الخصائص

    از ویکی‌نور
    الخصائص
    الخصائص
    پدیدآورانابن جنی، عثمان بن جنی (نویسنده) هنداوی، عبدالحمید (محقق)
    ناشردار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1429 ق یا 2008 م
    چاپ3
    موضوعزبان عربی - نحو
    زبانعربی
    تعداد جلد3
    کد کنگره
    ‏PJ‎‏ ‎‏6151‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏خ‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الخصائص تألیف ابوالفتح عثمان معروف به ابن جنى (متوفى 392ق) كه در آن اصول علم نحو بر پايه اصول فقه و كلام، اصل و منشأ زبان و آواشناسى مورد بررسى قرار گرفته است. كتاب در دو جلد منتشر شده است.

    ساختار

    كتاب مشتمل بر مقدمه‌اى به قلم محقق، دكتر عبدالحميد هنداوى، مقدمه‌اى به قلم مؤلف و162 باب است. مؤلف در نگارش كتاب روش حنفيه در اصول فقه را پيش گرفته است. بيشتر ابتكارات و نوآورى‌هاى او بر پايه قياس استوار است و به همين جهت مدعى است كه بسيارى از مسائل نحوى را بر اساس موازين اصول و كلام بنا نهاده است و خود او مى‌گويد كه هيچ يك از علماى بصره و كوفه پيش از او به اين امر توجه نكرده‌اند.

    گزارش محتوا

    بى‌گمان ابن جنى آخرين فرد از سلسله قياس‌گرايان مكتب بصره است. آن آيين منطقى را كه سيببويه پى ريخته بود، نخست مبرّد و سپس نحويان بزرگى چون زجاج و ابن درستويه و سيرافى در قالب‌هاى معقول ريختند و سپس ابوعلى فارسی و ابن جنى به آن كمال بخشيدند. پس از ابن جنى ديگر كسى نتوانست چيزى بر ساختمان قياس در نحو بيفزايد. او كتاب الخصائص را بر اساس قياس تأليف كرده است و در ابواب مختلف آن: ادله نحو، سماع و روايت و شرايط و موارد اعتماد به آن، قياس و موارد و شرايط اعتماد به آن، تعارض قياس و سماع، تعارض بين روايات، اجماع و شرايط حجيت آن، استحسان و... را با روشهاى معمول در اصول فقه و كلام، مورد بررسى و تحقيق قرار داده و نظريات خود را در هر مورد بيان كرده است.

    ابن جنى در اشتقاق لغت، مبحث جديدى به نام اشتقاق اكبر مطرح كرده است كه نتايج آن تا امروز ادامه دارد و هيچ يك از علماى لغت، توفيقى بزرگ‌تر از اين بدست نياورده‌اند، غالباً ً او را مؤسس و مبدع اين مبحث مى‌دانند.

    ابن جنى نخستين كسى است كه به مبدأ و ريشه زبان نيز توجه كرده است. او مى‌گويد: گروهى منشأ آن را وحى مى‌دانند و به رأى استاد خود ابوعلى اشاره مى‌كند كه با استناد به آيه 31 سوره بقره (وَعَلَّم آدَمَ الاْسْماءَ كُلَّها)، خداوند را منشأ زبان دانسته است. او نظر استاد را توجيه كرده مى‌گويد آن رأى با نظر اكثر اهل فن كه زبان را وضعى و قراردادى مى‌دانند، منافى نيست، چه در تأويل آيه مى‌توان گفت كه خداوند آدم را به وضع لغات قادر ساخته است. وى آنگاه به پديد آمدن لغات و اسامى اشيا مى‌پردازد و منشأ اجتماعى و قراردادى و نحوه پيدايى و گسترش آن را در جامعه نشان مى‌دهد. او پديد آمدن لغات را ناشى از اصوات موجود در طبيعت و محيط، مانند آواى باد و آب و رعد و برق و حيوانات مى‌داند و معتقد است كه وضع لغات تدريجى بوده است و نه در يك زمان، و گرچه گاهى دقت و زيبايى‌هاى زبان، او را بر آن مى‌دارد كه منشأ آن را وحى بداند، ولى بلافاصله برخلاف آن استدلال مى‌كند و در هر حال و در هر دو صورت، منشأ اجتماعى آن را مى‌پذيرد.

    او در زمينه آواشناسى و علم اصوات نيز بهتر و گسترده‌تر از پيشينيان خود بحث كرده است و آنچه را خليل بن احمد در نگارش العين و سيبويه در الكتاب آورده‌اند در سرالصناعه خود گسترش داده و با توضيحات فراوان بيان كرده است.

