اللمعة الإلهية في الحكمة المتعالية و الكلمات الوجيزة

    از ویکی‌نور
    اللمعة الإلهية في الحكمة المتعالية و الكلمات الوجيزة
    اللمعة الإلهية في الحكمة المتعالية و الكلمات الوجيزة
    پدیدآوراننراقی، مهدی بن ابی‌ذر(نویسنده)

    آشتیانی، جلال‌الدین(مقدمه‌نويس و مصحح)

    نراقي، حسن (مقدمه‌نويس)
    ناشرانجمن فلسفه ایران
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1

    اللمعة الإلهية في الحكمة المتعالية و الكلمات الوجيزة، مشتمل بر دو رساله «اللمعة الإلهية في الحكمة المتعالية» و «الكلمات الوجيزة» ملا محمدمهدی نراقی (متوفی 1209ق) است. در این دو اثر دیدگاه‌های فلسفی نویسنده به‌اختصار ارائه شده است.

    کتاب، به زبان عربی است و با تعلیق و تصحیح و مقدمه سید جلال‌الدین آشتیانی و پیشگفتار حسن نراقی انتشار یافته است.

    ساختار

    کتاب اللمعة الإلهية داراى پنج باب کلّى است که هر باب، لمعه‌هاى گوناگونى را در بر می‌‏گیرد. مباحث الكلمات الوجيزة نیز در شش «کلمه» تنظیم شده است و تفاوتش با اللمعة در «کلمه» ششم‏ است که مستقلا به بحث امامت اختصاص دارد.

    گزارش محتوا

    موضوع آثار ملا مهدى نراقى، به جهت جامعیتش در علوم معقول و منقول، در رشته‏‌هاى گوناگون معارف دینى است. وى در حکمت الهى کتاب مفصّلى به نام «اللمعات العرشية» دارد که آراى فلسفى‏اش را به شکل مبسوط در آن آورده است و با توجّه به ذوق علماى آن روزگار مطالبش را یک بار به‌طور خلاصه در «اللمعة الإلهية في الحكمة المتعالية» آورده است و بار دیگر این را نیز مختصر نموده، در «الكلمات الوجيزة» گنجانیده است.[۱].

    ویژگى این دو کتاب در ایجازشان است. این ایجاز بیش از هر چیز احاطه کامل مؤلّف را بر مسائل حکمى نشان می‌‏دهد و اینکه وى بر همه اقوال و اشکال‌هاى طرح‌شده در مباحث گوناگون وقوف داشته است. باید به این نکته نیز اشاره کرد که ایجاز متن در برخى موارد به افراط گراییده و فهم آن را بس دشوار کرده است. شاید آن‌گونه که برخى بزرگان گفته‏‌اند عمدى در این کار بوده است تا جویندگان حکمت با کاوش متن و حلّ پیچیدگی‌هایش مهارت بیشترى در درک متون حکمى پیدا کنند. البته «الكلمات الوجيزة»، بااینکه از «اللمعة الإلهية» بسیار مختصرتر است، متنى روان‌تر دارد و فهم مطالبش به‌رغم ایجاز آسان‌تر است.[۲]. ‌

    سید جلال‌الدین آشتیانی در مقدمه‌، مباحث مطرح‌شده در ابواب «اللمعة الإلهية» را عنوان کرده که به‌اختصار به برخی لمعات آن اشاره می‌شود:

    باب اول، در مباحث وجود و ماهیت است. مؤلف انواع و اقسام عارض را در لمعه اول از باب اول تقریر نموده و بین عوارض وجود و ماهیت فرق گذاشته و در ضمن بیان کرده است که در عروض وجود به ماهیت که از عوارض تحلیلی است، لازم نیست که معروض به‌حسب وجود مقدم بر عارض باشد و نیز بیان کرده است که متحقق در خارج وجود است و ماهیت بالعرض تحقق دارد[۳]. لمعه اول از باب دوم، متکفل اثبات واجب و لزوم انتهای سلسله ممکنات و قبیله جائزات به واجب بالذات است. در لمعه سوم نیز دلائل اثبات علم حق به ذات و به مخلوقات و سلسله وجود به‌نحو اختصار ذکر شده است.[۴].

    باب سوم، مشتمل بر لمعات متعدد و مقدمه‌ای در ایجاد و افاضت و صدور اشیا از حق بر سبیل ترتب و تقریر قاعده امکان اشرف و دفع اشکالات وارده بر آن است.[۵].

    لمعه اول از باب چهارم، در بیان این مطلب است که نفس انسانی دارای ظاهری و باطنی و سر و علن و صاحب درجاتی از وجود است که درجه‌ای از آن مادی صرف و مرتبه‌ای از آن، مجرد محض و مرتبه‌ای از آن برزخ بین مادی صرف و مجرد تام است.[۶].

    باب پنجم، در بیان معنای نبوت و بعثت و تقریر دلائل وجود بعثت و نبوت در نظام وجود و فوائد مترتب بر آن و تقریر وجوه فرق بین قوانین الهیه و بشریه و نحوه وجود نبی و بیان حقیقت وحی و مباحثی از این دست است.[۷].

