شرح كافي الأصول و الروضة (ملاصالح مازندرانی)

    از ویکی‌نور
    الکافی
    شرح كافي الأصول و الروضة (ملاصالح مازندرانی)
    پدیدآورانکلینی، محمد بن یعقوب (نویسنده)

    مازندرانی، محمدصالح بن احمد (نویسنده)

    شعرانی، ابوالحسن (حاشيه نويس)

    غفاری، علی‌‎اکبر (مصحح)
    عنوان‌های دیگرالکافي. برگزیده. الأصول و الروضة. شرح الأصول و الروضة
    ناشرالمکتبة الاسلامية للنشر و التوزیع
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1342 ش یا 1382 ق
    چاپ1
    موضوعاحادیث شیعه - قرن 4ق. کلینی، محمد بن یعقوب، - 329ق. الکافی - نقد و تفسیر
    زبانعربی
    تعداد جلد12
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏129‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏8‎‏ ‎‏ک‎‏2‎‏0238
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    شرح الكافي الاصول و الروضة، اثر ملا محمد صالح سروي مازندراني، تأليف قرن يازدهم در شرح احاديث كتاب كافى به زبان عربی مى‌باشد.

    انگيزه تأليف

    تهيه شرحي مناسب برای فهم بهتر و كامل‌تر از روايات نوراني اهل‌بيت عصمت و طهارت عليهم‌السلام.

    كتاب كافى يكى از كتب اربعه شيعه - مهم‌ترين و معتبرترين كتاب‌های حديثى شيعه - اثر ثقةالاسلام محمد بن يعقوب كلينى (متوفای قمری) است. وى در مدت سال اين كتاب را گردآورى كرده است.

    موضوع اين كتاب حديث مى‌باشد كه در 34 جزء و بيش از 16 هزار حديث تدوين شده و شامل سه بخش است:

    اصول: شامل روايات اعتقادى.

    فروع: شامل روايات فقهى.

    روضه: شامل احاديث متفرقه.

    نظرات علماء در مورد كتاب.

    شرح مرحوم ملا صالح مازندراني، شرحي مزجى و مبسوط است و آن را از بهترين و سودمندترين شروح كافى مى‌شمارند؛ به گفته شيخ آقا بزرگ شرح اصول و روضه را به اتمام رسانده و از فروع تنها زكات، صوم، و خمس را نوشته است. در اين شرح، مطالب به بهترين و ساده‌ترين شكل، اما در عين حال با عباراتي محكم و قوي به خواننده عرضه گرديده و بيشترين منفعت را در بيان معنای متن به خواننده رسانده، چنان‌كه محشّي (حاشيه نويس) اين كتاب؛ يعني مرحوم ابوالحسن شعراني در مقدمه خود بر اين كتاب میگويد: «شارح اصول كافي تعبيراتي بسيار زيبا داشته و از اصطلاحات خاص كه برای اكثريت قابل فهم نيست، دوري جسته است» و در عين حال نقطه ضعف اين شرح را نيز اين نكته برمی‌شمارد كه: «در آوردن جملات عاطفه كه یکی پس از ديگری برای تأكيد و بيان قرينه تكرار گرديده، موجب طولاني شدن جملات و مطالب شده است.» همچنين محشّي اظهار میدارد: «مرحوم مازندراني - رحمه‌الله - تمايل و رغبتي شديد به تصوف داشته، اما تصوف وي و تصوفي كه در بين برخی ديگر از علمای آن زمان مشاهده شده به دور از بدعت‌ها و هوا و هوس‌هایی بوده است كه ميان بسیاری از متصوفه مشاهده شده است؛ بلكه امثال مرحوم مازندراني با رياضت‌هایی شرعي به احكامي از شريعت عمل نموده‌اند كه باعث ورزش و سلوك نفسشان گرديده است.»

    ساختار و گزارش محتوا

    شرح ملاصالح مازندراني به شيوه مزجي بيان شده، در ابتدا تحت عنوان «الاصل» به متن كتاب اصول كافي اشاره نموده، سپس با آوردن عنوان «الشرح» به شرح مطالب آن، به صورت تركيبي اقدام ورزيده و مطالب غريب و پيچيدگي‌های موجود در روايات را توضيح داده است. توضيح بيشتر آن كه شارح، از ابتدا توضیحاتی را كه برای سند و احتمالاتي كه درباره راويان لازم میبيند را، بيان میدارد و سپس روايت را از ابعاد گوناگون مورد تحليل و بررسی قرار میدهد. در مجموع از يك سو جامعيت علمي شارح و از سوي ديگر عدم جمود و پافشاري وي بر جنبه‌ای خاص باعث گرديده تا شرح وي، گرايش و رنگ بويي خاص نداشته و احاديث را از ابعاد و ویژگیهای مختلف مورد بررسی و شرح قرار دهد و همين امر باعث مقبوليت عمومی شرح وي، از زمان تألیف اين كتاب تاكنون گرديده است.

