تفسير الصحابي الجليل أبي بن كعب سيد القراء

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    ‏تفسير الصحابي الجليل أبي بن كعب سيد القراء
    تفسير الصحابي الجليل أبي بن كعب سيد القراء
    پدیدآورانخلف، عبدالجواد (نويسنده)
    ناشردار البيان
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشرمجلد1: 2001م,
    شابک977-5524-47-4
    موضوعابن نجار، ابي بن کعب - سرگذشت نامه تفاسير اهل سنت - قرن 7ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏93‎‏ ‎‏/‎‏خ‎‏8‎‏ت‎‏7

    تفسير الصحابي الجليل أبي بن كعب سيد القراء، تألیف عبدالجواد خلف، حاوی مجموعه تفاسیر ابی بن کعب صحابی رسول‌الله(ص) و یکی از کاتبان برجسته وحی است. اهمیت این تفسیر بدین‌جهت است که وی بنا بر حدیثی مشهور یکی از چهار تنی است که پیامبر(ص) فراگرفتن قرآن از آنان را توصیه کرده است.

    ساختار

    کتاب از دو بخش تشکیل شده است: در بخش اول ابتدا مقدمه‌ای مختصر و سپس مقدمه تحقیقی مفصلی پیرامون ابی بن کعب و مباحث مرتبط ارائه شده است. در بخش دوم نیز مجموعه تفاسیر او به‌تفکیک سوره‌های قرآن کریم از سوره فاتحه تا ناس گردآوری شده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه کتاب به تلاش خود در گردآوری تفاسیر صحابه اول از کتب حدیث و تفسیر و سیره و اسباب نزول و تاریخ صحابه اشاره کرده است. او دلیل این امر را اشتمال این تفاسیر بر علم مأثور از نبی اکرم(ص) دانسته است. در واقع تفسیر نزد اهل علم به دو گونه تفسیر به مأثور و تفسیر به معقول تقسیم شده است که تفسیر مأثور، تفسیری مرفوع به نبی، موقوف بر صحابه یا مقطوع بر تابعین و از جلیل‌ترین تفاسیر و مهم‌ترین آنهاست. سپس اشاره کرده که تفاسیر ابی بن کعب، ام‌المؤمنین عایشه، عبدالله بن مسعود و علی بن ابی‌طالب(ع) را در دستور کار خود قرار داده است. همچنین به معرفی ابی بن کعب پرداخته و او را کاتب وحی و مشهورترین حافظ و قاری قرآن و اعلم صحابه به اسباب نزول و توجیه قرائات دانسته است؛ تا جایی ‌که پیامبر(ص) او را ملقب به سیدالقراء و سیدالمسلمین نمود و پیامبر لقبی را به احدی از صحابه نمی‌داد مگر آنکه معنای لقب وصف دقیقی برای صاحبش می‌بود[۱]‏.

    گاه برخی منابع امامیه، قرائت ابی بن کعب را در تأیید نظرهای اعتقادی یا فقهی خود مورد استناد قرار داده‌اند و فراتر از آن، در روایتی به نقل از امام صادق(ع) تصریح شده که قرائت ابی بن کعب قرائت مورد تایید اهل‌بیت(ع) بوده است[۲]‏.

    محقق کتاب در مقدمه تحقیقی کتاب در ضمن شش مبحث ابتدا ابی بن کعب را معرفی کرده است. سپس زمان اسلام آوردن او را با توجه به منابع مختلف بررسی کرده است. ازآنجاکه ابن هشام با دقت اسامی کسانی را که در عقبه اول و دوم مسلمان شدند، ذکر کرده و نام ابی بن کعب در میان آنها نیست، پس نتیجه گرفته است که اسلام ابی پس از عقبه اول و پیش از عقبه دوم در ضمن کسانی بوده که به دست مصعب بن عمیر اسلام آورده‌اند. در رابطه با زندگی او پیش از اسلام نیز در تمامی منابع تاریخی که در دست است هیچ مطلبی ذکر نشده است و اگر اسلام بر او منت نگذاشته بود، هیچ چیزی درباره او وجود نداشت و اسلام بود که او را به درجه سیدالقراء رساند[۳]‏.

