القرآن من التفسير الموروث إلی تحليل الخطاب الديني
القرآن من التفسير الموروث إلی تحليل الخطابالديني | |
---|---|
پدیدآوران | ارکون، محمد (نویسنده) صالح، هاشم (مترجم) |
ناشر | دار الطليعة للطباعة و النشر |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 2001م |
چاپ | 1 |
موضوع | تفاسير (سوره فاتحه)
تفاسير (سوره کهف) قرآن - بررسی و شناخت وحي و الهام - تحقيق |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 65/4 /الف4ق4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
القرآن من التفسير الموروث إلی تحليل الخطابالديني، نوشته محمد ارکون، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این کتاب با نگاه علمی و فارغ از نگاههای سنتی عالمان پیشین اسلامی به برخی بررسیهای زبانشناختی و نشانهشناختی درباره قرآن میپردازد. او در این راستا از شیوههای علمی بهره میبرد و نگاه تاریخی به مسائل دارد و گاه به پدیدارشناسی برخی مسائل مانند وحی و... میپردازد.
ظاهرا اصل این کتاب به زبان فرانسوی نوشته شده و هاشم صالح آن را به عربی برگردانده و پاورقیهایی را بر آن نگاشته است؛ البته نویسنده (محمد ارکون)، مقدمه را خود مستقیما به زبان عربی نوشته است.
ساختار
کتاب دارای مقدمه و محتوای مطالب در ضمن چهار بخش است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه متذکر میشود که از اوایل دهه هفتاد قرن گذشته به هدف تحلیل خطابات قرآن، شروع به جمعآوری مطالبی درباره زبانشناسی و نشانهشناسی قرآن کرده و در سال 1970 کتابی با عنوان «كيف نقرأ القرآن» به چاپ رسانده و سپس مجموع مباحثی را که در سالهای 1970 تا 1982م، تحقیق کرده، در کتابی با عنوان «قرائات في القرآن» جمع و در پاریس (1982م) و تونس (1991م) به چاپ رسانده است. سه فصل از کتاب حاضر (قرائة سورة الفاتحة، قرائة سورة الكهف و موقف المشركين من ظاهرة الوحي) از این کتاب گرفته شده است. نویسنده سپس فصل آخر کتاب را به آن افزوده است.[۱]
ارکون بهمنظور تشخیص ساختار زبانشناختی متن قرآن و ارتباطات معنوی و دلالی مبتنی بر این ساختار به روشهای علمی جدید مانند زبانشناسی، نشانهشناسی و روششناسی تمسک کرده است. او همچنین از روشهای تاریخی برای نشان دادن واقعیت ارتباط بین وحی و تاریخ بهره میبرد. وی در این راستا هرگونه فهم ساده و سنتی از وحی را که به تقلید از سیستمهای دینی اخذ شده، پس زده و بهسوی برداشتی تجربی و علمی از این امر پیش میرود. نزد محمد ارکون، حقیقت گفتمان دینی با بهکارگیری مصادر معقول و اندیشه که علوم و جامعه انسانی را در بر گرفته کامل میشود. به نظر او برای انتقال تعریف وحی از دیدگاه جزماندیش معرفتشناسانهای که در حال حاضر آن را در بر گرفته به فضاهای تحلیل و تأویلی، به چنین امری احتیاج داریم. این انتقال مسیری را باز میکند که ارکون آن را بهطور خاص «ذهن اکتشافی جدید پاپ» مینامد. ارکون تحت تأثیر جهانی شدن، به دنبال نظریه ابتکاری و جدیدی در وحی است که برای همه ادیان آسمانی محوریت داشته باشد و اینگونه نباشد که هر دینی بر مبنای تعریفی که خودش نزد خود از چنین اموری دارد، تنها و تنها خود را برحق بداند. او برای این منظور تعاریف چند سده پیش از وحی را تخریب میکند تا مفهوم وحی را بر اساس آخرین دستاوردهای علوم انسانی تبیین کند. ازاینرو سرشت اندیشه محمد ارکون و افرادی مانند او را در نقد گفتمان مذهبی بهطور کلی و گفتمان و ذهن مسلمانان بهطور خاص، باید جست. بههرحال بحث از وحی یکی از مباحث بنیادین اندیشه اسلامی است که ارکون در بخشی از این کتاب به آن پرداخته است.[۲]
نویسنده در بخش اول مطالب کتاب درباره جایگاه معرفتی وحی صحبت میکند. او در ابتدا با رویکردی پدیدارشناسانه (فنومنولوژیکال) این امر را میکاود. او مطالبی را که درباره سوره علق (بهعنوان اولین سورهای که بر پیامبر(ص) نازل شد) گفته و نوشته شده، در این بخش بیان و نقد میکند. سپس به ارتباط میان مسائل تاریخی و وحی میپردازد و در این راستا متذکر مقالهای که در اینباره در نقد غزالی نوشته است میشود[۳]
ارکون در بخشی از این کتاب درباره «اهل کتاب» و «أم الكتاب» صحبت میکند[۴] وی مینویسد: «أم الكتاب» (که در آیه 7 آل عمران با این اسم از آن تعبیر شده) کتابی است که در لوح محفوظ، نگهداری میشود (بنا بر آیه 22 سوره بروج). پس کتابهای وحی که پشت سر هم نازل شدهاند فقط صورتهای زمینی این کتاب آسمانی هستند و بر این اعتقاد نتایجی مترتب میشود؛ مانند اینکه شناخت در «أم الكتاب» قابل تصور است؛ یعنی شناخت و معرفت در «أم الكتاب» کلی، صحیح، ازلی و ابدی است.[۵]
او در بخش سوم و چهارم کتاب به بررسی قرائت سورههای فاتحه و کهف میپردازد[۶]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب کتاب در ابتدای آن و همچنین ترجمه فرانسوی آن در انتهای کتاب آمده است. منابع کتاب در پاورقیها آمده و فهرست مستقلی ندارد. همچنین پاورقیها علاوه بر منابع شامل ارجاعات و حاوی مطالب مفیدی از شارح، در شرح و توضیح محتوای متن است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.