مجتهدی نجفی، شمسالدین محمد
نام | شمس الدین مجتهدی نجفی محمد |
---|---|
نام های دیگر | شمس الدین، محمد |
نام پدر | |
متولد | 1302 ش |
محل تولد | |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | فرهنگ اصیل، تفسیر آموزشی قرآن، گفتار شیعه در اصول و فروع |
کد مؤلف | AUTHORCODE11654AUTHORCODE |
شمسالدین محمد مجتهدی نجفی(زادۀ ۱۳۰۲ هجری شمسی) معروف به محمد مجتهدی النجفی روحانی مسلمان، مرجع تقلید شیعی، با دیدگاهی کاملاً متفاوت و آرای مختلف فقهی، اصولی و تفسیری و پاسخگویی به موارد اختلافی فتاوای فقهای گذشته و حال، صاحب مکتب فقهی تلفیق و تقریب سنتی و نوگرایی و مجتهد جامعالشرائط و طراز اول معاصر شناخته میشود. وی بخاطر آرای اصیل اصولی و افکار فقهی و کلامی گوناگون نواندیشانه و تأکید بر حفظ استقلال نهاد مرجعیت و رعایت شئون حوزة روحانیت با وجود انتشار آثار و رسالهها و توضیحالمسائل بصورت احکام فشرده و استفتائات نوین و ضروری که از ۱۳۲۵ تا کنون، هر از چندگاهی نیز با ویراست و نوآوری و بهروزرسانی جدید، تجدید چاپ شده، اما همچنان کوشیده در کمال سادگی و طلبگی به وظائف اجتماعی و اجتهادی به دور از جناح و هیاهوی رایج دولتی بپردازد. او مجتهدی است ادیب، شاعر، عارف، اصولی، رجالی، مفسر که از مدرسین قدیمی حوزههای علمیه نجف و قم بوده که بخاطر تألیف کتابهای دورة فرهنگ و ادبیات و تنوعی از آثار پرآوازه فارسی و عربی در موضوعات گوناگون و انتشار چندین مجلد تفسیر و فقه و دیوان اشعار[۱] [۲]به حکیم خاضع (تخلص شعریاش) و علامه ذوالفنون و به دلیل موقعیت ممتاز عرفانی و حفظ سادگی و جایگاه معنوی در بین مریدان و مقلدینش به صاحب استخاره و مستجاب نیز مشهور است. مطابق آنچه که به قلم دکتر سید محمدعلی مجتهدی نجفی از خلاصه تراجم و آثار مراجع بزرگ جهان اسلام و تشیع در نجف اشرف آورده، شمسالدین محمد مجتهدیالنجفی به استناد اجازات اجتهادش در عنفوان جوانی از مراجع طراز اول قم و نجف و آنچه که شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتابهایش از شمسالدین محمد مجتهدی نام برده و اجازه نقل حدیث و مقام محدث را به وی صادر و بعضی از تألیفات و رسالههای فقهیاش بخصوص حاشیه بر فقه استدلالی استادش شیخ محمدحسین کاشف الغطاء را نیز ثبت نموده، تاریخ تولد و تحصیلات شمسالدین محمد مجتهدی، همان۱۳۴۱ یا ۴۲قمری مقارن ۳-۱۹۲۲میلادی، برابر با ۱۳۰۲ شمسی است. سوابق و دستخط سید روحالله خمینی، مرعشی نجفی، محمدتقی آملی، رفیعی قزوینی، سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی و برخی دیگر از مراجع عظام تقلید شیعه در قم و نجف، برای کتابها و رسالهها و آثار شمسالدین محمد مجتهدی النجفی و همچنین سوابق هم دورهای و مباحثه و دوستی با فضلایی امثال سید محمدعلی قاضی طباطبایی تبریزی متولد ۱۲۹۳ شمسی، سید جعفر شهیدی بروجردی و شیخ ابوالقاسم گرجی تهرانی متولد۱۳۰۰ شمسی، شیخ جعفر اشراقی متولد۱۲۹۴ شمسی و شیخ حسن سعید چهلستونی متولد۱۳۰۰ شمسی درحلقه درس سید ابوالقاسم خویی، حسین حلّی و کاشفالغطاء همین را تأیید میکند. دو جلد کتاب از تألیفات شمسالدین مجتهدی نجفی که شیخ آقابزرگ تهرانی در الذریعه الی تصانیف الشیعه نیز ثبت نموده[۳]، در حقیقت از درس خارج فقه و مباحث شیخ احمد کاشف الغطاء و شیخ محمدحسینی است که با تقریظ آقابزرگ تهرانی در آن ایام به زبان عربی در عراق و نجف و تهران انتشار یافته که از همه اینها میشود همان تاریخ را صحیح دانست.
