معجم المفسرين من صدر الإسلام حتی العصر الحاضر
معجم المفسرين من صدر الإسلام حتی العصر الحاضر، اثر عادل نویهض، کتابی است دو جلدی به زبان عربی با موضوع علوم قرآنی و تفسیر.
معجم المفسرين من صدر الإسلام حتی العصر الحاضر | |
---|---|
پدیدآوران | نويهض، عادل (نویسنده) خالد، حسن (مقدمهنويس) |
عنوانهای دیگر | معجم المفسرين من صدر الإسلام حتی العصر الحاضر |
ناشر | موسسة نويهض الثقافية للتأليف و الترجمة و النشر |
سال نشر | مجلد1: 1988م , 1409ق, مجلد2: 1988م , 1409ق, |
موضوع | مفسران - سرگذشت نامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 92/6 /ن9م6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
این اثر در واقع دایرةالمعارفی است دو جلدی در معرفی مفسران قرآن کریم. نویسنده در آن سعی کرده است مفسران را از صدر اسلام تا دوره حاضر، معرفی کند. وی نام کسانی را که در راستای تفسیر قرآن دارای اثری بودهاند، جمعآوری کرده و از این جهت فرقی میان کسانی که یک یا چند آیه یا سوره و یا کل قرآن کریم را تفسیر کردهاند، نگذاشته است.
ساختار
کتاب، دارای تقدیمیه شیخ حسن خالد (مفتی لبنان)، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب (به ترتیب الفبا) است.
گزارش محتوا
در تقدیمیه، شیخ حسن خالد، مفتی لبنان، پس از حمد الهی بهصورت اجمالی، مراحل سیر تفسیر از صدر اول را در سه مرحله بیان کرده است[۱].
نویسنده در مقدمه، این معجم را دومین معجمی میشمارد که خودش درباره تراجم اعلام عرب و مسلمانان نگاشته است، ولی به جهت موضوعی که این معجم دارد، یعنی پرداختن به طبقه معینی از علمای علوم قرآنی که همان علمای تفسیر باشند، این کتاب را بهلحاظ اهمیت، اول میداند. این دایرةالمعارف، حدود دوهزار مفسر قرآن کریم را از صدر اسلام تا دوران حاضر معرفی میکند و در این میان تفاوتی بین این نمیگذارد که آن مفسرِ صاحب اثر، تمامی قرآن را تفسیر کرده با شد یا تنها به تفسیر سوره یا آیهای از آیات روشن آن پرداخته باشد. این مجموعه، همچنین دربردارنده اعلام مفسران از صحابه و تابعین و کسانی که بعد از آنان آمدهاند و به تفسیر مشهورند و حلقههای معروف تفسیر داشته و اسامیاشان در تاریخ ثبت شده است، نیز هست[۲].
او از جلالالدین عبدالرحمن سیوطی صاحب کتاب «طبقات المفسرين» و شاگرد سیوطی شمسالدین محمد بن علی بن احمد داودی مصری، شیخ ابوسعید بن شیخ صنعالله کوزکنانی و احمد بن محمد ادرنه، بهعنوان کسانی که در طبقات مفسرین صاحب اثر هستند، نام میبرد، اما کارهای آنها را کامل نمیداند و همان طور که ذکر میکند سیوطی در کتابش موفق به ذکر 136 مفسر و داودی مصری موفق به معرفی 704 نفر از مفسران شدند و احمد بن محمد ادرنه در کتابش مفسران از صدر اسلام تا قرن یازدهم هجری را ذکر کرده است؛ درهرحال این کتابها جامع نیستند[۳].
عادل نویهض در راستای رفع این نقیصه، دست به تألیف چنین کتابی زده تا مدرسین و آموزندگان را از مراجعه به کتابهای پرحجم تاریخ و سیره بینیاز گرداند. او دو سال (میان سالهای 1973 تا 1975م) را به مطالعه متونی که درباره تفسیر و مفسران نوشته شده، گذراند و به مراجعه به کتابهای موسوعه و معجمها و کتابهای سیره و تراجم و تاریخ پرداخت و گروهی از دوستانش را نیز برای مطالعه در این رابطه به خارج از لبنان به جهت مطالعه کتابهای فارسی و ترکی فرستاد. وی مینویسد: هنگامی که در 1975م، خواستم دست به نوشتن این کتاب بزنم، جوّ آرام و طمأنینه لبنان به فضای ترس و اضطراب تبدیل شده بود و من نیز مانند صدها تن دیگر از همنوعانم مجبور به ترک منزل در بیروت و مهاجرت به برخی روستاهای کوهستانی شدم که البته در آنجا امنیت بود، ولی کتاب نه؛ بهعلاوه، در این نقل و انتقال، برخی از مصادر بحث و کتابهای مربوط به مطلب مورد تحقیقم را از دست دادم و برخی فهارسی که درباره اسامی مفسران نوشته بودم را گم کردم. کمکم داشتم از نوشتن این کتاب مأیوس میشدم، ولی از اینجا و آنجا عوامل و انگیزههایی مرا به نوشتن آن وادار نمود[۴].
بههرحال نوشتن این اثر تا ماه می1982 به طول انجامیده است. نویسنده آن را به چاپخانه سپرده، ولی به دلیل حمله صهیونیستها به لبنان و محاصره بیروت، عمل چاپ آن متوقف شده و به تأخیر افتاده است...[۵].
نویهض در نگارش این اثر، موارد ذیل را مراعات کرده است:
- در ارائه ترجمه هر مفسر، شهرت او را ذکر کرده و در مواردی که شخص شهرتی نداشته، نام او را ذکر کرده است و در کنار نام شخص، تاریخ ولادت و وفاتش به هجری و میلادی را ذکر نموده است.
