موسوی غروی، محمدجواد
نام | موسوي غروي، محمدجواد |
---|---|
نامهای دیگر | غروي، محمدجواد
موسوي، محمدجواد |
نام پدر | |
متولد | 1282ش / 1321ق / 1903م |
محل تولد | |
رحلت | 1384ش / 1426ق / 2005م |
اساتید | |
برخی آثار | العلم المتقين حول حجية الظن
|
کد مؤلف | AUTHORCODE04684AUTHORCODE |
محمدجواد موسوی غروی (متوفی 1426ق) از فقهای معاصر اصفهان، دارای اجازه از برخی علما، صاحب تألیفات و دارای نگاه جدید به فقه و اصول که مخالفت عدهای را برانگیخت.
او معتقد به وجوب نماز جمعه بود و در برگزاری آن به امامت حاجآقا رحیم ارباب تلاش بسیار کرد. وی همچنین به وحدت مسلمانان و عینیت دیانت و سیاست اعتقاد ویژهای داشت و در راستای تحقق این امر تلاش میکرد. او همچنین در پیراستن و حفظ زبان فارسی از دستبردها و تحریفات بیگانگان نیز کوشش کرده است.
تولد
وی در سال 1285ش در قریه «الون آباد» از توابع کوهپایه اصفهان در خانوادهای روحانی متولد شد.
خاندان
پدرش «سید محمود» و جدش «حاج میر محمدعلی» از روحانیون آن منطقه بودند. مقبره جدی مادری وی، «آقا سید محمود» در شهرک تودشک (سر راه اصفهان به نائین) مورداحترام و زیارت مردم آن منطقه است. اجداد پدری و مادری وی، در عین روحانیت برای کسب معیشت به دامداری و تجارت مشغول بودند. نسب او با سیوچهار پشت، به امام موسی کاظم(ع) میرسد.[۱]
اطلاعات علمی و تحصیلات
وی در زندگینامه خودنوشتش درباره تحصیلاتش مینویسد: «مرحوم والد، مرا از چهارسالگی به مکتب فرستاد و مقدمات را نزد دو تن از علمای زادگاه خود فرا گرفتم و پسازآن که به قریه نیسیان کوچ کردیم تا سن یازدهسالگی نزد «حاج ملا قاسم اثیمی» و «حاج ملا حسین فائق» شرایع الاسلام، مغنی، نجاة العباد، حاشیه ملاعبدالله، بخشی از شرح لمعه، مطول تفتازانی و معالم الاصول را خواندم و در همین ایام از محضر «حاج سید محمود روحانی» نیز بهره گرفتم.»[۲]
در سن دوازدهسالگی همراه مرحوم والد به اصفهان آمدیم. پدرم در مدرسه ملاعبدالله واقع در بازار بزرگ اصفهان حجرهای برایم گرفت. از این زمان در درس مرحوم «حاج شیخ علی یزدی» حاضر شدم و مغنی و تمام شرح لمعه و مطول را خواندم. [۳]
موسوی غروی، شیوه تحصیلش را اینچنین توضیح میدهد: «اینجانب از آغاز تحصیل به حفظ قرآن پرداختم. هنگام تعلم قواعد و ادبیات عرب، تمام اشعاری که در کتب ادبی مورد استشهاد بود، به حافظه میسپردم... نهجالبلاغه و بسیاری از روایات چهار کتاب [کتب اربعه شیعه] و کتب صدوق را حفظ کردم. قصائد سبعه ابن ابی الحدید و قصیده برده و قصیده فرزدق در مدح حضرت سجاد(ع) و قصیده شنفری و اشعار شعراء نامی عرب و اکثر دیوان متنبی و اشعار حکماء ادب فارسی مانند مولوی، سعدی، حافظ، سنایی و سائر شعرای معروف، هرچه را پسندیدم، حفظ نمودم. دوره بحارالانوار را مطالعه و اخباری که مورد استشهاد واقع میشد حفظ کردم و بسیاری از متون کلمات علماء را در مطالب عدیده و اکثر منظومه منطق و منظومه حکمت سبزواری را از بر نمودم. سرانجام در سن بیستوپنج سالگی حدود چهل هزار روایت در حافظه داشتم.»[۴]
اساتید
از اشخاص ذیل بهعنوان اساتید وی میتوان یاد کرد:
- سید محمدکاظم کَروَندی؛ حاشیه ملاعبدالله و شرح شمسیه (منطق)؛
- شیخ محمود مفید؛ معالم الأصول و قوانين الأصول (اصول فقه)؛
- میرزا احمد؛ معالم الأصول و قوانين الأصول (اصول فقه)؛
- سید محمد نجفآبادی؛ مکاسب و کفاية الأصول (فقه و اصول)؛
- میر محمدصادق صادقی؛ فرائد (اصول فقه)؛
- شیخ محمد خراسانی؛ منظومه منطق، حکمت حاج ملاهادی سبزواری، اسفار ملاصدرا، شرح فصوص الحکم ابنعربی (منطق، فلسفه و عرفان نظری)؛
- شیخ محمدرضا نجفی فرزند شیخ حسین؛ یکی از اجازات محمدجواد غروی از او اخذ شده است؛
- سید محمد نجفآبادی؛ از اساتید اجازه و افتاء به وی؛
- حاج میر محمدصادق صادقی؛ از اساتید اجازه و افتاء به وی.[۵]
تبلیغ دین و تحقیق
او در اتوبیوگرافیش (سرگذشت خودنوشت) مینویسد: در ابتدا تحصیل و سپس تعلیم، تمایل چندانی به نشستن بر منبر و ایراد سخنرانی نداشتم و بیشتر دوستدار تحقیق و تدریس بودم؛ اما به امر حکیم و فقیه وارسته مرحوم حاجآقا رحیم ارباب که فرمودند: «ارشاد و هدایت مردم بر شما فرض است». به وعظ و تبلیغ پرداختم.