اوان زندگی
شمس الدین محمد مجتهدی در سال ۱۳۰۲ یا ۱۳۰۴ هجری شمسی به دنیا آمده است. وی متولد پنجشنبه نیمه شعبان ۱۳۴۱ یا ۴۲ قمری مصادف با ۱۷ آوریل ۳-۱۹۲۲ میلادی است.
دوران کودکی و تحصیل
شمسالدین محمد مجتهدی نجفی در خانه و خاندانی تا ۸–۷ نسل فقاهت و اهل علم و سیادت، مشایخ و مرجعیت، از خانواده و پدرمادری عالم و روحانی به دنیا آمده که پدرش نجمالدین مجتهدی و مادر از سادات حسینی، خواهر یکی از مراجع آن عصر حاج سید صیفالدین حسینی زنجانی و برادران و عموزادهها و اقوام از سلسلهٔ عالمان و دانشمندان بودهاند. پدر و اخوان بزرگ ایشان از فقها و شاگردان بزرگانی چون شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، میرزای نائینی، شیخ عبدالکریم حایری یزدی، میرزای شیرازی، فاضل شربیانی و مامقانی نجف بوده و از آنها نیز اجازات گوناگون اجتهاد و روایات داشتهاند. مادرشان نیز عالمه مجتهدی حسینی در نجف اشرف وفات یافته که با عنایت سید ابوالقاسم خویی، نماز و تدفین آن سیدهٔ فاضله در وادی اسلام صورت گرفتهاست. آغاز تحصیل را در مکتبخانهٔ مادر و سپس پدر از قرآن کریم، ادبیات، تجوید، گلستان و بوستان سعدی، نصابالصبیان، الفیه ابن مالک، مقدمات، مطول، مغنی و… شروع نمودهاست. بعد همراه برادران بزرگتر راهی حوزه میشود و بخشی از درسهای مادر و پدرش را که دروس خانگی رایج کودکان خانوادههای اهل علم و مراجع بوده را مجدداً میخواند. مثل الفیه، گلستان، مقامات حریری، شرح جامی و شمسیه، جامعالمقدمات، قوانین، شرح لمحه، منطق منظومه، شرحالاشراق، شوارق الابهام و… را در حوزه با اساتید مبرزی چون شیخ یحیی مدرسی، دینمحمدی زنجانی، سید مجتبی انگورانی، حاج شیخ عبدالکریم خوئینی و… میگذراند که هر یک مانند پدرشان آیتالله مجتهدی، ازشاگردان روحانیون نجف آقا سید محمدکاظم یزدی صاحب عروه، آخوند خراسانی صاحب کفایه و همدورهٔ سید محمدحجت کوهکمرهای بودهاند؛ ولی ذوق و استعداد شمسالدین محمد مجتهدی، تنها محدود به فقه و اصول نمیماند، ریاضیات، هندسه و نجوم، شعر و سرودههای اجتماعی، اشعار کلاسیک قدیم و جدید، بخصوص در ارتباط با بعضی از اقوام و بستگان نزدیک مثل دایی و عموها، پدربزرگ و … که هریک چون حسینی و ابوالقاسم مجتهدی از اعاظم و ملجاء کثیر مراجعات مردم بودند اثر گذاشته و به رشد و تعالی کمنظیری میرسد که بعضی از فضلا و خطبا، نشریات و جراید آن دوره، اشعار این شمسالدین محمد را نقل و منتشر میکنند.
