في رحاب أهلالبيت(ع): أسطورة تحريف القرآن
أسطورة تحريف القرآن | |
---|---|
پدیدآوران | حصيني موسوي، عبدالرحيم (نویسنده) مجمع جهاني اهل بيت عليهم السلام. گروه پژوهش و پاسخ به شبهات (نویسنده) |
ناشر | مجمع جهاني اهل بيت عليهم السلام. مرکز چاپ و نشر |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | 1426ق |
چاپ | 2 |
شابک | 964-8686-71-8 |
موضوع | اسلام - مسايل متفرقه |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
في رحاب أهلالبيت(ع): أسطورة تحريف القرآن، جلد سیویکم از مجموعه کتابچههایى است در چهل مجلد که موضوعات مختلف کلامى، فقهى و تاریخى و قرآنى را مورد بررسى قرار داده است. سید عبدالرحیم موسوى و یک گروه تحقیقى، تدوین و تنظیم این مجموعه را به انجام رساندهاند.
اثر حاضر، مباحث مربوط به تحریف قرآن را در خود جای داده است.
ساختار
کتاب با پیشگفتار گروه تحقیق و تدوین (كلمة المجتمع)، آغاز گردیده و مطالب در یک مقدمه و دو قسم و هر قسم در چندین مبحث، ساماندهی شده است.
گزارش محتوا
در پیشگفتار گروه تحقیق، به موضوع کتاب و اهمیت آن، اشاره شده است[۱].
در ابتدای کتاب، ضمن اشاره به کلامی از حضرت علی(ع) در توصیف قرآن کریم، به این نکته اشاره گردیده است که طبق اعتقاد مسلمانان، قرآن کتابی است که باطل در آن راهی نداشته و مصون از خطا و اشتباه است، اما برخی شبهه تحریف شدن آن را مطرح نمودهاند[۲].
در قسمت اول، به بررسی عوامل صیانت قرآن کریم از تحریف، پرداخته شده است. این بحث، در پنج نکته زیر، پیگیری شده است:
- سطح علاقه و ارتباط امت اسلامی با قرآن کریم: قرآن کریم از ابتدای نزول، تغییراتی ریشهای در زندگی انسان مسلمان ایجاد کرد؛ هم از جهت فرهنگی هم از جهت روحی و هم از جهت اجتماعی. بهگونهای که انسان بهراحتی درمییابد که این کتاب بزرگ، نتیجه تفکرات و تمدن بشری نبوده، بلکه کتابی الهی است که تغایر و تناقضی در آیات آن، وجود ندارد[۳].
- تصدی الهی نسبت به حفظ قرآن کریم و صیانت آن از تحریف: از جمله موارد استدلال علما و محققین بر عدم وقوع تحریف در قرآن کریم، آیات و شواهدی از قرآن کریم میباشد که در این زمینه، نازل شده است که عبارتند از:
- آیه 9 سوره حجر: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (بىتردید، ما این قرآن را بهتدریج نازل کردهایم و قطعاً نگهبان آن خواهیم بود).
- آیه 41 و 42 سوره فصلت: ...وَ إِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لاَ يأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَينِ يدَيهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ (و بهراستى که آن کتابى ارجمند است، از پیش روى آن و از پشت سرش باطل بهسویش نمىآید وحى [نامه] اى است از حکیمى ستوده [صفات]).
- آیات 16 تا 19 سوره قیامت: لاَ تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَينَا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ثُمَّ إِنَّ عَلَينَا بَيانَهُ (زبانت را [در هنگام وحى] زود به حرکت درنیاور تا در خواندن [قرآن] شتابزدگى به خرج دهى؛ در حقیقت گردآوردن و خواندن آن بر [عهده] ماست؛ پس چون آن را برخواندیم [همانگونه] خواندن آن را دنبال کن؛ سپس توضیح آن [نیز] برعهده ماست) [۴]. در ادامه این مبحث، به بررسی و بحث پیرامون مناقشاتی که پیرامون این آیات وارد شده، پرداخته شده است[۵].
- تلاش پیامبر(ص) برای صیانت قرآن از تحریف: پیامبر(ص)، اهتمام ویژهای به قضیه حفظ قرآن از تحریف داشتند که میتوان این تلاش را در برخی از امور زیر، مشاهده نمود:
- ترغیب بر تلاوت و حفظ قرآن؛
- تدوین قرآن و سفارش ایشان به نوشتن آیات بهوسیله کاتبان؛
- جمعآوری قرآن در زمان پیامبر(ص) [۶].
- سنت نبوی، تأکیدکننده سلامت قرآن از تحریف میباشد: از جمله ادله صیانت قرآن کریم از تحریف از دیدگاه مکتب اهلبیت(ع)، مسئله عرض احادیث وارده از ائمه(ع) بر قرآن موجود در صورت تعارض آنها با یکدیگر – بلکه مطلق احادیث - و اخذ به روایت مطابق با قرآن و رها کردن مخالف با آن میباشد که همین مقیاس قرار دادن قرآن برای تشخیص صدق و کذب روایات، دلیلی بر مصون بودن آن از تحریف میباشد[۷].