روش من در تبلیغ از ابتدا چنین بود که از راه استدلال به کتاب و سنت و ادله عقلیه با بدعتهای فراوان و اسرائیلیات و اخبار مبدعین و جعّالین و غلاة و منحرفین از مذهب امامیه به مبارزه و محاجه پرداختم و کثیری از اخبار منحوله و بیاساس را با استدلال کامل ابطال نمود و اخبار مبهمه و مشکله را توضیح داده، حق آنها را ثبت نمودم... [تحقیقاتم اگرچه از یکسو موردتوجه افراد دانشور قرار گرفت] اما از دیگرسو سبب شد که از آزار و مخالف و بدگوییها و تهمتهای تفرقهافکنان و اهل بعدت و افراد عوامفریب در امان نمانم. مخالفان تا توانستند سعی در پراکندن مردم از حوزه وعظ و تعلیم و تدریس من نمودند و در نتیجه چنانکه شایسته است تحقیقات و آراء علمی اینجانب موردتوجه و عمل قرار نگرفت. [۶] و در جای دیگر مینویسد: «با نهایت تأسف اعلام میدارم که عمر من در شهر اصفهان گذشت بیآنکه بتوانم به هدف منشود و مقصود نائل آیم و بیآنکه اهل علم و دانش و تحقیق از من بهرهای گرفته باشند».[۷]
برخی ویژگیها
وی از کوششش در پیرایش فقه شیعه و ارائه شیوه نوین در نگرش به این مسئله و تبلیغ و ترویج نماز جمعه در میان مردم بهعنوان عوامل مخالفت و اهانت برخی، به خودش یاد میکند.[۸] او همچنین فراهم کردن مخارج زندگی از طریق تجارت در کنار تحصیل علم را از ویژگیهای خود میشمرد و یادآور میشود که کتابی به نام «کار در اسلام» نوشته است. مبارزه با توطئه استعماری تغییر خط فارسی و ایجاد وحدت میان مسلمانان از دیگر کارهایی است که او در زندگیاش بر روی آن تمرکز کرده است.[۹]
آثار
چاپ شده
- خلق النبی؛
- جلد اول آدم از نظر قرآن؛
- جلد اول خورشید معرفت (اخلاق در خانواده)؛
- جلد دوم خورشید معرفت (کار در اسلام)؛
- جلد سوم خورشید معرفت (اقتصاد در اسلام)؛
- نماز یا سیر کمالی انسان؛
- فلسفه حج؛
- نماز جمعه (قیام توحیدی هفته)؛
- قربانی در منی؛
- مغرب و هلال؛
- مبانی حقوق در اسلام بهضمیمه رساله بلوغ؛
- جلد دوم آدم از نظر قرآن؛
- فقه استدلالی در مسائل خلافی؛
- حجیت ظن فقیه و کاربرد آن در فقه؛
- جزوه خطبهها، جمعهها[۱۰]
چاپ نشده
- تعریف و تبیین مذهب حق شیعه و پاسخ پارهای شبهات (ضوء النیرین فی حدیث الثقلین)؛
- جلد سوم آدم از نظر قرآن (درباره آیه انی جاعل فی الارض خلیفة)؛
- جلد دوم فقه استدلالی؛
- جلد سوم فقه استدلالی؛
- تفسیر آیات متشابهات قرآن؛
- موسی و صاحبش؛
- بحث در علم قاضی و مسائل قضاء؛
- رساله وحدت دین با سیاست؛
- جلد دوم مبانی حقوق در اسلام؛
- برخی موضوعات مختلف دیگر... .[۱۱]
پانویس
منبع مقاله
موسوی غروی، محمدجواد، پیرامون حجیت ظن فقیه و کاربرد آن در فقه (ترجمه العلم المتقن حول حجیة الظن)، ترجمه علیاصغر غروی، تهران، اقبال، 1378ش.