الإبانة عن معاني القراءات
الإبانة عن معاني القراءات | |
---|---|
پدیدآوران | مکی بن حموش (نويسنده) عرباوي، فرغلي سيد (محقق) |
عنوانهای دیگر | کتاب الياءات المشددات في القرآن الکريم و کلام العرب |
ناشر | کتاب - ناشرون |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 2011م , 1432ق , |
چاپ | 1 |
شابک | 978-2-7451-6674-6 |
موضوع | علم القراءات |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
الإبانة عن معاني القراءات نوشته مکی بن حموش، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر به بیان معنی احرف سبعه و تاریخچه جمعآوری قرآن پس از پیامبر(ص) میپردازد. وی در این راستا اشارهای هم به قرائات سبعه و نسبتش با احرف سبعه دارد. در ادامه این کتاب، کتاب الياءات المشددات في القرآن الكريم و كلام العرب اثر همین نویسنده آمده است.
این دو اثر توسط فرغلی سید عرباوی مورد تحقیق قرار گرفته است.
ساختار
کتاب الإبانة عن معانی القراءات شامل مقدمه محقق و متن کتاب است. مقدمه محقق حاوی چهار فصل و متن کتاب شامل هجده باب است و کتاب الیاءات المشددات فی القرآن الکریم شامل مقدمه محقق و متن کتاب در هفت باب است.
گزارش محتوا
محقق در مقدمه مینویسد: کتاب پیش رو، اثر امام مکی است. وی از تعدادی از قضایا که متعلق به معانی قرائات است بحث میکند. وی همچنین درباره حروف سبعه و گردآوری قرآن و کتابت آن در سدههای گذشته توضیح میدهد. سپس بعضی از قضایای بحثبرانگیز همچون تفسیر مصطلح أحرف سبعه را شرح میدهد.[۱] ایشان در ادامه تعاریف مختلفی از قرائات را نقل میکند.
فرغلی سید عرباوی در فصل اول مقدمهاش بر کتاب، به توضیح تاریخ جمعآوری قرآن و کتابت آن و قرائاتش و تعریف قرآن کریم میپردازد و بیان میدارد که پیامبر خدا(ص) قرآن را به دو طریق ابلاغ کرد؛ شفاهی و مکتوب.[۲] او میگوید کاتبان قرآن به 43 نفر میرسیدند و مشهورترینشان عثمان بن عفان، علی بن ابوطالب، أبی بن کعب، زید بن ثابت، عبدالله بن سعد أبی سریح و حنظلة بن ربیع بودند.[۳]
وی اجماع بر توقیفی بودن ترتیب آیات قرآن را نقل میکند و درباره ترتیب سورهها نیز معتقد به توقیفیت میشود. او مینویسد اولین جمعآوری قرآن به تشویق عمر در زمان ابوبکر به دست زید بن ثابت به هدف مقابله با امثال مسیلمههای کذاب انجام شد. زید شرط کرد که برای جمعآوری مصحف فقط از نسخههای خطی که نزد پیامبر خدا(ص) نوشته شده استفاده شود و برای این امر دو شاهد عادل ارائه شود. این مصحف جمع شد و پس از ابوبکر به عمر رسید و پس از عمر در دست دخترش حفصه ماند. وی مینویسد لهجههای متعدد در زمان نزول قرآن وجود داشت و قرآن فقط به لهجه قرشی نازل نشده بلکه نزولش به لهجه عربی است هرچند اکثریت و غلبه با لهجه قریش باشد. پس نزول قرآن با یک حرف بر پیامبر(ص) آغاز شد و به هفت حرف رسید که همه آنها کافی و شافی هستند و البته قرائات سبعه با أحرف سبعه تفاوت معنایی دارند یعنی قرائات سبعه از یک حرف هستند. در زمان عثمان، پس از فتوحات، بین برخی از اصحاب اختلاف شد و این امر تا حد تکفیر یکدیگر پیش رفت. حذیفه بن یمان این خبر را به عثمان رساند و وی قرآن مکتوب در زمان ابوبکر را از حفصه گرفت تا از روی آن استنساخ کند. وی زید بن ثابت و سعید بن عاص و عبدالله بن زبیر و عبدالرحمن بن هشام را مأمور این کار کرد و دستور داد در موارد اختلاف، لهجه قریش را مراعات کنند. پس از استنساخ از روی این نسخه، عثمان آن را برای کوفه و بصره و شام و مکه و یمن و بحرین فرستاد و یک نسخه را در مدینه نگه داشت. عثمان دستور داد سایر مصاحف را بسوزانند و همین یک مورد باقی بماند. محقق در ادامه، سخن از نقطهگذاری قرآن به دست ابوالاسود و انتساب مجازی استنساخ مصحف به عثمان سخن میگوید.[۴]