- مراقبت مسلمانان و دقت و اهتمام آنان در حفظ قرآن کریم: در این قسمت، به مواردی از دقت مسلمانان در حفظ قرآن کریم، اشاره شده است[۸].
در قسمت دوم کتاب، در نه بحث زیر، به بررسی موضوع تحریف قرآن کریم پرداخته شده است: در بحث نخست، معنای لغوی و اصطلاحی تحریف، مورد بررسی قرار گرفته است. تحریف در لغت به معنای اماله و عدول شیء از موضع و جایگاه خود، به موضع و جایگاهی دیگر است، اما در اصطلاح، در معانی زیر استعمال شده است:
- تحریف ترتیبی: انتقال آیه از مکان خود به مکانی دیگر.
- تحریف معنوی: حمل لفظ بر معانی بعیدی که ربطی به ظاهر آن ندارد، بههمراه مخالفت با تفسیر مشهور آن.
- تحریف لفظی: که خود دارای اقسام زیر است:
- تحریف حروف یا حرکات.
- تحریف کلمات.
- تحریف آیات و سور.
- تحریف بهواسطه اضافه چیزی به قرآن.
- تحریف بهواسطه نقصان و کم کردن آیات یا سور[۹].
در مبحث دوم، به تصریح علما و اندیشمندان مسلمان به سلامت قرآن کریم از تحریف، اشاره شده است که از جمله آنها، میتوان از شیخ صدوق (متوفی 381ق)، شیخ مفید (متوفی 413ق)، سید مرتضی علمالهدی (متوفی 436ق)، شیخ طوسی (متوفی 460ق)، شیخ طبرسی (متوفی 548ق)، ابن طاووس حلی (متوفی 664ق)، علامه حلی (متوفی 726ق)، زینالدین بیاضی عاملی (متوفی 877ق)، عبدالعالی کرکی عاملی (متوفی 940ق)، شیخ فتحالله کاشانی (متوفی 988ق)، نورالله تستری (متوفی 1019ق)، بهاءالدین عاملی (متوفی 1030ق) و فیض کاشانی (متوفی 1019ق)، نام برد[۱۰].
در مبحث سوم، از منظر مذاهب اسلامی، به موضوع تحریف، نگریسته شده است و دیدگاه و نظرات علمای مذاهب مختلف، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است[۱۱].
در بحث چهارم، به مواردی از روایات تحریف در کتب اهل سنت و جوابی که به آنها داده شده، اشاره گردیده است. این روایات، در دو قسم بررسی شده است: الف)- روایاتی که سور یا آیاتی را ذکر کرده و گمان کردهاند که آنها جزء قرآن بوده و سپس حذف گردیده و یا تلاوت آنها نسخ شده است. ب)- روایاتی که دلالت بر خطا، لحن و یا تغییر دارند[۱۲].
برخی از روایات نیز در کتب امامیه وجود دارد که به ادعای بعضی ظهور در نقصان یا دلالت بر آن دارند. این روایات در بحث پنجم، بررسی شده و تفاسیر و تأویلاتی که پیرامون آنها مطرح گردیده، ذکر شده است[۱۳].
در بحث ششم، به ذکر تصریحاتی از ائمه(ع) مبنی بر اینکه قرآن موجود در میان مسلمانان، خود همان قرآنی است که بر پیامبر(ص) نازل گردیده و نیز به ذکر تشویق و ترغیب ایشان نسبت به ارتباط با قرآن موجود، پرداخته شده است[۱۴].
در بحث هفتم، به بررسی انگیزهها و اهداف مغرضانه موجود در ورای شبهه تحریف قرآن کریم پرداخته شده[۱۵] و در بحث هشتم و نهم، خلاصه موضع و دیدگاه اسلامی نسبت به قرآن و نیز موضع و دیدگاه مکتب اهلبیت(ع) نسبت به آن، بهخوبی تشریح و تبیین شده است[۱۶].
در پایان کتاب، به نمونههایی از اسرائیلیات موجود در تفسایر مسلمانان، اشاره گردیده[۱۷] و سپس به ذکر نتیجه و خلاصه مباحث کتاب، پرداخته شده است[۱۸].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها به ذکر منابع پرداخته شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: كلمة المجتمع، ص7-9
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص11-12
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص13
- ↑ ر.ک: همان، ص15-17
- ↑ ر.ک: همان، ص18-20
- ↑ ر.ک: همان، ص20-24
- ↑ ر.ک: همان، ص24
- ↑ ر.ک: همان، ص26-28
- ↑ ر.ک: همان، ص29-32
- ↑ ر.ک: همان، ص32-46
- ↑ ر.ک: همان، ص46-54
- ↑ ر.ک: همان، ص54-74
- ↑ ر.ک: همان، ص74
- ↑ ر.ک: همان، ص82
- ↑ ر.ک: همان، ص90
- ↑ ر.ک: همان، ص101-119
- ↑ ر.ک: همان، ص119
- ↑ ر.ک: همان، ص121
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.