    در کلمه نخست از کتاب الكلمات الوجيزه با ایجاز بیشتری ارتباط وجود با ماهیت و تحقق ماهیت به وجود مطرح شده است. در این کلمه چنین می‌خوانیم: ماهیت من حیث هى، مفهومى کلّى و اعتبارى است که به وجود، تحقّق می‌یابد و وجود، یا عامّ و اعتبارى است و یا خاص که تحقق این دومى به ذات یا به غیر، لازم مى‏‌گردد. اگر چنین نباشد لازم می‌آید: تحصّل امر حاصل‌شده، از چیزى غیر موجود و ثبوت معدوم یا تسلسل یا خلف و انتفاى موجود و انتفاى حمل متعارف و انتزاع عامّ از امر تحقّق‌نیافته یا تحقّق‌یافته به آن یا تحقّق‌یافته به غیر وجود. تحقّق ماهیت به وجود عامّ موجب دور یا تسلسل مى‌‏شود و به‏ وجود خاصّ، مطلوب ما را ثابت می‌‏کند و به غیر آن دو نامعقول خواهد بود. ماهیت به جهت اعتبارى بودنش برگرفته از وجود خاصّ است و بدان تحقّق مى‌‏یابد[۸].

    در کلمه پنجم این کتاب، نیاز به نبی و دلیل بر مراتب نبوت و نیز برتری خاتم‌الانبیاء بر دیگر پیامبران به‌ایجاز اثبات شده است. نبوّت واجب است؛ زیرا به جهت حفظ نوع، به کمال رسانیدن نوع به‌واسطه آموزش و تتمیم آموزش، بیان حسن و قبح و ثواب و عقاب و سودمند و زیان‌بار، تعیین مکارم اخلاق و سیاست‌ها و آموختن صنایع و فنون پنهان و دشوار، متضمن لطف است. نبى را سه ویژگى است که مترتب بر کمال قواى سه‏‌گانه است و به جهت اختلاف مراتب این ویژگی‌ها، مراتب نبوت نیز گوناگون مى‏‌شود. قوی‌ترین مرتبه، از آن کسى است که دایره وجود به او ختم مى‏‌شود و متصل به اول قوس نزول است که همان مرتبه خاتمیت است. اشرفیت نبى به دلیل اختصاصش به جامعیتى است که موجب خلافت الهى شده است و نیز به جهت مجاهدتش در دفع انگیزه‏‌هاى متضاد با قوه عقلیه. بدین ترتیب روشن مى‏‌شود که چرا خاتم انبیا(ص) از دیگر انبیا و از فرشتگان و وجودات متوازى از دو قوس، برتر است و وجوه مزیت در دو طرف به جهت تعارضى که با هم دارند، ساقط می‌شوند[۹].

    آخرین کلمه این اثر به موضوع امامت اختصاص یافته است. نویسنده وجود امام را به دلیل قاعده لطف و وجود نص واجب دانسته و عصمت را شرط امامت دانسته است. امامت به دلیل در بر داشتن لطف، واجب است و عصمت، شرط آن است تا تسلسل و اجتماع ضدّین دفع شود و غرض حفظ شریعت و وجوب پیروى، حاصل گردد. عموم آیه: لاَ ينَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿البقرة: 124﴾، آن را تأکید مى‌کند. اگر عصمت نبود، امام از ضعیف‌ترین عوام نیز پایین‏تر بود و قدرت و افضلیت با عصمت، منافات ندارد؛ زیرا مقدم داشتن مفضول، قبیح است و مساوى، ترجیح داده نمى‏‌شود. نص نیز بر امامت دلالت دارد؛ زیرا امامت، نیابت از نبی است که بر خدا واجب است و بنابراین نصب امام واجب است.[۱۰].

    پس از ذکر ادله متقن در اثبات امامت و اثبات امامت امیرالمؤمنین علی(ع) و یازده فرزند او، در آخر ادعای ساختگی بودن امامت از سوی علمای شیعه را لجبازی محض می‌داند؛ اینکه‏ برخى ادّعاى امامت از سوى امامان را انکار نموده‏‌اند و این مذهب را ادّعایى ساخته و پرداخته بعضى مشایخ ما دانسته‏‌اند و امامان را بر مذهب سنّت معرّفى کرده‌‏اند، لجبازى محض است.[۱۱].

    وضعیت کتاب

    در پاورقی‌های کتاب، تعلیقات سید جلال‌الدین آشتیانی بر برخی مطالب ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: نراقی، ملا مهدی، ص12
    2. ر.ک: همان، ص13
    3. ر.ک: مقدمه آشتیانی، صفحه چهل‌وسه و چهل‌وچهار
    4. ر.ک: همان، صفحه چهل‌وهفت و چهل‌وهشت
    5. ر.ک: همان، صفحه پنجاه
    6. ر.ک: همان، صفحه پنجاه‌ویک
    7. ر.ک: همان، صفحه پنجاه‌وچهار
    8. ر.ک: باقر، علیرضا، ص108-107
    9. ر.ک: همان، ص129
    10. ر.ک: همان، ص132-131
    11. ر.ک: همان، ص133-131

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. باقر، علیرضا، «ترجمه اللمعة الإلهية في الحكمة المتعالية و الكلمات الوجيزة» ملا مهدی نراقی، انتشارات عهد، چاپ اول، 1381.

    وابسته‌ها

    ترجمه اللمعة الإلهية في الحكمة المتعالية و الكلمات الوجيزة