گنجینه گوهر روان

كتاب «گنجينه گوهر روان»، مجموعه‌اى است نفيس و گران‌قدر از استاد حسن‌زاده، به زبان فارسى و حاوى ادله تجرد نفس.

گنجینه گوهر روان
گنجینه گوهر روان
پدیدآورانحسن‌‌زاده آملی، حسن (نویسنده)
ناشرنثر طوبی
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1386 ش
چاپ2
شابک964-93016-1-5
موضوعفلسفه اسلامی نفس
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‎‏BBR‎‏ ‎‏1350‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏گ‎‏9

ساختار

كتاب، مشتمل بر يك مقدمه، چهار فصل، يك خاتمه و يك تذييل است.

گزارش محتوا

حضرت استاد دام ظله الشريف، ادله تجرد نفس را كه در آثار قدما به صورت پراكنده ذكر شده بود، در اين كتاب گرد آورده و آنها را همراه با اضافاتى از توضيحات و تنبيهات و غيره با نظم و ترتيبى خاص به رشته تحرير درآورده است، چنان‌كه خود مى‌گويد: «و بعد همی‌گوید بنده اميدوار به خداى متعال، حسن حسن‌زاده آملى كه اين دفتر معانى، به نام «گنجينه گوهر روان»، آكنده از برهان تجرد گوهر روان است كه به ساليانى دراز، در اثناى تدريس معارف از نوشته‌هاى پيشينيان، يافته‌ايم و در آن به رشته نظم و نضد خاص گرد آورده‌ايم و بسى غرر درر و عوالى لآلى بر آن افزوده‌ايم و...اينك بدين اميد كه دانش‌پژوه فرزانه را چراغى فرا راه نيك‌بختى و رستگارى باشد و نگارنده را اثرى بايسته و شايسته و پايدار به يادگار، خويشتن را نيك بساخت و چهره به خوبى پرداخت و مانند ماه دو هفته برافروخت و ديده به مدرسه‌ها دوخت و دل به صاحب‌نظران باخت و مست از خانه به بيرون تاخت كه ناگهان خروش سروش به گوش هوش رسيد كه:

نورى كه به سرعتش روان استگنجينه گوهر روان است
گنجينه زاد زندگانىگنجينه عمر جاودانى
گنجينه دفتر معانىگنجينه گنج آسمانى
گنجينه شب‌چراغ عالمنور دل و ديدگان آدم
گنجى كه چو مهر و مه درخشدتا نور به نوريان ببخشد
نورى كه مجرد و مصفى استنور صمدى حق تعالى است
نورى كه ز صنع حسن مطلقكس نيست چنو ز حسن مشتق
نورى كه فروغ او فروزدتا ريشه جهل را بسوزد
نورى به شروق برتر از برقنورى كه گرفته غرب تا شرق
از لطف حقيقة الحقايقگنجينه پر است از دقايق
اين يك اثر است نيك فرجامكز دست حسن گرفت انجام
باشد كه عطا كند خدايشدر اجر و جزاى او لقايش
هر چند زدست خويش خسته استطرفى ز حيات دل نبسته است
ليكن چو خدا كند خدايىشاهنشه دل شود گدايى
يك جلوه اگر كند نثارشصد مهر و مه‌اند شرمسارش



اجمالى از مطالب كتاب: ذكر صد جمله زيبا درباره معرفت نفس(آن‌كه خود را نشناخت، چگونه ديگرى را مى‌شناسد؟ آن‌كه خود را فراموش كرده است، از ياد چه چيز خرسند است؟ آن‌كه خود را زرع و زارع و مزرعه خويش نداند، از سعادت جاودانى باز بماند....)؛ تذكر به اصول و عيون و امهاتى و تمسك به آيات و رواياتى در معرفت نفس ناطقه انسانى(مغايرت نفس با مزاج، مغايرت نفس با بدن، تجرد نفس ناطقه به تجرد برزخى در مقام خيال، تجرد نفس ناطقه در مقام تجرد عقلانى و...)؛ معرفى كتب و رسائلى در معرفت نفس و نقل ادله‌اى در مغايرت نفس و بدن؛ چند دليل در فوق تجرد عقلى و مقام لا يقفى نفس؛ نقل آيات و رواياتى در بقا و تجرد و مقام لا يقفى نفس ناطقه انسانى؛ نقل ادله مادى و اتراب آنان در عدم تجرد نفس ناطقه.

وضعيت كتاب

فهرست موضوعات، در آغاز و فهرست آيات، در پايان كتاب، ذكر شده است.