    در مباحث سوم و چهارم این مقدمه به‌ترتیب خاندان ابی بن کعب، شخصیت او و درجه او در بین کاتبان وحی بررسی شده است. به‌طور خلاصه او کاتب و قاری وحی و معلم صحابه رسول‌الله(ص) بوده است[۴]‏. پس از آن راویان ابی بن کعب از صحابه و تابعین به‌تفکیک ذکر شده است. سپس طرق روایت از او با توجه به منابع اهل سنت مطرح شده است[۵]‏.

    در مبحث ششم ارزش تفسیر ابی بن کعب در محورهای متعددی چون قرائت، لغت و معانی، بیان مدلول آیه از قول نبی(ص) و خلفای راشدین، نسخ و مناقب ابی بن کعب بررسی شده است؛ بدین ترتیب که در هر محور به‌ترتیب سوره‌های قرآن کریم، آیات مرتبط با آن محور با ذکر شماره آیه، متن آن و صفحه کتاب ذکر شده است[۶]‏. مقدمه محقق با ذکر تاریخ وفات ابی بن کعب پایان یافته است[۷]‏.

    شالوده‌ی‌ تفسیر آیات قرآن‌که نقطه‌ی آغاز این علم بشمار می‌رود، از همان زمان نزول و در عصر پیامبر(ص) به دست‌ حضرتش بنا گردید. تفسیر در آن زمان، صورت بسیار سـاده‌ای‌ داشـت‌ و از‌ حدود بحث در بخش‌های ادبی‌ و شأن‌ نزول‌ آیات و گاهی‌ استدلال به آیه‌ای برای فهم مضمون آیه‌ی دیگر، تجاوز نمی‌کرد. پس از پیامبر اسلام(ص) و علی(ع) و سایر امامان(ع) که‌ خود‌ موقعیت‌‌ ویژه‌ای در تـفسیر قـرآن دارنـد، طبقه‌ی‌ اول مفسرین‌ را‌ جمعی‌ از صحابه‌ی آن‌حـضرت تـشکیل‌ دادند. اما تفسیر در این عصر نیز از حدود بیانات پیامبر(ص) ذیل آیات‌ تجاوز‌ نمی‌کرد‌ و در پاره‌ای‌ موارد، به شرح و تفسیر اجمالی و گزارش کـوتاهی در‌ تـوضیح آیـات اکتفا می‌شد[۸]‏.

    ابی بن کعب به‌عنوان یکی از سابقین انصار، سالیان متمادی در صحبت پیامبر(ص) بود و چنان‌که در روایت آمده است، تمامی قرآن را بر آن حضرت عرضه نمود. از همان تاریخ نیز به تعلیم قرآن اشتغال ورزید و بنا بر حدیثی مشهور، یکی از چهار تنی است که پیامبر(ص) فراگرفتن قرآن از آنان را توصیه کرده است. او پس از رحلت پیامبر(ص) نیز همواره به تعلیم قرآن در مدینه اشتغال داشت و جمعی از مشاهیر چون ابن عباس، ابوهریره و... از تابعین از وی قرائت آموختند[۹]‏.

    در ابتدای تفسیر ابی، به نقل از رسول خدا(ص) «سبع المثاني» به سوره حمد تفسیر شده است[۱۰]‏.

    در تفاسیر و قرائات نقل‌شده از ابی بن کعب گاه اختلاف شده است؛ به‌عنوان مثال ابوعبیده قاسم بن سلام از حجاج بن هارون نقل کرده که ابی بن کعب آیه 105 سوره انعام را «و ليقولوا درس» قرائت کرد. درحالی‌که ابوبکر بن مردویه با سندش از ابن عباس نقل کرده که ابی بن کعب گفت: رسول‌الله(ص) و ليقولوا درست قرائت فرمود[۱۱]‏.

    در تفسیر ابی بن کعب گاه تنها به وزن یک کلمه برای ممانعت از اشتباه در قرائت اشاره شده است؛ مثلاً «قبيلاً» بر وزن فعیل[۱۲]‏.