حزب دموکرات و حزب کمونیست ایران
شمسالدین محمد مجتهدی نوجوان، از نزدیک میبیند که انحراف افکار عمومی آنچنان بالا گرفته که در طلبهها و روحانیون تأثیر القائات کمونیستی و التقاطی پیدا شده و بعضی را در لباس روحانیت به شیفتگی سید جعفر پیشهوری، حزب عدالت، حزب کمونیست ایران و بعدها فرقهٔ دموکرات و جدایی طلب کشانده که یکی از وعاظ بالای منبر از مردم میخواهد با سلام و صلوات برای لنین و استالین دعا کنند. آتش در وجود شمسالدین محمد فروزان میشود و با عموها و دایی و حتی مادرش حسینی مجتهدی مطرح میکند که چاره چیست؟! تشویق خانواده، آن شعله آتشین گرمای جان پاک و نوجوان شمسالدین محمد را معطوف شعر و سرودههای اجتماعی و انتقاد از انحراف طلبهها و گرایش روحانیون به پیشهوری، غلام یحیی، استالین و لنین و… میسازد.
تهدید به قتل و ترور
اشعار شمسالدین محمد مجتهدی مورد تحمل حزب دموکرات و برخی روحانیون طرفدار سید جعفر پیشهوری و لنین و حزب کمونیست ایران واقع نمیشود بخصوص که به تدریج از شمسالدین محمد مجتهدی نوجوان یا جوان اشعاری پخته و آراسته با ظرائف ادبی و قالبهای متداول شعر و موسیقی در نشریات منتشر میشود که خانواده را با تهدید قتل و ترور دار و دسته حزب دموکرات و … روبرو میسازد تا به ناچار ادامه تحصیل او را در نجف اشرف کمی جلو میسازد و همراه با مادر و پدر و برادرانش که آنها قبلاً در حوزهٔ نجف، سوابق آموزشی داشتند راهی عراق میشوند که این مقارن ۱۳۶۳ قمری و ۱۳۲۳ شمسی است. سید جعفر پیشهوری و لنینی و حزب کمونیست ایرانواقع نمیشود بخصوص که به تدریج از شمس الدین محمد مجتهدی نوجوان یا جوان اشعاری پخته و آراسته با ظرائف ادبی وقالبهای متداول شعر و موسیقی در نشریات میشود که خانواده را با تهدید قتل و ترور دارو دسته دموکرات و دموکرات و … رئبرو میسازد تا به ناچار ادامه تحصیل او را به نجف اشرف کمی جلو میسازد و همراه با مادر و پدر و برادرانش که آنها قبلاً در حوزه نجف، سوابق آموزشی داشتند راهی عراق میشوند که ایم مقارن ۱۳۶۳ قمری و ۱۳۲۳ شمسی است.
از نجف به قم و باز هم نجف
برادران بزرگتر از محضر فقها و اساتیدی مثل آقا ضیاء عراقی برخوردار بودند که با وفات وی حدود ۱۳۲۰ به ایران بازمیگردند و بیماری مادر آنها را بیشتر به تمرکز در حوزهٔ قم و آیات عظام آقا سید محمد حجت، سید محمدتقی خوانساری، سید محمدالدین صدر، شیخ مهدی مازندرانی، سید احمد خوانساری و … میکشد.
شمس الدین مجتهدی نجفی نیز در نجف از حوزه و درس بزرگانی چون آقا سید ابوالحسن اصفهانی، کمال استفاده را میبرد ولی با درگذشت استاد به سال ۱۳۲۵شمسی و ۱۳۶۵ قمری و کسالت مادر، ایشان هم به اخوانش درحوزهٔ قم و هم درسی و مباحثه با فضلائی چون شیخ جعفر سبحانی تبریزی و دروس بروجردی، حجت، روحالله خمینی، علامه طباطبایی و… میپیوندد.
بروجردی و سیدروحالله خمینی
همانطور که حضور فرزندان روحانی نجم الدین مجتهدی و نوادگان ابوالقاسم مجتهدی، بصورت اخوان در عموم مباحث و درسهای فقه و اصول اغلب فقها و مراجع حوزهٔ نجف مورد توجه بود، درقم نیز با تشویق و استقبال بزرگانی چون العظمی بروجردی و حجت و … روبرو میشوند و بعنوان عیادت از پدرشان، به دیدار احترام میآیند که بخشی از خاطرات سالهای ۱۳۳۰ را نشان میدهد؛ ولی اشعار شمس الدین مجتهدی نجفی در سالهای ۱۳۲۶ و ۱۳۲۸ تا حدود سالهای ۱۳۳۸ کاملاً پیداست درتأثیر کشف الاسرار روحالله خمینی است که همین مجتهدی نجفی و اساتید هم دورهای ایشان نقل میکنند که وقتی آقای خمینی به اصرار و درخواست امثال ما به تدریس برخی کتابها و بعضی از درس عالی پرداخت، به ما چند نفر نگاهی کرد و به سادگی گفت من این کتاب و این بحث را قبلاً نه خوانده و نه مباحثه داشتهام، امروز با شما به بحث میپردازم که همین صداقت و صفا و راستی روحالله خمینیها را بیشتر جذب کرد و از دیگران هم دعوت کردیم وبه تدریج پا گرفت.