    ابن جنى در الخصائص، درباره مسائل مختلفى بحث مى‌كند؛ از جمله منشأ زبان، معيار درستى سخن، قاعده و قياس در زبان، اصول فرانظرى زبان‌شناسى، لهجه‌هاى قبل از اسلام، پديده‌هاى عروضى، ريشه‌شناسى و اشتقاق كلمه، رابطه صورت و معنا، قواعد واجى، فرايندهاى آوايى، حذف، مجاز، خطاهاى زبانى. او مانند استادش ابوعلى پيرو مكتب معتزله بود و در نظريه‌هاى فلسفى‌اش پيرامون منشأ زبان، تحت تأثير آموزه‌هاى اين مكتب قرار داشت. او مى‌گويد قائل شدن اوصاف ظاهرى و فيزيكى براى خداوند(چنان‌كه اهل تشبيه بدان معتقدند)، بر خلاف وحدانيت است.

    از ديگر مسائلى كه ابن جنى طرح مى‌كند، انواع اشتقاق و رابطه معنايى ميان آنها است. او كليه اسامى و افعالى را كه از يك ريشه بدون تغيير دادن ترتيب صامت‌هاى ريشه به دست مى‌آيند(مانند اسم فاعل و اسم مفعول)، «اشتقاق صغير» مى‌نامد و تمامى تركيباتى را كه با تغيير دادن صامت‌هاى ريشه حاصل مى‌شوند، «اشتقاق كبير» مى‌خواند. الخليل فراهیدى اين تركيبات را زير يك مدخل قرار مى‌دهد. با آنكه اين عمل الخليل توجيهى منطقى ندارد، ابن جنى يك گام فراتر مى‌گذارد و مدعى مى‌شود كه همه اين مشتقات، بار معنايى مشتركى دارند. البته چنين به نظر مى‌آيد كه ابن جنى قبل از اينكه چند ريشه عربى را بررسى كند و آنگاه نظريه‌اى در اين مورد بدهد، ابتدا چنين ادعایى را طرح مى‌كند و آنگاه مى‌خواهد با ذكر مثال و به صورتى بسيار پيچيده و دور از ذهن نشان دهد كه ميان همه آنها ارتباط معنايى برقرار است. براى نمونه او مى‌گويد تمامى كلماتى كه با حالات تركيبى مختلف از ريشه «ك ل م» ساخته مى‌شوند، معناى مشترك «زور-شدت-فشار» دارند؛ مثلاً«كلم» يعنى «زخم» حاصل زور و فشار است، «كلام» يعنى «سخن» مسبب و منشأى جنگ و زورآزمايى است، «كامل» كسى است كه زور زيادى دارد، و «مالك» يعنى «پادشاه» نيز قدرت زيادى دارد. چنان‌كه ملاحظه مى‌شود، اين شرح‌دليل‌ها كمى ساختگى و به دور از منطق لازم براى مطرح شدن به عنوان يك نظريه زبانى است؛ زيرا همه مى‌دانند كه تمامى اعمال فيزيكى كه در عالم رخ مى‌دهد، نيازمند زور و نيرو يا زاينده و مسبب آن هستند.

    ابن جنى در ادامه بحث الفاظ، مسئله رابطه برخى اصوات و ويژگى‌ها را مطرح مى‌كند و مثلاًمى‌گويد وجود حرف «ق» در كلمات، «درشتى» را مى‌رساند حال آنكه حرف «خ» غالباً حاوى «رخوت» است و به همين دليل است كه «قصم» به معنى خوردن چيزهاى «سخت» و «خصم» به معنى خوردن چيزهاى «نرم» است. اين رابطه به علت تقابل دو صوت «خ» و «ق» در دو كلمه مذكور است.

    وضعيت كتاب

    سيوطى اين كتاب را تلخيص و تنظيم كرده و آن را الاقتراح ناميده است. خصائص بار نخست در سال 1331ق 1913/م. در مصر به چاپ رسيد، سپس در 3 مجلد به كوشش محمدعلى نجار در قاهره (1952، 1955، 1957م) و با مقدمه وى به چاپ رسيد. نسخه حاضر در برنامه با پاورقى‌هاى محقق دكتر عبدالحميد هنداوى به همراه فهرست مطالب به چاپ رسيده است.

    منابع مقاله

    1. وكيلى، ابومحمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج3، ص252-258.
    2. مقدمه محقق و متن كتاب.
    3. كيس، ورستيق، سير زبانشناسى در جهان اسلام، ترجمه حسن بشيرنژاد، مجله فرهنگ، پاييز و زمستان 1383 شماره51و52، ص155-174.