    در لابلای عبارات اين شرح، هر از چند گاهي اعتراضاتي به حكيم محقق مدقق استاد العلماء صدرالمتألهين شیرازی كه شرحي بر جلد اول اصول كافي نوشته، بيان كرده است. با توجه به اين كه مرحوم مازندراني در علم حكمت و فلسفه نيز سررشته داشته است، غالب اين اعتراضات ناشي از اختلاف ديدگاه وي با مرحوم ملاصدرا در مسائل عقلي است.

    وي همچنين گاهي به مرحوم محقق داماد كه برخی از مطالب غريب را از برخی كلمات برداشت نموده، اعتراضاتي دارد و تا حد امكان سعي نموده است با بيان ساده و قابل فهم برای عموم، اما محكم و متقن پيچيدگي‌های كلام مرحوم محقق داماد را بر طرف سازد.

    از خصوصيات ديگر شارح كه میتواند در غنا بخشيدن به شرح وي نيز مؤثر باشد، تبحّر و توانايي مرحوم مازندراني در علم حديث و علوم نقلي و برخی علوم رايج و متداول در زمان خود؛ همچون علوم رياضي، طب، كلام و حكمت الهي و غيره بوده است.

    در شرح ملاصالح از هر گونه مبالغه و يا افراط و تفريط دوري شده كه خواننده با مطالعه آن به عمق توانايي و گستره معلومات شارح، در حوزه تحقيقات علوم ديني پى میبرد.

    مرحوم مازندراني در شرح خود مطالبی را بيان داشته است كه كمتر محقق و پژوهشگر اسلامي است كه از مرجعه به آن بي نياز باشد.

    كتاب در دوازده جلد، شامل شرح اصول كافى و روضه آن در دسترس عموم قرار گرفته است.

    ساختار جلد اول

    جلد اول كتاب با مطالب زير همراه است:

    1. مختصري از زندگی‌نامه مؤلف.
    2. مقدمه‌ای از مرحوم ابوالحسن شعراني؛ شامل: توضيحي درباره كتاب اصول كافي و شروح آن، مختصري از زندگی‌نامه شارح، بيان خصوصيات شرح حاضر، توضیحاتی پيرامون ايمان در اصول دين و برخی اعتقادات اساسي شيعه طبق كتاب باب حادي عشر علامه حلي و مطالب عمومی ديگر.
    3. مقدمه مرحوم كليني.

    در ادامه به اصل كتاب پرداخته كه با كتاب عقل و جهل شروع شده است، نكته قابل توجه اين است كه كتاب عقل و جهل تماماً با همين عنوان آغاز و به پايان رسيده و بر خلاف ديگر مجلدات كافي هيچ عنوان جزئي به عنوان «باب» در آن نيامده است.

    ساختار جلد دوم

    اين جلد حاوي كتاب فضل العلم در بيست و يك باب می‌باشد كه اسامی آنها در فهرست كتاب ذكر گرديده است.

    ساختار جلد سوم

    اين جلد حاوي هفده باب از كتاب توحيد بوده كه در فهرست كتاب ذكر گرديده است.

    ساختار جلد چهارم

    اين جلد حاوي سيزده باب ديگر از كتاب توحيد مى‌باشد كه در فهرست كتاب ذكر گرديده است.

    ساختار جلد پنجم

    اين جلد حاوي شش باب ديگر از كتاب توحيد و چهل و دو باب از كتاب حجت مى‌باشد كه در فهرست كتاب ذكر گرديده است.

    ساختار جلد ششم

    اين جلد حاوي تتمه كتاب حجت مى‌باشد كه در فهرست كتاب ذكر گرديده است.

    ساختار جلد هفتم

    اين جلد نيز حاوي تتمه كتاب حجت در بيست و نه باب مى‌باشد كه در فهرست كتاب ذكر گرديده است.

    ساختار جلد هشتم

    اين جلد حاوي كتاب ايمان و كفر در شصت باب مى‌باشد كه در فهرست كتاب ذكر گرديده است.

    ساختار جلد نهم

    اين جلد حاوي تتمه كتاب ايمان و كفر در هشتاد باب مى‌باشد كه در فهرست كتاب ذكر گرديده است.

    ساختار جلد دهم

    اين جلد حاوي تتمه كتاب ايمان كفر و كتاب دعا مى‌باشد كه در فهرست كتاب ذكر گرديده است.

    ساختار جلد يازدهم

    اين جلد حاوي كتاب فضل قرآن، كتاب العشره و بخشى از كتاب روضه مى‌باشد كه در فهرست كتاب ذكر گرديده است.

    ساختار جلد دوازدهم

    اين جلد حاوي تتمه كتاب عشره مى‌باشد كه در فهرست كتاب ذكر گرديده است.

    نسخه شناسی

    نسخه حاضر به كوشش مكتبه الاسلاميه طهران در شهر تهران، به سال 1342ش در دوازده جلد با شش مجلد و قطع وزيري با تعليقه مرحوم ابوالحسن شعرانى در پاورقى، همراه با فهرست مطالب و آيات در هر جلد به چاپ رسيده است.

    در ضمن همين نسخه نيز با تصحيح سيد على عاشور، توسط دار احياء التراث العربى در بيروت به سال 1421ق چاپ شده است.