معتمد، محدثى سترگ، فقيهى متبحر و آگاه، عالمى ربّانى و از أعيان فضلاء دانستهاند.
علامه محمد جعفر نجفى (مشهور به کاشفالغطاء) علاوه بر نوشتن اجازهاى در تأييد صلاحيت علمى و معنوى سيد عبدالله، زمانى كه كتاب گرانمايۀ حق اليقين را مشاهده كرد در مقدمهاش به عنوان تقريظ چنين نگاشت:
«... بى ترديد چيزى پديد آوردهاى كه فرزانگان را در شگفتى فرو خواهد برد و دانشوران علوم عقلى و نقلى در برابرش فروتنى خواهند كرد. كتابى پديد آوردهاى كه مشكلات مسائل را مىگشايد و حقيقت را با استدلالها و گواهان درست ثابت مىكند.
شتاب مكن كه بىترديد تا بلندترين پلههاى پيشرفت بالا رفتهاى. آرامتر گام بردار كه از مطالب مهم چيزى ناگشوده باقى نمانده است. تو براى دانش شهرى بنياد نهادهاى، ساختمانش را چنان پى افكنده، بالا بردى كه به سينۀ سپهر رساندى. البته هيچ جاى شگفتى نيست، زيرا تو از خاندانى هستى كه بر هفت آسمان فراز آمدند. فرزند بزرگمردى هستى كه به جايگاه تجلّى سرزمينهايى كه فراوان از خير بهره مىبرند نزدیک شده، به گونهاى كه ميان او و آن تجليگاه تنها به اندازۀ فاصلۀ دو كمان يا كمتر، از نظر معنوى فاصله بود.
پس اينك بىآنكه پرهيزگارى تو را باز دارد، در حالى كه حق دارى و راست مىگويى، بگو: من هر چند در روزگار خويش ديرتر از ديگران پاى به گيتى نهادهام، ولى گوهرى آوردهام كه هيچ يك از مردم نتوانستند مانند آن پديد آورند.»
اساتيد و مشايخ روايى
سيد عبدالله از محضر بزرگان فراوانى بهره برده كه از آن جملهاند:
- اولين استاد سيد عبدالله شبر پدرش سيد محمدرضا شبر بود كه در كاظمين از ايشان درس مىآموخت.
- علامه سيد محسن أعرجى
- شيخ جعفر نجفى، کاشفالغطاء
- امير سيد على طباطبائى، صاحب الرياض
- شيخ احمد بن زينالدين أحسائى
- شيخ اسدالله كاظمى
- ميرزا محمد مهدى شهرستانى
- ميرزا ابوالقاسم قمى، صاحب قوانين
شاگردان
از جمله پرورش يافتگان محضر پر بركت علامۀ شبر مىتوان به:
- شيخ عبدالنبى كاظمى، صاحب تكملة الرجال
- سيد على بن سيد محمد أمين
- ملا محمد على تبريزى
- شيخ محمدرضا زينالعابدين بن شيخ بهاءالدين
- ملا محمود خويى
- شيخ احمد بن محمد على بن عباس بلاغى
- شيخ محمداسماعيل خالصى
- شيخ مهدى و شيخ اسماعيل پسران شيخ اسدالله تسترى
- شيخ محمد جعفر رجيلى
- سيد محمد على بن سيد كاظم بن سيد محسن، صاحب المحصول
- شيخ حسن بن محفوظ عاملى
- سيد هاشم بن سيد راضى بن سيد حسن أعرجى حسينى كاظمى، اشاره كرد.
تأليفات
آیتالله شبر در اثر كثرت تأليفات به مجلسى ثانى مشهور شده است.
برخى تأليفات آن بزرگوار عبارتند از:
- الأصول الأصلية (القواعد المستنبطة من الآيات و الأخبار)
- أنيس الزائر
- تفسير قرآن كريم
- أدب سلوكالدين و الدنيا
- البرهان المبين
- الحق اليقين في أصولالدين
- الأربعون حديثاً
- تحفة الزائر
- كشف الحجاب عن الدعاء المستجات (شرح دعاى سمات)
- إرشاد المستبصر
- الجوهرة المضيئة
- شرح الزيارة الجامعة
- الاستخارات
- زاد العارفين
- شرح طب الرضا عليهالسلام
- أسرار العبادات
- زبدة الدليل
- مصابيح الظلام في شرح مفاتيح شرائع الإسلام
- أخلاق
- صفوة التفاسير
- أصولالدين
- صلاح العابدين
- أعمال الشهور و السنين
- طب الأئمة عليهمالسلام
- أعمال اليوم و الليلة و الأسبوع و بعض أدعية الحوادث و العادات
- نخبة الشرحين (شرح نهجالبلاغه)
- الانفتاحية (در علم اصول)
- الوجيز (در تفسير)
- الأنوار الساطعة في العلوم الأربعة (معارف، أخلاق، عجائب مخلوقات، فقه)
- رسالة في الطهارة و الصلوة
- أنيس الذاكرين
- رسالة في عمل اليوم و الليلة
وفات
علامۀ بزرگوار، آیتالله سيد عبدالله شبر در مشهد كاظمين، در ماه رجب سال 1242 هجرى قمرى وفات نمود و جهانى را در ماتم خويش فرو برد.
وابستهها
الأصول الأصلیة و القواعد الشرعیة
تسلیة الفؤاد في بیان الموت و المعاد
الجوهر الثمين في تفسير الكتاب المبين
سواطع الألهام في تفسیر کلام الملک العلام
مصابیح الانوار فی حل مشکلات الاخبار
بنیادهای اخلاق اسلامی (ترجمه الاخلاق)
مصابيح الأنوار في حل مشکلات الأخبار
الأنوار اللامعة في شرح الزيارة الجامعة