چهارسوقی، محمدهاشم
نام | چهارسوقی، محمد هاشم بن زینالعابدین |
---|---|
نام های دیگر | خوانساری، محمد هاشم
موسوی الخوانساری، محمد هاشم بن زینالعابدین |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 1318 ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE02608AUTHORCODE |
آیتالله سيد محمد هاشم خوانسارى چهار سوقى، در سال 1235ق، متولد شد. او، فرزند آیتالله سيد زينالعابدين خوانسارى است. او را سرسلسله خاندان معروف روضاتى مىشناسند.
ميرزا محمد هاشم، هفت برادر داشت كه جملگى از علما و فضلا و يا مجتهدان اصفهان بودهاند و آیتالله ميرزا محمدباقرخوانسارى صاحب كتاب پرارج «روضات الجنات» يكى از آنان بوده است.
ايشان، در سال 1274ق، پس از حضور ده ساله در درس مرحوم مير سيد حسن مدرس كه از افاضل اعلام اصفهان بود، به نجف اشرف عزيمت نمود و در درس شيخ اعظم انصارى حاضر شد و مورد توجه خاص شيخ گرديد؛ چنانكه شيخ او را به اتمام كتاب «اصول آل الرسول» تشويق نمود و نيازمندى حوزه علميه نجف را نسبت به چنين كتابى اعلام فرمود.
مراودات او با [[شیرازی، محمدتقی بن محبعلی|ميرزاى بزرگ شيرازى]] نيز يادآور حضور جدى و علمى ميرزا در مدينة العلم نجف اشرف بوده است و بدينسان، ميرزا هاشم، از شاگردان و خصيصين مكتب نجف نيز محسوب مىشود.
ميرزا، پس از حضورى چند ساله در نجف اشرف، به ايران مراجعت كرد و در اصفهان دوباره رحل اقامت افكند و مدت پنجاه سال به تدريس فنون مختلف علمى از فقه و اصول و رجال و... پرداخت و بزرگان بسيارى از محضرش بهرهها بردند. در دهههاى آخر اين پنجاه سال، ميرزا به مقام افتاء و مرجعيت نائل گرديد و مردم نقاط گستردهاى از بلاد ايران، بهويژه اصفهان و خوانسار از او تقليد میكردند و در موقعيتهاى مختلف، گوشبهفرمان او بودند و اين زمان، مصادف بود با مرجعيت ميرزاى بزرگ شيرزاى، مرجع بزرگ شيعه و صاحب فتواى تحريم تنباكو در نجف اشرف؛ در عين حال، رساله عمليهاش در شهرهاى مختلف مورد عمل و مراجعه مؤمنين بود.
اساتيد
اولين استاد وى كه كراراً از او نام مىبرده است، والدش، آقا سيد زينالعابدين خوانسارى است كه بسيارى از علوم را در محضرش فراگرفت و استاد ديگرش، برادر فاضل، علامه و صاحب كمالاتش، آقا سيد محمدباقرخوانسارى، صاحب كتاب پرارج «روضات الجنات» است.
از اساتيد ديگرى كه خود از مبرزين فضلاى اصفهان بوده و ميرزا از محضرش بهرههاى فراوان برده است، آقا مير سيد حسن مدرس بوده كه پس از فوت سيد صدر در سنه 1264ق، به مدت ده سال، از ملازمين درس وى بوده است و سپس راهى نجف اشرف شده و در محضر شيخ اعظم انصارى زانوى شاگردى به زمين ساييده است و از خواص شاگردان وى گرديده و مورد توجه شيخ اعظم قرار گرفته است.
آيتالله آقا شيخ محمد ابراهيم كرباسى، صاحب كتاب «اشارات الاصول» نيز استاد ديگر ميرزا است؛ همانگونه كه سيد شفتى، صاحب كتاب «مطالع الانوار»، از اساتيد اوست.
ميرزا، مكاتباتى نيز با شيخ محمدحسن، صاحب «جواهر» و آقا سيد ابراهيم قزوينى، صاحب «ضوابط الاصول» كه از افاضل اعلام نجف اشرف بوده، داشته است و از ناحيه شخص اخير، به دريافت اجازه اجتهاد نايل گرديده است.