فصل دوم مقدمه محقق دربردارنده مباحث مربوط به نقطهگذاری مصاحف، انواع رسمالخط عربی (که به سه نوع قیاسی و عروضی و خط مصاحف تقسیم میشوند)، منشأ رسمالخط عثمانی و... است. از علمای ماهر در رسمالخط هجای مصاحف احمد بن عبدالوالی بن احمد رعینی، ابراهیم بن مبشر بن شریف بکری و احمد بن محمد بن سلیمان بن عصام بودند.[۵] نویسنده شانزده نفر از عالمان اندلسی که در خرید مصاحف با یکدیگر رقابت میکردند را نام میبرد و ادامه مباحث این فصل را درباره رسمالخط عثمانی پی میگیرد.[۶]
مکی بن حموش در مقدمهاش بر کتاب مینویسد: در این کتاب، معانی قرائات و کیفیت آنها و مسائل مرتبط با آن را به همراه فواید این امر و غرائب معانی قرآن ذکر کردهام و تا کنون کسی را سراغ ندارم که پیش از من چنین مطالبی را در کتابی مستقل گفته باشد.[۷] وی درباره نسبت قرائات سبع و احرف سبعه مینویسد، قرائات سبع جزئی از احرف سبعه بهحساب میآیند.[۸] علت اختلاف در قرائات، عملکرد صحابه بوده است بهگونهای که قرائات متفاوت یکدیگر را انکار نمیکردند، دلیل آنها روایتی از پیامبر(ص) بوده که آن حضرت فرمودند: قرآن بر هفت حرف نازل شده است هرکدام که خواستید بخوانید.[۹] وی میگوید اگر کسی درباره معنی احرف سبعه از من بپرسد به او پاسخ خواهم داد: هفت حرفی که قرآن بر آن نازل شده، همان لغات متفرقه در قرآن و معانیای در الفاظ هستند که در تلفظ مختلف شنیده میشوند ولی در معنا واحد هستند؛ یعنی تعدد لفظ و وحدت در معنی.[۱۰] این امر (جواز قراءت به هفت حرف) به جهت تسهیل بر بندگان خدا اجازه داده شده است.[۱۱] نویسنده در بیان چرایی هفتگانه بودن علت قرائات معتقد است این امر برای این است که اولاً عثمان هفت نسخه از روی نسخه زید بن ثابت استنساخ کرد و ازاینرو تعداد قراء هم هفت نفر هستند و ثانیه هفتگانه بودن قراء به جهت هفتگانه بودن أحرف قرآنی است.[۱۲] او در مباحث پایانی کتاب از جمعآوری قرآن در زمان پیامبر(ص) به دست سایرین از صحابه و تاییدآوری برای این امر از احادیث، اختلاف قراء سبعه مشهور و غیر مشهور در سوره حمد به قرائاتی که خوانده میشوند و همچنین قرائاتی که اکنون خوانده نمیشوند و... صحبت میکند.[۱۳] وی سایر قرائات بهغیراز خط مصحف را غیرمجاز میداند زیرا سایر قرائات خبر واحد هستند، بعلاوه اینکه بر این خط مصحف اجماع هست.[۱۴]
الياءات المشددات في القرآن الكريم و كلام العرب
نویسنده درباره کتاب الیاءات المشددات مینویسد: برخی با درخواست از من در من انگیزه ایجاد کردند تا یاءات مشددات در قرآن را شرح دهم و علت آن را بیان کنم. البته این کار دشواری است و هیچکس در این امر بر من پیشی نگرفته است. ابتدای کار سختی آن را که دیدم سست شدم ولی بعد دیدم فایده کثیری برای اهل قرآن و طالبان علم عربی دارد شروع به کار کردم.[۱۵] من دیدم که ابواب یاءهای مشدده بر هفت قسمت تقسیم میشود و ازاینرو آن را در هفت باب شرح میکنم. نویسنده فصل اول را درباره یاء مشددهای که اصل آن در وزن حرف واحد است نه دو حرف بیان میکند؛ مانند آنچه بر وزن (فعّل) یا (تفعّل) یا (يفعّل) و شبیه این وزنها میآید؛ مثل زيّن و بيّن و زيّل؛ و از این مورد است بخشی از آیه 28 سوره یونس: (فَزَيَّلْنا بَيْنَهُمْ).