- پس از موارد فوق، اسم مفسر مورد نظر، نام پدرش، جدش، نسبتش، اختصاصاتش در دیگر علوم، مانند حدیث و ادبیات و لغت و...، مکان ولادتش، مراحل آموزش و کارها و مناصبش را ذکر کرده است و پس از آن به بیان مکان وفات و مؤلفات شخص در تفسیر، بهتفکیک آثار مطبوع و مخطوط پرداخته است.
- او اسامی را بهترتیب ابجد بر اساس تاریخ وفات شخص، برای هرکدام از مفسران ذکر کرده است و در این راستا بهترتیب حرف اسم اول و سپس حرف اسم دوم را در نظر گرفته است؛ مثلا ابراهیم بن ابراهیم، قبل از ابراهیم بن احمد ذکر شده و احمد بن ابراهیم، قبل از احمد بن احمد و... او برای رعایت مرحله بعد، تاریخ وفات را هم به این امر افزوده است و این امر را مخصوصا در مواردی که اسامی قاریان و مفسران یکی بوده بهدقت رعایت کرده است؛ مثلا ابراهیم بن احمد متوفی 710ق، قبل از ابراهیم بن احمد متوفی 866ق، ذکر شده است. عادل نویهض، برای تطبیق تاریخ هجری و میلادی دو راه پیش رو داشته که راه دوم را انتخاب کرده است؛ یعنی در حالتی که مصادر ترجمه، اسم ماهی (از ماههای قمری) را که صاحب ترجمه در آن متولد شده یا وفات یافته، ذکر نکردهاند، یا باید هر دو سال میلادی که با آن سال قمری موافق بودهاند را ذکر کرد؛ مثلا در سال 759ق، گفت: 1357 و 1358م و یا باید از میان این دو سال یکی را که به دلیل یا قرینهای ترجیح دارد، برگزید و فقط همان را ذکر کرد. بههرحال نویسنده روش دوم را در ذکر تطبیق میان سالهای میلادی و هجری برگزیده است؛ هرچند گاهی به مذاق محققان خوش نیاید.
- او در مواردی که بر تاریخ ولادت یا وفات شخص دست نیافته، با استناد بر مصادر ترجمه آن شخص به ذکر زمانی که نویسنده در آن وقت، زنده بوده، بسنده کرده است و در مواردی که مصادر ترجمه شخص خالی از هرگونه اطلاع درباره دوران زندگی آن شخص بوده، نویهض در این کتاب، بهجای تاریخ آن شخص، علامت استفهام قرار داده است.
- برای تسهیل دستیابی جستجوگران به هر مفسری، نویسنده، معجم خویش را به دو صورت ارائه کرده است:
- الف)- آن را در آغاز هر حرف ابجدی قرار داده که این دربردارنده شهرتی است که با آن حرف شروع میشود و سپس اسم و تاریخ وفات شخص را آورده است؛
- ب)- دومی که دربردارنده شهرت و اسماء و شماره صفحاتی است که اسم شخص در آن ذکر شده، شامل همه مفسران میشود و خواننده میتواند آن را در بخش فهارس عامه در جلد دوم کتاب مشاهده کند.
- وی، برخی تراجم جدید را که پس از چاپ این معجم به آنها دست یافته است، در «مستدرک» کتاب در پایان جلد دوم ذکر کرده است.[۶][۷]
جلد اول کتاب از حرف الف شروع شده و در حرف لام پایان مییابد. جلد دوم دربردارنده اشخاص از حرف میم است تا یاء. در بخشی از حرف یاء کتاب میخوانیم: سَرَّاج (... - 1007ه/... - 1598م) یحیی بن محمد سرّاج حمیری فاسی، ابوزکریا: فقیه مالکی، نحوی، مفسر، از اهل فاس. متولی فتوی در آن شهر و صاحب امامت و خطابه در مسجد قرویین. او اقراء تفسیر داشت و در مدرسه عطارین درس میداد[۸].
وَرجَلانی (500-570ه/1106-1175م)
یوسف بن ابراهیم بن میاد سدراتی ورجلانی، ابویعقوب: مورخ، مفسر، از بزرگان فقهای اباضیه. متولد و متوفی در ورجلان. او در جوانی به اندلس سفر کرد و برای طلب علم در قرطبه ساکن شد. اهالی اندلس او را به جاحظ تشبیه کردهاند. او به شهرش برگشت و از آنجا به مشرق منتقل شد و از مشهورترین شهرهای علمی بازدید کرد و اکابر علما و بزرگان را دید و در یکی از سفرهای علمی به نزدیکیهای خط استوا در آفریقای مرکزی رسید. در نهایت، او خود را وقف علم کرد و در ورجلان مستقر شد. گفته شده که به مدت هفت سال از خانه خودش خارج نشد و در خانه هم بهجز در حالت نوشتن و تدریس و مقابله دواوین وتفسیر کتابها دیده نشد. وی در محل تولد خویش از دنیا رفت. از آثار او «تفسير القرآن الكريم» در هفت جلد میباشد. برادی درباره او میگوید: در شهر ریغ کتاب پرحجمی را از وی دیدم... کتابی که حدود هفتصد صفحه بود و حاوی تفسیر فاتحة الكتاب و بقره و آل عمران... بلیغتر از آن و آرامشبخشتر از آن در لغت و اعراب و حکم روشن و قرائت ظاهر یا شاذ و ناسخ و منسوخ و... را هرگز ندیدهام[۹][۱۰]
وضعیت کتاب
در ابتدای هر حرف، فهرست اشخاص ترجمهشده در ذیل آن، ذکر شده است. فهرست منابع، فهرست کتابهای تفسیری و اسامی مفسران بهترتیب الفبا در انتهای اثر آمده است. ارجاعات کتاب، در پاورقی ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.