سفرهای آموزشی، علمی و پژوهشی
طبق سنت عادی نخبگان، شمسالدین مجتهدی نجفی نیز به حوزهٔ قم، اکتفا نمیکند، همانطور که در عراق، فقط به حوزهٔ نجف اشرف، محدود نمیماند و از حوزه کربلا و سامرا، فقها و مراجع واساتید بسیاری را خوشه چینی نموده و از بعضی مفصلاً یادداشت و تقریر مباحث و حتی برخی اجازات اجتهاد و روایاتها و دریافت نموده و با شعر و مشاهیر عربی و اتفاقات بغداد، حله و بصره نیز آشنا میشود که برخی سفرها به دوستی با امثال سید مرتضی عسگری و خاطرات و همکاریها میانجامد. در ایران نیز، از قم به تهران، اصفهان، اراک، خراسان، تبریز، مرند، زنجان و… وگلچینی از بزرگان حوزهها و دانشگاهها و انس و الفت با فرزانگانی چون حاج آقارحیم ارباب، میرزا مهدی آشتیانی، شیخ محمد علی شاه آبادی، محمد تقی آملی، علی اکبر مرندی،حسین خادمی، مهدی الهی قمشه ای، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، علامه ابوالحسن شعرانی، جلال الدین همایی، تا حتی بانوی مجتهده امین کشیده که اواخر دههٔ ۱۳۳۰ نسخه ای از اجتهاد ایشان و نامهٔ محمد کاظم شیرازی را در رساله و کتابش، گفتار شیعه در اصول و فروع آورده و در تهران منتشر میکند.
سفرها
در نجف از همان ۱۳۲۴ شمسی مقارن ۱۳۶۴ قمری که تاریخ ورود شمسالدین محمد مجتهدی نجفی است، سید ابوالحسن اصفهانی، با کهولت و بیماری، کمتر به درس که در مسجد هندی بوده، میآید و طلاب و فضلایی چون ایشان، بیشتر از سید محسن حکیم و سید محمود شاهرودی استفاده میکنند. از سید عبدالهادی شیرازی و شیخ محمد کاظم شیرازی نیز در مسجد شیخ انصاری و از سید ابوالقاسم خویی هم شبها در مسجد خضرای مشرف به صحن مطهر امیرمؤمنان علی (ع) و در نوبتی دیگر از محمد علی کاظمینی نیز در مسجد هندی بعد از نماز، شبها تلمذ و استفاده نموده که فهرست کوتاه اساتید شمسالدین مجتهدی نجفی در حوزه نجف، به نقل از برخی خواص شاگردان ایشان، چنین بزرگانی هستند: آقا سید ابوالحسن اصفهانی، سید جمال الدین گلپایگانی، سید محسن حکیم، محمد حسین کاشف الغطاء، سیدعبدالهادی شیرازی، حسین حلّی، فاضل قائنی، شیخ صدرا بادکوبهای،عبدالکریمزنجانی، سید محمود شاهرودی، میرزاآقااصطهباناتی، شیخ محمدکاظم شیرازی، سید حسین حمامی، میرزاباقرزنجانی،مرتضی طالقانی، فیض گنابادی، میرزاحسن بجنوردی، سیدعبدالله شیرازی، سیدعبدالاعلی سبزواری و… که اجازات اجتهاد و سوابق و مکاتبات از اغلب این بزرگان در کتابها و رسالههای علمی شمس الدین محمد مجتهدی نجفی بارها طی سالهای ۱۳۲۸تا ۱۳۵۸ منتشر شدهاست. همین شیوه را در قم نیز داشته یا حتی از حوزهٔ کربلا یا برخی حوزهها در سفرهایی که نموده، استفاده شمسالدین محمد مجتهدی، جامع و متنوع بوده که دیگر اساتیدشان را میتوان در ایران، قم، تهران، یا کربلا و … چنین برشمرد: سیدهادی میلانی،حسین قمی و بهبهانی در کربلا،سیدصدرالدین صدر، سیدمحمدتقی خوانساری، نجفی مرعشی،سید روح الله خمینی،سیدمحمدرضاگلپایگانی ،سیدعلی یثربی، سیداحمدخوانساری، شیخ محمدعلی شاه آبادی، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، محمدتقی آملی، میرزامهدی آشتیانی،ابوالحسن شعرانی و … تقریر دروس، کتابها و رسالههای شمسالدین محمدمجتهدی نجفی در این دوران که برخی را آقابزرگ تهرانی در مجموعه دائرة المعارف و گنجینه الذریعه الی تصانیف الشیعه آورده و ثبت نمودهاست، اغلب ابواب فقه و اصول را شامل میشود.
