نگاهی به مبانی نمایشنامه نویسی و تحلیل نمایشنامه
نگاهی به مبانی نمایشنامه نویسی و تحلیل نمایشنامه | |
---|---|
پدیدآوران | دهقانی، بابک |
ناشر | بابک دهقانی |
سال نشر | 1393 |
چاپ | 1 |
شابک | 9789640498071 |
زبان | فارسی |
کد کنگره | |
نگاهی به مبانی نمایشنامه نویسی و تحلیل نمایشنامه در سال 1392 توسط بابک دهقانی به رشته تحریر در آمد. در این کتاب چگونگی نوشتن نمایشنامه در سریعترین زمان آموزش داده شده است و در نهایت چند تمرین نیز وجود دارد.
هدف از نگارش کتاب
- بررسی شيوههایی جهت بهتر نوشتن نمایشنامه
- بررسی موشکافانه تكتك اجزاء نمايشنامهنویسی
- کمک به دست اندركاران تئاتر و پژوهشگران عرصه نمایشنامه نویسی
نمايشنامهنویسی
برای داشتن منابع نمايشي در ایران. - بررسی و برجسته نمودن این حقیقت که نمايشنامه نویسی خود به تنهایی دارای زیباییها و جذابیت هایی است كه از دیدگاه نمایشی نیز اهمیت و کاربردهای فراوانی دارد. نمایشنامه (play or stageplay) در لغت فرانسه به نام پییس(Pièce de théâtre) ترجمه شده است و در فارسی به متني اطلاق میشود كه قابليت اجرايي داشته باشد. نمایشنامه، معرفِ نوع دیگری از قالبهای ادبی کلاسیک است که در طول سالهای متمادی متحول شده. اما اين متن معمولا در قالب گفتگو بين كاراكترها است. بيشتر به اجرا تكيه دارد تا خوانده شدن. نویسندهي اين متن را نمايشنامهنويس میگويند. شکسپیر را میتوان یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسان جهان دانست. برای نمونه رومئو و ژولیت نمایشنامهای کلاسیک است که عموماً یک اثر ادبی شناخته میشود.
بُن انديشه(Theme)
آن چيزي كه نویسنده قصد دارد در طول نمايشنامه به مخاطب خود بفهماند و راجع به آن صحبت كند. كه حسين جعفري در كتابش در مورد آن چنين گفته است: حرف اصلی نویسنده و به عبارتي فكر و انديشه ي حاكم بر نمايشنامه. براي بن انديشه مترادف هایی نيز در نظر گرفته شده است مانند: پيام، هدف، فكر اصلی و غيره. براي شناختن بن انديشهي يك نمايشنامه ابتدا بايد بر طرح آن نمايشنامه تسلط يابيم.
موضوع (Subject)
كلام اصلی و نهایی كه نمايشنامهنويس در يك جمله يا عبارت و يا يك ديالوگ بيان میكند. همان طور كه قبلا گفته شد حوادث روزمره میتواند در قالب طرح و موضوع يك نمايشنامه به خوبی خود را نشان دهد. اما در اصل نمايشنامهنويس است كه اين موضوعات را پيش میكشد و میتواند آنها را تودرتو و در عين حال جذاب تر نيز بيان كند.
طرح داستان يا پيرنگ (پلات Plot)
در خصوص پيرنگ تعاريف زيادي شده است كه همگي معاني و مفاهيمي شبيه به هم دارند. پيرنگ واژهای است فارسی. پلات نيز به معنای بنیاد و پایه محسوب میشود. پي به معناي پايه و اساس و رنگ به معناي لعاب و طرح و نقش میباشد. پيرنگ در تراژدي به فاجعه ختم میشود. كه معمولا با مرگ شخصيت اصلی نمايشنامه كه همان قهرمان داستان است به پايان میرسد. به عبارت ديگر پيرنگ به چگونگی و زيبايي داستان اطلاق میشود نه خود داستان. در پیرنگ، خواننده به دنبال دليل و مدرك و روابط علت و معلولي میگردد و كاری با سير وقايع ندارد. پيرنگ فكر و انديشهي نمايشنامهنويس را به درون نمايش میكشاند و بعد از آن، بازيگر است كه با فن بالاي خود، با گفتار و كلامش و زبان بدنش اين انديشهها را به تصوير میكشاند. پيرنگ ارتباط مستقيم با شخصيت دارد و شخصيت جزو لاينفك وجوديِ بازيگر است.[۲][۳]
منابع
- نگاهی به مبانی نمایشنامهنویسی و تحلیل نمایشنامه.
- نگاهی به مبانی نمایشنامه نویسی و تحلیل نمایشنامه
- نگاهی به مبانی نمایشنامهنویسی و تحلیل نمایشنامه