حق المبين في تصويب المجتهدين و تخطئة الاخباريين
حق المبین في تصویب المجتهدین و تخطئة الاخباریین | |
---|---|
پدیدآوران | کاشفالغطاء، جعفر بن خضر (نویسنده) |
ناشر | احمد الشیرازی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1319 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | اخباریه - دفاعیهها و رویهها اصول فقه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 159 /ک2ح7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
حق المبين في تصويب المجتهدين و تخطئة الاخباریين، تأليف شيخ جعفر کاشفالغطاء، به زبان عربى است. نویسنده، در اين اثر، به بررسى آراء علماى اصولى و اخبارى پرداخته است. در حاشيه چاپ سنگى اين اثر، كتاب ديگرى به نام «فاروق الحق» به قلم سيد محمد دزفولى نگارش شده است. در واقع شيخ جعفر در «الحق المبين»، فرقهاى ميان اخباریان و اصوليان را مورد بررسى قرار داده و سيد محمد دزفولى در «فاروق الحق»، اختلافات را به 86 رسانيده است.
ساختار
مباحث كتاب «الحق المبين»، در قالب هشت «مطلب» ارائه شده، آنگاه در خاتمه، 16 قاعده كه در امر استنباط بسيار مورد نياز است، ذكر شده است.
گزارش محتوا
در برابر علماى اخبارى كه غالباً معتقد به عدم حجيت ظواهر كتاب هستند، انديشمندان اصولى، به حجيت ظواهر آيات قرآن اعتقاد دارند. آنان با ردّ استدلالهاى اخبارىها به استدلال بر حجيت ظواهر كتاب مىپردازند.
شيخ جعفر كاشف الغطا، از بزرگان مكتب اصولى است كه مبارزات علمى و عملى زيادى در برابر اخبارىها داشت. وى، در ردّ اولين استدلال اخبارىها، در كتاب «الحق المبين» مىنويسد:
«منع از عمل به ظواهر كتاب مگر به واسطه ائمه اطهار(ع)، با آيات فراوانى كه در كتاب وجود دارد، تعارض دارد؛ آياتى با اين مضمون كه قرآن، عربى مبين است و كتاب هدايت و تبيان به سوى حق و صراط مستقيم است و بشارت مىدهد مؤمنان را و انذار مىكند كافران را و مذمت مىكند كسانى را كه در آن تدبّر نمىكنند و...».
كاشف الغطا، در ادامه، چنين نتيجهگيرى مىكند: اگر كه قائل به عدم حجيت ظواهر كتاب باشيم، چنين اعتقادى با «اعجاز قرآن» منافات دارد؛ اعجاز قرآن به آن است كه در تمامى زمانها بيان كننده احكام براى مردم خواهد بود.
وى، چنين ادامه مىدهد: آيا با اعتقاد شما (اخباریان)، مسلمانان مورد تشنيع و اهانت ساير ملل واقع نمىشوند كه آنان (مسلمانان) قرآنشان را نمىفهمند و از آن فايدهاى نمىبرند.
نویسنده، در اين اثر، حقيقت مذهب اصوليون و اخباریون را نگاشته و مىگويد كه هر دو در اصول دين متحد و در فروع نيز مرجع هر دو روايات ائمه(ع) بوده و در حقيقت مجتهد، اخبارى و اخبارى نيز مجتهد و فضلاى طرفين ناجى و طعنكنندگان در هلاكتند.
وى، در بخش ديگرى از كتاب، به نقل روايات بىپايه از سوى اين گروه اشاره مىكند: «و از اخبار شگفتانگيز اخباریان، اعتماد آنان به هر روايتى است، حتى برخى از فضلاى آنان از كتابهاى مهجور و ساختگى، حكايتى را مىآوردند كه افسانهسرايان نقل كردهاند، مثل اين نقل: جزيرهاى است در دريا به نام جزيره خضرا و در آن، خانههاى صاحب الزمان و خانواده و اولادش قرار دارد. او[قهرمان داستان] نيز به آنجا مىرود و مىبيند كه در آن جزيره، گروهى از نصارا وجود دارند».
گويا اين ناقل، اخبارى را كه دلالت دارد بر عدم وقوع رؤيت در غيبت كبرى نديده و كلمات علما را كه بر اين مطلب دلالت مىكند، تتبع نكرده است.
شيخ جعفر، فرقهاى ميان اخباریان و اصوليان را مورد بررسى قرار داده، به ذكر اختلافات اين دو گروه پرداخته است كه به برخى از عمدهترين اين اختلافات اشاره مىشود:
- اخباریان، اجتهاد را حرام مىدانند، اما اصوليان آن را واجب كفايى و حتى برخى از آنان واجب عينى مىدانند، چنانكه ملا محمد امين استرابادى در كتاب «الفوائد المدنية»، منكر اجتهاد شده و گفته است كه روش علماى پيشين، اجتهادى نبوده است؛
- اخباریان، ادله را به كتاب و سنت منحصر مىدانند و بر خلاف اصوليان، اجماع و عقل را حجت نمىشمارند؛
- اخباریان، تحصيل احكام از طريق«ظن» را منع كرده و بر خلاف مجتهدان، جز «علم» را حجت نمىدانند؛
- احاديث، نزد اخباریان بر دو نوع صحيح و ضعيف است، اما در آثار مجتهدان، اخبار، بر چهار نوع صحيح، موثق، حسن و ضعيف تقسيم مىشود؛
- اصوليان، مردم را به دو گروه مجتهد و مقلد تقسيم مىكنند، اما اخباریان، همه مردم را مقلد معصوم مىشمارند و تقليد از غير معصوم را مجاز نمىدانند؛
- اصوليان، ظاهر قرآن را حجت مىدانند و آن را بر ظاهر خبر ترجيح مىدهند، اما اخباریان، تمسك به ظاهر كتاب را تنها در صورت وجود تفسيرى از معصوم مجاز مىشمارند؛
- اخباریان، كليه اخبار كتب اربعه را صحيح و قطعى الصدور مىدانند، اما اصوليان، همه اين احاديث را صحيح نمىدانند؛
- اخباریان، حسن و قبح عقلى را مىپذيرند، اما بر خلاف اصوليان، احكام مستقل عقلى را حجت شرعى نمىشمارند؛
- اصوليان، هم در شبهه حكميه تحريميه و هم در شبهه حكميه وجوبيه، اصالة البرائة را جارى مىدانند، اما اخباریان تنها در مورد دوم با آنان موافقند؛
- اخباریان بر خلاف اصوليان، در هنگام تعارض اخبار، ترجيح را با تمسك به برائت اصلیه جايز نمىشمارند، چنانكه استرابادى در «الفوائد المدنية» مىگويد: «من معتقدم كه تمسك به برائت اصلیه بهطور كلى، تا پيش از اكمال دين صحيح بود، ليكن پس از آنكه دين به سرحد كمال رسيد، براى برائت مزبور محلى باقى نماند، زيرا اخبار متواتر از ائمه(ع) در هر واقعهاى كه مردم نيازمند بدان هستند، رسيده و تا روز قيامت حقايق موضوعات ثابت گرديده و نيز براى هر گونه اختلافى كه دو نفر با هم دارند، حكمى تعيين شده است»؛
- اخباریان، گونههايى از قياس چون قياس اولويت، قياس منصوص العلة و نيز تنقيح مناط را كه اصوليان آنها را معتبر مىشمارند، در شمار قياسهاى نهى شده در احاديث، شمردهاند و آنها را باطل مىانگارند.