فراگیری زبان انگلیسی و فرانسه
اگرچه شرایط حوزه و جو سنگینی، اجازهٔ آنچنان باز و آزادی نداشت که اساتید و طلاب، کتابهایی غیر از فقه و اصول یا علوم رایج، چیز جدید و مباحث تازهای بخوانند و بیاموزند ولی تلاشهای بزرگانی چون عبدالکریم حایری یزدی، حسینی طباطبایی بروجردی، گشایش بابنویسی است تا برخی از فضلا مثل شمس الدین محمد مجتهدی نیز در قم و تهران، به آموزش و فراگیری زبان انگلیسی و فرانسه اهتمام نمایند. با مرورکتابها و رسالههای علمی یا توضیح المسائل و فشردهٔ احکام و تألیفاتی که شمس الدین محمد مجتهدی نجفی از ۱۳۲۸ به بعد داشته و انتشار یافته، این آشنایی با جهان و آثار و افکاردانشمندان غربی و شرقی اروپا و آمریکا، چنین و هند و ژاپن و … را میتوان ملاحظه نمود. ضمن آنکه از برخی دانشجویان و اساتیدی که پای درسهایش میآمدند. بطور جدی میخواهد انگلیسی و فرانسه را بصورت خصوصی به وی بیاموزند و البته برای رسمیت بخشیدن به آموزش زبان خود علاوهبر حقالتدریس که میپردازد، کتابهای دورهٔ فرهنگ و ادبیات فارسی به عربی و عربی به فارسی راشخصاً به تألیف درمیآورد که بعدها در حوزه و دانشگاههای کشور به نام فرهنگ اصیل در ۳ جلد منتشر میشود و طی چندین بار تکرار چاپ، مورد استقبال فضلا و اساتید نیز قرار میگیرد.
حقوق زنان، فمنیسم اسلامی
شمسالدین محمد مجتهدی نجفی توجه به حق و حقوق دختران و بانوان دارد که بخشی به افکار و اندیشه مصلحانه وی و تحقیقات باز و آزادی است که در حوزهٔ نجف اشرف و بخصوص آشنایی با بزرگانی چون کاشف الغطا وعبدالکریم زنجانی داشتهاست. در همین دوران تحقیق و تدریس در حوزهٔ نجف و حتی بیتوتهٔ شبانهروزی در کتابخانه شخصی ومنزل محمدحسین کاشف الغطاء داشته و ۲ جلد کتاب النظر الثاقب که آقا بزرگ تهرانی، هم تقریظ و مقدمه در اول کتابها دارد وهم در مجموعه خودش، دائره المعارف بزرگ جهان تشیع، الذریعه، آن را به نام شمسالدین محمد مجتهدی نجفی، محمد حسینی واحمد کاشف الغطاء و مرتضی انصاری نموده، افکار فقهی و اجتهادیاش را نیز معطوف حقوق زنان نیز نمودهاست. آنهم مبتنی برفقه اصیل جواهری حوزه نجف و آثار کاشف الغطاء در برخی موارد فتاوی و شاذ و نادر میرزا محمد تقی شیرازی، محدث نوری، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی و آخوند خراسانی، کلی مطالب راهگشا و مؤثر، استخراج و در کتابها ورسالههایش میآورد که طبق ذوقیات کاشف الغطاء، تنها حوزه و حقوق بانوان نیست، گاهی به شعر و موسیقی، ادبیات فرهنگ و هنر نیز کشیده میشود. البته در تأسیس حوزه و مسجد، کتابخانه و مرکز آموزشی و علمی که در تهران توسط شمسالدین محمد مجتهدی نجفی ایجاد میشود از همان دهه ۳۰ و ۴۰ به خانمها برای کلاسها و برای حتی درس حوزوی، تفسیر، فقه، اصول، طلبگی و دانشجویی توجه و استقبال نموده که اینک آثار و کتابهایی است انتشار یافته که حاصل کار بانوان و دختران جوان دانشجوی دانشگاههای آن دوره از درسهای اوست.