[۱۶] نوع دوم آن یاء مشددهای است که اصلش دو یاء (دو حرف) و وزن بوده و اولی به خاطر اجتماع مثلین در دومی ادغام شده مانند آنچه بر وزن فعیل آمده مثل (وَ كانَ اللّهُ غَنِيًّا) (النساء: 131)[۱۷] نوع سوم یاءی است که اصلش واو ساکنه بوده و بعد آن یاء است سپس واو به یاء تبدیل شده و در یاء بعدی ادغام شده است و از این مورد است آنچه بر وزن فعول میآید مانند (سُجَّداً وَ بُكِيًّا) (مريم: 58) که وزن آن فعول یعنی بکوی بوده است.[۱۸] باب چهارم آن یاءی است که اصلش یاء بوده و بعدازآن واو آمده است و یکی از موارد آن بر وزن فعیل میآید مانند (تَحْتَكِ سَرِيًّا) (مريم: 24) که اصل آن سریو بر وزن فعیل بوده.[۱۹] باب پنجم یاء مشددهای است که اصل آن دو واو بوده و یکی در دیگری ادغام شده و واو مشدد شده و سپس به یاء مشدده تبدیل شده و ماقبل آن مکسور شده تا یاء تصحیح شود مانند آنچه بر وزن مفعول میآید مانند (عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا) (مريم:55) که اصل آن مرضوو بر وزن مفعول بوده است.[۲۰] ششمین مورد درباره یاء مشددهای است که اصل آن یاء و حمزه بوده مانند (النَّبِيُّ) (آلعمران:68) و (الْبَرِيَّةِ) (البينة:6)[۲۱]. نویسنده در باب هفتم مواردی از یاء مشدد را که اهل علم در اصل و اشتقاق و فعل آن اختلاف کردهاند، بیان میدارد؛ و مثالهایی از آن را بیان میکند.
وضعیت کتاب
نویسنده، کتاب را به شش تن از بنیانگذاران علم تجوید اندلس تقدیم کرده است.[۲۲] کتاب دارای فهرست مطالب در انتها است.
پاورقیها علاوه بر ارجاعات حاوی مطالب مفیدی در شرح مطالب و معرفی اشخاص هستند. محقق، شش نسخه خطی از کتاب را معرفی میکند.[۲۳] و مینویسد نسخه مورد اعتماد وی در کتاب «الیاءات المشددات»، نسخه کتابخانه آمبروزیانا در میلان ایتالیاست که دارای دوازده صفحه 25 سطری و به خط نسخ حسین بن عبدالله بن حسن بن حدقه خولانی است که در دهم ذیحجه 678 ق. پایان یافته است.[۲۴] از جمله کارهای محقق در کتاب؛ بعضی ملاحظات را در حواشی نوشته، به تخریج آیات قرآنی و روایات نبوی متن پرداخته، ترجمه مختصری از اعلام متن دارد، برخی موارد داخل متن را بین پرانتز توضیح داده، ارجاع دهی اقوالی که مصنف در متن ذکر کرده و به آنها اعتماد کرده، ذکر شماره صفحات نسخه خطی در کتاب، ارائه فهرست مطالب و منابع و مآخذ برای کتاب و...[۲۵] رونوشتی از تصاویر برخی صفحههای نسخه خطی در صفحات 126 تا 130 کتاب ارائه شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص9
- ↑ ر.ک: همان، ص9-13
- ↑ ر.ک: همان، ص14
- ↑ ر.ک: همان، 14-36
- ↑ ر.ک: همان، ص37-54
- ↑ ر.ک: همان، ص53-60
- ↑ ر.ک: مقدمه مؤلف، ص131
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص133
- ↑ ر.ک: همان، ص145
- ↑ ر.ک: همان، ص165
- ↑ ر.ک: همان، ص169
- ↑ ر.ک: همان، ص175
- ↑ ر.ک: همان، ص176-203
- ↑ ر.ک: همان، ص203-205
- ↑ ر.ک: الیاءات المشددات، ص213
- ↑ ر.ک: همان، ص214
- ↑ ر.ک: همان، ص215
- ↑ ر.ک: همان، ص218
- ↑ ر.ک: همان، ص220
- ↑ ر.ک: همان، ص223
- ↑ ر.ک: همان، ص224
- ↑ ر.ک: اهدائیه کتاب، ص3
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص120-122
- ↑ ر.ک: همان، ص122
- ↑ ر.ک: همان، ص123-125
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.