إعلام الخلف بمن قال بتحريف القرآن من أعلام السلف
إعلام الخلف بمن قال بتحريف القرآن من أعلام السلف | |
---|---|
پدیدآوران | علايي، صادق (نويسنده) |
ناشر | مرکز الآفاق للدراسات الاسلامية |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1425ق,
مجلد2: 1425ق, مجلد3: 1425ق, |
موضوع | قرآن - تحريف قرآن - دفاعيهها و رديهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | BP 89/2 /ع8الف6 |
إعلام الخلف بمن قال بتحريف القرآن من أعلام السلف، اثر صادق علایی، کتابی است در سه جلد به زبان عربی با موضوع علوم قرآنی و کلام. نویسنده در این کتاب، به بررسی تهمتی که وهابیان راجع به اعتقاد شیعه به تحریف قرآن مطرح کردهاند، پرداخته است. وی در جاهایی از کتاب، اعتقاد بسیاری از بزرگان اهل تسنن مبنی بر اعتقاد صحابه به تحریف قرآن را ذکر کرده است و گفته اگر چنین باشد، بر مبنای سخن سلفیان، بزرگان آنان نیز باید کافر و مشرک باشند.
ساختار
کتاب دارای مقدمه و محتوای مطالب در دو بخش اصلی است.
گزارش محتوا
اگر وهابیون، از روی مغالطه و خلط مبحث اصرار داشته باشند که شیعه به تحریف قرآن قائل است، در این کتاب نشان میدهیم که خود علمای معتبر آنان مانند طبری و ابن کثیر و ابن حجر و ابن تیمیه و سایرین، تصریح کرده و اعتراف دارند که برخی از بزرگان صحابه و تابعین به وقوع تحریف در قرآن اعتقاد داشتهاند. پس اگر چنین بهتانی به شیعه بزنند در جواب نقضی آنان باید گفت که تازه شیعه به آنچه که سلف صالح وهابیت به آن معتقد بودهاند، اعتقاد دارد (و اگر چنین اعتقادی کفر باشد، باید با همان معیار وهابیان، این حکم را به بزرگان صحابه و تابعین هم انتقال داد). نویسنده در پایان این کتاب، فصل مجزایی را به این بحث اختصاص داده است.[۱].
محتوای مطالب این کتاب در سه فصل بیان شده است؛
فصل اول از تحریف قرآن نزد شیعه بحث میکند و بحث در آن مفصل و مستوفی است. در همین فصل، حرفهای عجیب و غریب وهابیان و نسبتهای ناروای آنان به شیعه هم بیان میشود[۲].
فصل دوم به تحریف قرآن نزد اهل تسنن میپردازد. تحریف قرآن نزد اهل تسنن به دو صورت متصور است: اول تحریف غیر صریح که موضوعش علوم قرآن است؛ یعنی مباحثی که قرآن را به سمت تحریف میکشاند، نه قول به تحریف صریح قرآن. نویسنده این مطلب را ضمن چهار مبحث مطرح کرده است: حروف هفتگانه، جمع قرآن، قرائات قرآنی و نسخ تلاوت. در میان مباحث، گاهی ملاحظات و اعتراضاتی را بر جزئیات مطروحه در میان مباحث شاهدیم. نویسنده وجه ارتباط میان این مبحث و تحریف قرآن را هم در همین قسمت ذکر مینماید. او در نهایت و پایان هر مبحث، نظر شیعه درباره اهم مسائل را هم مطرح میکند تا مقارنت و مقایسه و در نهایت قضاوت (میان مذهب اهلبیت (ع) و عامه) برای خواننده آسانتر شود. اما درباره نظریات وهابیان صرفا بر بیان مسائل عجیب و غریب و نوادر سخنانشان تأکید شده است. تا اینجا اولین قسمت از مباحث فصل دوم (قول به تحریف غیر صریح) مطرح شده است و از اینجا به بعد دومین بخش اصلی از مباحث بخش دوم؛ یعنی مباحث مربوط به تحریف صریح را بیان میدارد. در این بخش، سورههای اضافه و یا کمشده از قرآن یا آیات افزوده یا کمشده و... بیان میگردد و همچنین بازیای را که سلف وهابیت درباره قرآن راه انداخته و... بیان میگردد. ازاینرو نویسنده در فصلی جداگانه به این پرداخته که چه کسانی از سلف آنان به تحریف قرآن معتقد بودهاند. سپس در ادامه همین فصل، در فصلی دیگر اعترافات و شهادات علمای بزرگ اهل سنت به اینکه بعضی صحابه و برخی تابعین به تحریف قرآن معتقد بودهاند، ذکر میگردد. این شهادات و اعترافات بهصورت مستند از کتابهای آنان اخذ شده و به آنها ارجاع داده میشود[۳].
سومین فصل از کتاب، به سهم شیعه در حفظ قرآن از تحریف و حفظ آن به همان شکل استوار اولیهاش میپردازد. در خلال این مباحث برای ما روشن میشود که جمع و تدوین و املا و نقطهگذاری به نقاط اعراب اولا و نقاط اعجام ثانیا، همچنین بازگرداندن صیاغ نقاط با برخی اضافات به خط مصحف و همچنین تطویر خط نسخی به این خطی که میتوان علامات روی آن گذاشت و... از مراتب تدرج کمالی خط قرآن است که در صیانت و حفظ آن کمک کرده است. اینها کارهایی است که تنها، مردان شیعه به آن قیام کردهاند و ازاینرو در حفظ این کتاب کریم از بازیچه شدن و تغییر، ممتازند[۴].
وضعیت کتاب
فهرست محتویات هر جلد در پایان همان جلد و ملحقات کتاب و مقاطعی از کتاب الفرقان در پایان جلد سوم ذکر شده است. ارجاعات در پاورقی ذکر شده و پاورقیها علاوه بر ذکر ارجاعات، حاوی مطالب مفیدی در توضیح محتوای مطالب کتاب هستند.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.