نقد اشعار منتسب به فردوسی
شمسالدین محمد مجتهدی نجفی علاوهبر فقاهت، ادب و فرهنگ، شعر و موسیقی نیز مورد توجه داشته و از سالهای ۱۳۲۵ و ۱۳۲۸ که به تدریج اشعارش در کنار کتابها و رسالهها و آثارش منتشر شده و بعنوان حکیم خاضع نیز مورد استقبال اهل علم، بخصوص شعرا و نویسندگان ادبی در طراز بزرگانی چون رودکی و سنایی، عطار و مولوی و… بطور کاملاً مستند مورد توجه و احترام و استناد قرار گرفتهاست، در حمایت از مقام زنان و مادران به انتقاد اشعار منتسب به حکیم فردوسی بزرگ پرداختهاست:
همی گفت اگر بندهای پند ده | زن و اژدهاهردو در خاک به | |
من اینک نگویم سخن اینچنین | که بس دلخراش است و نی دلنشین | |
اساس مقالم جز این نیست بیش | که هر چیز نیکوست در جای خویش | |
زن و اژدها هر دو پاک است و راد | که دارند از حق نشانی به یاد | |
هر آن ذرّهای کز خدایافت جان | وجودش فروغی بود بر جهان | |
فروغ جهان از زن و اژدهاست | اگر زن، زن و اژدها، اژدهاست | |
هرآنکس ز اندازه بیرون رود | وجودش جهان را بلائی بود | |
بلای جهان ناکسان است و بس | نه هر مرد و هر زن، نه هر خار و خس |
حضور در انقلابهای عراق
مدرسهٔ سیدنجف، یادگار سیدمحمدکاظم یزدی و مدرسهٔ آخوندی خراسانی در محله حُویش، سمت بازار قبله، محل اصلی درس و طلبگی، زندگی و رشد و حضور طولانی الشمسالدین مجتهدی النجفی در نجف و عراق بوده که هردو مدرسه، کانون آموزش، تحصیل، تدریس و مباحثهٔ برخی از طلاب به کمونیسم و افکارالتقاطی تا توزیع تصاویراستالین، لنین، مارکس و انگلس، گویی برای او تکرار مسائل ایران و دفاع برخی از روحانیون و گرایش به حزب دموکرات سید جعفرپیشهوری است. شمسالدین محمد مجتهدیالنجفی در سفرهایی با همراه بعضی از فضلایی چون سید مرتضی عسگری، از نزدیک اوضاع وحشتناک و آشفته بغداد را ملاحظه میکنند، ماجرای ملک فیصل اول، نخستین پادشاه عراق، ادعای خلافت شریف حسین، تا فیصل دوم و کودتاهای پیاپی، از عبدالکریم قاسم و مثله کردن قربانیان و کشیدن نقاشی و تصاویر فجایع و قتلها در مناظرخیابانی بغداد، تا قیام سرهنگ عبدالسلام عارف و بعد هم عبدالرحمن عارف، تا به احمد حسن البکر. دراین خلال، چند موضوع برای مجتهدیالنجفی بعنوان استاد حوزه، قابل توجه بوده که علاوهبر انعکاس در کتابها و رسالهها و آثارش، اورابه اقدامات اجتماعی و فرهنگی بعنوان وظیفه و تکلیف سوق دادهاست.
نوع رفتار متقابل دولتهای عراق و مراجع
ملک فیصل اول و دوم تا حکومتهای بعد از خلافت ادعایی شریف حسین که اغلب با کودتای خونین بوده، در سایهٔ آموزههای استعماری و حضور مستقیم انگلیس که همچنان عراق و کشورهای اسلامی و عربی منطقه را مستعمرهٔ خود میدانسته، در کار حوزهٔ نجف و مراجع، از سید ابوالحسن اصفهانی تا سید محسن حکیم و … اختلال و ارعاب و مداخلاتی با تهدید و فشار داشتند که روند آموزشی و تحصیلی تا زندگی ساده طلاب و اساتید را نیز متأثر میساخته که آثار مجتهدی النجفی، شرحی را با پیشنهاداتی آینده نگرانه از آن دوره دارد.