    در انتهای کتاب به نقل از مصحف ابی بن کعب، به ذکر دو سوره جعلی «خلع و حقد» پرداخته شده است[۱۳]‏. ایـن نصـوص، صـلوات (دعا) هستند، هم از لحاظ صورت و هم از لحاظ محتوا؛ لذا نمی‌توان به آنها نسبت وحی را داد و اختلافات لغوی فراوانی در‌ این دو سوره (حـفد و خـلع) وجـود دارد که نسبت صحت آن دو را به قـرآن دچـار تـردید می‌سازد؛ بنابراین، امکان ندارد که این دو سـوره جزئـی از قـرآن باشـند. علمای مسلمان نیز این دو سوره را با توجه به روایـات مربـوط و بـه دلیـل ناسازگاری الفـاظ و مـعانی آنـها با قرآن و نیز تأکید برخی روایات بر استعمال آنـها در قـنوت‌ نماز‌ جزء قرآن ندانسته‌اند[۱۴]‏.

    ویژگی‌های تفسیری صحابه

    1. تفسیر، بیشتر به‌صورت نقل زبانی و حفظ در سینه‌ها بوده است و در آن زمان تفسیری تدوین نشد. تنها برخی از صحابه دارای مصحف بوده‌اند؛ از جمله مصحف امام علی بن ابی‌طالب(ع)، مصحف ابی و ابن مسعود؛
    2. تفسیر نشدن تمام قرآن؛ به‌عنوان نمونه درباره آیات سوره‌های انفال و کوثر تفسیری نیامده است؛
    3. سادگی و بی‌پیرایگی، در حدی که برای حل مشکل یا برطرف ساختن ابهام، عبارتی کوتاه و بیانی رسا در غایت ایجاز ارائه می‌شد؛ مثلاً رسول‌الله در پاسخ از معنای الحسنی (لیل: 6) فرمود: بهشت؛
    4. اختلاف نداشتن در مسائل فقهی و کلامی؛
    5. پیراستگی از تفسیر به رأی؛ یعنی صحابه در ارائه مطالب تفسیری از استبداد به رأی دور بودند؛ زیرا این کار تعصبی کورکورانه بود و به خدعه‌گری نیاز داشت که چهره‌های برجسته صحابه از آن مبرا بودند؛
    6. مفسران در این دوره برای تفسیر آیات بیشتر به مشاهدات، نقل و آنچه شنیده بودند تکیه می‌کردند[۱۵]‏.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در انتهای اثر ذکر شده است. در پاورقی‌های کتاب، منابع روایات با ذکر جلد و صفحه و برخی توضیحات نویسنده ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، صفحات اول و دوم
    2. ر.ک: پاکتچی احمد، ج6، ص465
    3. ر.ک: مقدمه محقق، ص14-13
    4. ر.ک: همان، ص29
    5. ر.ک: همان، ص60-30
    6. ر.ک: همان، ص91-62
    7. ر.ک: همان، ص92
    8. ر.ک: کاظمی کاشانتویی، شهاب، ص‌18-17
    9. ر.ک: پاکتچی احمد، ج6، ص464
    10. ر.ک: متن کتاب، ص95
    11. ر.ک: همان، ص122
    12. ر.ک: همان، صفحات147 و 186
    13. ر.ک: همان، ص209
    14. ر.ک: قرائی سلطان‌آبادی، احمد، ص115-114
    15. ر.ک: علوی‌مهر، حسین، ص84-83

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. پاکتچی احمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج6، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1373.
    3. کاظمی کاشانتویی، «سیر تفسیرنگاری قرآن کریم در قرن اخیر»، پایگاه مجلات تخصصی نور، رشد آموزش قرآن، پاییز 1386، شماره 18، صفحه 17 تا 21، به آدرس اینترنتی:
      http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/197068
    4. قرائی سلطان‌آبادی، احمد، «مستشرقان و مسئله تحریف»، پایگاه مجلات تخصصی نور، قرآن‌پژوهی خاورشناسان، بهار و تابستان 1394، شماره 18، صفحه 107 تا 136، به آدرس اینترنتی:
      http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1199167
    5. علوی‌مهر، حسین، «آشنایی با تفسیر و مفسران»، قم، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، تابستان 1384.

    وابسته‌ها