شاگردان
ميرزا، در مدت عمر، به دليل حضور بلا انقطاع در حوزههاى علميه، شاگردان زيادى را تربيت نموده؛ شاگردانى مانند آيات عظام:
- سيد محمد كاظم طباطبايى يزدى؛
- شيخ الشريعه اصفهانى؛
- شيخ محمد هادى تهرانى؛
- سيد ابوتراب خوانسارى؛
- ميرزا محمد جواد اصفهانى؛
- شيخ احمد بيدآبادى؛
- شيخ محمد على شاهآبادى.
آثار
- حرمة ذبائح اهل الكتاب(اولين تأليف ايشان، در اوان بلوغ)؛
- «اصول آل الرسول»؛
- «مبانى الاصول»؛
- رسالهاى در حجيت استصحاب؛
- منظومهاى در اصول الفقه؛
- رسالهاى در اثبات عدم حجيت فقه الرضا(ع)؛
- رساله رجاليه در احوال ابوبصير؛
- كتاب حل العسير فى احكام العصير؛
- المقالات اللطيفة فى غوامض علم الاصول؛
- رساله عمليه با عنوان «احكام الايمان»؛
- رسالهاى در نماز؛
- رسالهاى در روزه؛
- رساله مناسك حج؛
- رساله صيغ العقود؛
- رسالهاى در علم تجويد؛
- كتاب پرسش و پاسخ در مورد مسائلى كه در طول عمر از وى پرسيدهاند؛
- شرح بر منظومه «الدرّة النجفية» بحر العلوم در فقه؛
- حاشيه بر «رياض المسائل» علامه طباطبايى؛
- رسالهاى درتقديم تحميد على التسبيح در تسبيحات حضرت زهرا(س)؛
- رسالهاى در چگونگى استخاره؛
- افضلية الصلوات فى اوائل اوقاتها الا فى ستين مورداً؛
- رسالهاى در احوال محمد بن اسماعيل بن بزيع، وزير خليفه عباسى كه از اجلاء اصحاب امام رضا(ع) است؛
- رسالهاى در احوال حضرت عبدالعظيم حسنى(ع) و شرح احاديث آن جناب؛
- رسالهاى در احوال معمر ابى الدنياى مغربى؛
- كتاب «الفوائد الرجالية»؛
- كتاب «اربعين حديثاً»؛
- جواهر العلوم؛
- رسالهاى در محاذات زن و مرد در نماز؛
- رسالههاى گوناگون فقهى در شرح مباحث و غوامض برخى از ابواب و فروعات فقهيه؛
- ميزان الانساب در احوال امامزادگان اصفهان.
وفات
در اوخر سال 1318ق، ميرزا هاشم، عازم حج بيتالله الحرام گرديد و اهل اصفهان، او را بدرقه كردند تا بهسوى ديار آشنا رهسپار شد. قصد ميرزا آن بود كه قبل از عزيمت به بيتالله الحرام، به زيارت عتبات مقدسه عراق مشرف گردد و از آن ديار مقدس، بهسوى ديار حجاز عازم گردد؛ بدين جهت، پس از طى مسافت اصفهان تا عتبات عاليات، اوايل ماه مبارک رمضان، به سرزمين نجف اشرف واصل گرديد و گويا صاحب وادى السلام او را دعوت كرده بود تا در جوار او آرام گيرد.
در آن هنگام، ضعف و مرض بر او مستولى شد تا آنكه مداواى اطباء نيز ثمر نبخشيد و در روز هجدهم رمضان المبارک سال 1318ق، به ديار باقى شتافت.
در پى ارتحال وى، مردمان از عوام و دانشمندان، پيكر پاکش را با تجليل فراوان، بر روى دستها تشييع كردند و آیتالله شيخ محمد طه نجفى(ره)، بر پيكرش نماز خواند و سپس جسم مطهرش را در مقبره مخصوصى كه براى او بنا شده بود، مدفون ساختند.