گرایش فرزندانی از بزرگان حوزه به کمونیسم عراق
عراق و انقلابهای پیاپی کمونیستی، انحرافی و التقاطی در خانوادهٔ اعاظم و مراجع تقلید شیعه نیز اثر گذاشت که برخی از فرزندان اساتید بزرگ حوزهٔ نجف هم به امید تحولات مثبت و اصلاحات سازنده اجتماعی و سیاسی جذب احزاب و گروههای ملی و منحرف شدند که عوامل حکومت نیز بطور چند منظوره انتقام سختی از آنها گرفت و عدهای به سختی مجازات و بعضی حتی اعدام شدند که در این خصوص دغدغههای فضلایی چون الشمسالدین مجتهدی نجفی به روحانیت و بزرگان منعکس میشود که در خاطرات سیدمصطفی خمینی و دیگران نیز ثبت است. با وفات سید ابوالحسن اصفهانی در ۱۳۲۵ شمسی و ۱۳۶۵ قمری که با همهٔ تلخی، بالاخره احساسات و عواطف جهان تشیع و مسلمانان، بویژه ایران را متأثر و متحول ساخت که تا چهلم اصفهانی و بلکه به فاصله چند ماهی با درگذشت آقا سید حسینی طباطبایی قمی، مرجع تقلید بعدی، گویی انقلاب و اتحادی علیه کمونیسم و بویژه گروهکهای جداییطلب دموکرات در کشور پدید آمد و به متواری و متلاشی شدن فرقه ضاله و اعضای دولت و حزب سید جعفر پیشهوری و خاموشی و سکوت افرادی همچون تقی ارانی و احمد کسروی و… انجامید، بعدها توسط متولیان امور اجتماعی و مذهبی، اعم از ایران و عراق، بخوبی مدیریت نشد و مثل آوار، گوشهای از عقاید مضله کمونیستی برگشت و تا بین بزرگان در خانوادهٔ مراجع نیز تا سرحد مرگ و اعدام، آتش و چنگ شکاف انداخت. بویژه آنکه مشکلات بعضی از خانواده اکابر حوزه، فقط این گرایشهای التقاطی هم نبوده که دستبرد و اختلاس وجوهات شرعیه، استفاده نامناسب از خمس و زکات سهم امام علی (ع) موقوفات و سهم سادات و … نیزمایه نگرانی و محل انتقاد جدی مصلحان روحانی چون شمسالدینمحمد مجتهدی النجفی است که از ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۸ علاوهبرمذاکرات خصوصی و محرمانه با مراجع وقت نجف و قم، به صورت کتاب و مقالات در آثار ایشان و دیگران مثل سید محمود طالقانی، دکتربهشتی و علامه طبابایی است.
اصلاح نظام مرجعیت و روحانیت
در کتابها و رسالههای شمسالدین محمد مجتهدی نجفی ۲ نگاه جدی اصلاحی برای نظام مرجعیت و روحانیت، در همان دههٔ ۳۰ و ۴۰ مطرح میشود، یکی اصلاح به منظور خارج ساختن طلبگی اهل علم و روحانیون از حالت شغل و کسب کار که میشد با حفظ اقتصاد و زندگی روحانیت، آنها را به منزله یک خانوادهٔ بزرگ زیر سایهٔ مراجع و نواب عام امام زمان (ع) براساس اِنَّ اکرمَکُم عندالله اتقیکم ملاحظه نمود و به تأمین معشیت همه بطور انصاف پرداخت؛ و بعد هم تقویت اهداف روحانیت و مرجعیت، طلبگی و تحصیلات حوزوی به سوی سربازی دین و آمادگی برای امام زمان (ع) و فداکاری در جهت حفظ اعتقادات و ناموس ایمانی آحاد جامعه.
بازنگری در خمس و زکات
طبق آرا و فتاوی شمسالدین محمد مجتهدی نجفی، برفرض اگر از قیل و قال اعاظم فقه و اصول نیز بگذریم و شبهات و سئوالات پیرامون اصل خمس و زکات و همچنین فلسفه و اهداف این دوراهم در عصر غیبت امام زمان (ع) برای فقها و مراجع جامعالشرایط شیعه بپذیریم و همهٔ ابهامات برحق علمی و فقهی را نیز پاسخ گوئیم، باز هم این روش اخذ و موارد وصول و دریافت تا شیوههای خرج و برج، فراوان محل اشکالات جدی و نیازمند اصلاح و تحولات اساسی است.
بهائیت برآمده از شرایط روحانیت
مجتهدی النجفی، ضمن روشنگری قدیمی در پوشالی و جعلی بودن فرقههای ضالهٔ بابیت و بهائیت، دو نکته را هم بعنوان تحلیل و کالبد شکافی تاریخی و هم بصورت راه چاره در مقابل اینگونه انحرافات مطرح میکند. نخست آنکه به لحاظ تاریخی هرچه براین واقعیت انکارناپذیر تأکید کنیم که نقش استعمار انگلیس و دخالتهای دولتهای بیگانه در آفرینش چنین انحراف و شکاف میان مسلمانان و بخصوص تشیع حتماً مؤثر بوده و هم طراز خلق وهابیت شد و … در اهل تسنن، برای شیعیان نیز بابیت و بهائیت و … را ساختهاند ولی این حقیقت نیز قابل کتمان نیست که نوع رفتار بعضی از بزرگان، اعاظم و مشایخ، مراجع و روحانیون نیز بیشک مؤثر بوده و هنوز هم تأثیر انکارنشدنی دارد. وقتی طلبههای جوان، بخصوص از سادات ارجمند، با سادهزیستی و زی طلبگی مرجعیت و روحانیت، بویژه فقر و آمادگی جانبازی و سربازی امام زمان (ع) روبرو شوند، طمع ریاست و آقایی و مریدبازی و فرقهسازی نخواهند داشت تا به هرسویی از جانب شیاطین نفسانی و خارجی به انحراف و التقاط خود و دیگران کشیده شوند. کدام نفس عادی و تربیت نشدهٔ نوع آدمی است که برابر غرایز بدیهی بشری از آقایی و ریاست، کناره بگیرد و حاضر و آماده دنیا و مثلاً عقبی و آخرت را چنین یکجا در طبق اخلاص و سادگی و صفای مردم نپذیرد، پس این زمینه مستحق اصلاح و بررسی است. دیگر اینکه برخوردهای قهری، بدون انجام مقدمات و آموزههای تربیتی و اصلاحی، آن هم اول از خود و سپس دیگران، از جمله فرقههای ضاله و مضله مدعی آئین و دیانتی چون بابیت و بهائیت، نتایج زیانباری برای اسلام و تشیع داشته و دارد. بخصوص در غیاب امام معصومه (ع) آنهایی که دریافت وجوهات شرعیه را بیشتر عهده دارند میباید ضمن احترام به حق و حقوق مسلم و بدیهی پیروان منحرف کلیهٔ فرقههایی که بالاخره در باطل خود، به اعتقاداتشان پایبند هستند، از شیوهٔ قرآن و اهلبیت (ع) بهترین شیوه را برگزید که ملاحظه کنند بعنوان انسان مورد توجه و احترام هستند و شایستهٔ آموزههای اخلاقی و تربیتی روحانیت.
ادامه دارد.......
جستارهای وابسته
- ولایت فقیه
- مرجع تقلید
- حوزه علمیه قم
- حوزه علمیه نجف
پانویس
منابع
- نجفی، شمس الدین، (۱۳۷۰)، النظر الثاقب فی کتاب المکاسب- النظر الثاقب و نیل الطالب، تهران، مرکز فرهنگی علامه حلی، کتابخانه حضرت رسول اکرم (ص)
- نجفی، شمس الدین، فرهنگ اصیل، تهران، انتشارات علاّمه حلّی (قدّس سّره)
- نجفی، شمس الدین، (۱۳۷۱)، گفتار شیعه در اصول و فروع، تهران، مرکز فرهنگی علّامه حلی (قدّس سّره)
- نجفی، شمس الدین، فرهنگ دانشوراندر تفسیر قرآن (سورهٔ منافقون)، تهران، مرکز فرهنگی علامه حلی (قدّس سّره)